اقتصاد، کرونا و دستورالعمل های دولت

کدخبر: 2350368

کشورها در بحبوحه شیوع ویروس کرونا و تاثیرات مهلک آن بر بخش اقتصاد، باید سه دستورالعمل را مد نظر قراد داده و به اجرا گذارند. این دستورالعمل ها، باید بر اساس واقعیات عینی تهیه شوند، از کلیشه های تاریخی به دور باشند و تا جایِ ممکن، از شدتِ خسارات ناشی از شیوع ویروس کرونا بکاهند.

"دِرِک تامپسون" نویسنده ارشد "پایگاه خبری آتلانتیک" در گزارشی به بررسی راهبردهای اقتصادی که در بحبوحه شیوع یک بیماری اپیدمیک نظیر ویروس کرونا باید توسط دولت ها اتخاذ شوند پرداخته است. وی در اینباره می نویسد:

«"دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا اخیرا یک پیام توئیتری با این مضمون را به اشتراک گذاشته است: "ما نمی توانیم اجازه دهیم که فرآیندِ درمانِ ویروس کرونا، از خودِ مشکلی که این ویروس ایجاد کرده، بدتر باشد". این توئیتِ ترامپ نمودی رایج و عام از واکنشِ همگانی به اقداماتِ مرتبط با فاصله گذاری اجتماعی است. "دن پاتریک" فرماندار تگزاس نیز به نحو مشابهی در اینباره موضع گیری کرده است. در این راستا، وی به آمریکایی ها با صراحت گفته است باید هرچه سریع تر بار دیگر به محل کار خود بازگردند. حتی اگر انجامِ چنین کاری به معنای وقوعِ تلفات و مرگ و میرهای بیشتر باشد. مفسران "شبکه فاکس نیوز" نیز به همین منوال استدلال می کنند که آمریکایی ها باید هر چه سریع تر، قید و بندهای ناشی از قرنطینه را بشکنند و با تلاش خود، بار دیگر اقتصاد آمریکا را که از شیوع کرونا آسیب دیده، احیا کنند».

برخی در بحبوحه شیوع ویروس کرونا در آمریکا می گویند: "آمریکایی ها نخواهند توانست(از نظر حمایت مالی) ده ها هزار و حتی صدها هزار نفر آمریکایی را نجات دهند اگر قرار باشد یک چهارم و یا حتی نیمی از تولید ناخالص داخلی خود را از دست بدهند. شاید این مساله در نگاه اول به مثابه یک گزاره اقتصادی به نظر آید. با این حال، اقتصاددان های بسیار کمی از این ایده حمایت می کنند. در جریان نظرسنجی که اخیرا "دانشگاه شیکاگو" از شماری از اقتصاددان های سرشناس انجام داده است، تقریبا همه آن ها با این ایده که اقتصاد آمریکا در صورتی که دولت این کشور، اقدامات سخت گیرانه ترددی را کنار بگذارد، با آسیب های جدی مواجه خواهد شد، موافقت داشته اند.

البته در این میان آن هایی که به اهمیت رشد اقتصادی تاکید می کنند، در یک موضوع درست می گویند. آن موضوع هم این است که محدودیت های شدید ترددی، یک مشکل بزرگ را نیز برای انسان ها ایجاد می کنند: آن ها موجب فقر، تشدید بیکاری، افزایش میزان ورشکستگیِ کسب و کارها، و مشکلات عدیده اقتصادی می شوند.

سوالی که در این راستا مطرح می شود این است: در شرایط وجودِ یک اپیدمی گسترده نظیر شیوع ویروس کرونا، سیاستِ درستِ اقتصادی چیست؟ در روزهای گذشته، برای پاسخ به این پرسش، نظرات تعدادی از کارشناسان و صاحب نظران را پرسیده ام که در ادامه، چکیده پاسخ های آن ها در قالب سه رویکرد اقتصادی ارائه می شود.

1: گزاره یِ "نجات جان انسان ها و یا نجات اقتصاد"، از پایه غلط است

اخیرا گروهی از اقتصاددان های "بانک مرکزی آمریکا" و "دانشگاه ام آی تی"، گزارشی را در مورد شیوع مرگبار بیماری آنفلوانزا در آمریکا در سال 1918 منتