بیتوجهی در غرب، اوج مراقبت در ایران
شیوع ویروس کرونا در جهان باعث شده مردم جوامع مختلف رفتارهای عجیب و غریب و بعضاً متناقض با آنچه تاکنون عنوان میکردند داشته باشند.
خبرها نشان میدهد نظامهای حمایت اجتماعی در سرتاسر جهان تا حد زیادی از حفاظت از زندگی و معیشت گروههای آسیبپذیر مانند سالمندان در این بحران ناکام ماندهاند. رها کردن سالمندان به حال خود و ندادن امکانات درمانی به این قشر خبری است که روزانه از سوی فعالان شبکههای مجازی و برخی رسانههای غربی منتشر میشود.
این درحالی است که اهمیت به سالمندان جزیی از فرهنگ ما ایرانیان است و در روایات دینیمان بارها به آن تاکید شده است. از سوی دیگر این روزها کادر درمانی در کشورمان برای حفظ سلامتی سالمندان از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند، اما روزانه خبر فوت دهها سالمند ناشی از بیتوجهی و عدم درمان در اروپا منتشر میشود.
شیوع ویروس کرونا در جهان باعث شده مردم جوامع مختلف رفتارهای عجیب و غریب و بعضاً متناقض با آنچه تاکنون عنوان میکردند داشته باشند. از حمله به فروشگاهها گرفته تا جدال برای خرید دستمال توالت و صفهای طولانی برای خرید اسلحه در آمریکا؛ کرونا باعث شده کشورها در حالت آمادهباش قرار بگیرند، چه ایران خودمان و چه کشورهای اروپایی و آمریکایی؛ اما آنچه نحوه مبارزه با ویروس کرونا را در کشورهای مختلف از هم متمایز میکند رویکرد کشورها در برخورد با شهروندانشان است.
بهطور مثال در روزهایی که همه ایران برای تولید ماسک و موادضدعفونی دستبهدست هم دادهاند هر روز خبر دزدی محمولههای ماسک از سوی کشورهای اروپا را میشنویم یا در روزهایی که ما بیشتر از هر زمان دیگری به گروههای حساس خانوادههایمان یعنی سالمندان و کودکان بیشتر اهمیت میدهیم خبری از رفتار مردم اروپا منتشر میشود که جهان را در شوک فرو میبرد. همین دو هفته پیش بود که خبر فرار پرستاران ایتالیایی از یک خانه سالمندان خبرساز شده بود.
پرستارانی که از ترس کرونا محل کار خود را ترک کرده و سالمندان آن چند روز را در کنار اجساد هم اتاقیهای خود که بر اثر کرونا فوت کرده بودند، سپری کردند. چند وقت بعد از انتشار این خبر، ویدئوهایی دردناک از پزشکان ایتالیایی در شبکههای اجتماعی دستبهدست شده بود که ظاهراً به آنها دستور داده شده که کپسولهای اکسیژن یا تختهای بیمارستانی را برای افراد کمتر از 60سال درنظر بگیرند، اما شرایط در دیگر کشورهای اروپایی بهتر نیست. گویی در غرب جهان هرکسی فقط برای بقای خود تلاش میکند و زندگی دیگری به کسی مربوط نیست.
طبق آمار منتشر شده از مدرسه اقتصاد لندن، حدود ۴۲ تا ۵۷درصد فوتیها در کشورهای ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، ایرلند و بلژیک در خانههای سالمندان رخ داده است. آمارها نشان میدهد ۵۴درصد آمار فوتشدگان ایرلند و ۴۵درصد ایتالیا متعلق به خانههای سالمندان است.
همچنین به گفته وزارت بهداشت بلژیک و طبق اسناد افشا شده از دولت اسپانیا به ترتیب ۴۲ و ۵۷درصد آمار فوتیها را ساکنین خانههای سالمندان تشکیل میدهند. این در حالی است که طبق گزارش گاردین، مسوولان وزارت بهداشت انگلیس افراد فوت شده در خانههای سالمندان و نیز فوتشدگان در کلینیکهای پرستاری را از آمار قربانیان ویروس کرونا در این کشور مستثنا کردهاند تا آمار کشتهشدگان بر اثر کرونا را کمتر جلوه بدهند.
این نشریه انگلیسی در ادامه نوشته است: «تعداد افراد فوت شده بهدلیل بیماری کووید۱۹ در خانههای سالمندان به حدود یک هزار نفر میرسد، در حالی که طبق آخرین آمارهای رسمی، این عدد بسیار کمتر است و تنها ۲۰مورد مرگ در خانههای سالمندان تا ۲۷مارس (۸فروردین) در انگلیس و ولز ثبت شده است.» ماجرای رها کردن سالمندان و فرار از خانههای سالمندان تنها مختص به اروپا نیست.
در روزهای گذشته در مونترال کانادا نیز اتفاقی مشابه رخ داده، بنا بر خبری که در رسانههای خارجی زبان منتشر شده یک سالمند مبتلا به کرونا از خانه سالمندان به بیمارستان اعزام میشود و سه روز بعد فوت میشود.
پس از آن مسوولان وزارت بهداشت برای بررسی محل زندگی این فرد به خانه سالمندان مراجعه میکنند و متوجه فرار پرسنل این خانه میشوند. فرار پرستاران در این سه روز منجر به فوت 31نفر از سالمندان ساکن در آنجا شده است.
سالمندانی که هنوز مشخص نیست از ابتلا به کرونا جان باختهاند یا از نرسیدن غذا و داروهایشان. اما نکته جالب آنجاست که این اتفاقات تلخ دقیقاً در جایی رخ میدهد که خود را جهان اول و مهد تمدن میدانند. در بیشتر کشورهای اروپایی از افراد بالای 65سال خواسته شده خود را برای ۱۲هفته قرنطینه آماده کنند.
این افراد برای تحمل این مدت طولانی نیاز به خرید مایحتاج و مواد غذایی دارند که در شرایط حاضر و در حالی که جوانترها سوپرمارکتها را تخلیه کردهاند، عملی نیست. به نظر میرسد هرگز سالمندان تا این حد احساس زائد بودن و احساس تبعیض در اروپا و آمریکا نکرده باشند.
در ایران چه میگذرد؟
اینجا ایران است و خبری از فرار پرستاران از خانههای سالمندان و قطع اکسیژن پیرمردها و پیرزنها نیست. در ایران اوضاع فرق میکند، اگر چه شیوع کرونا باعث شلوغ شدن بیمارستانها و درمانگاهها شده است اما اهمیت سالمندان و بزرگترهای هر خانواده نه تنها برایمان کاسته نشده بلکه بیشتر هم شده است .
نمونه آن را میتوان در افزایش پرسنل در خانههای سالمندان و رفتار پرستاران با سالمندان بستری در بیمارستان دید. سالمندان گروه حساسی هستند که در شرایط خانهنشینی به علت شیوع کرونا بیش از هر گروه سنی در معرض تهدید هستند؛ چه روحی و چه جسمی.
آنها از جهاتی وابسته به دیگران هستند و باید تمهیداتی را انجام داد تا آنها آزار نبینند و در عین حال این دوره را به خوبی پشت سر بگذارند. فرهنگ ایرانی - اسلامی شهروندان این سرزمین به آنها یاد داده که تا چه اندازه باید به سالمندان اهمیت داد و خواستههای آنها را برآورده کرد.
شاید این روزها برای پدر بزرگ و مادربزرگهای ایرانی کمی نگرانکننده باشد اما قطعاً لابهلای این نگرانیها حس شور و شعفی ناشی از مهم بودن برای فرزندانشان به آنها دست داده است. حالا بهتر میتوانند درک کنند که تا چه اندازه برای خانوادهشان مهم هستند و جوانترها نیز فرصتی یافتهاند تا بیشتر از هرزمان دیگری برای سلامتی و خوشحالی بزرگترهایشان تلاش کنند.
داستان ویروس کرونا داستان همان مهمان ناخواندهای است که پیامش همدلی و همدردی است. کرونا باعث شد تا فرهنگ تمام دنیا به چالش کشیده شود. شاید این ویروس آمد تا درد مشترکی در مردم جهان بهوجود آورد و یادآوری کند، تمام آدمها در برابر خداوند یکسان هستند، بیماری ناشناختهای که نشانه قدرت نامرئی خداوند و شاید نتیجه ظلم، جنایات و بیعدالتیها در جهان باشد.
«روزنامه صبح نو»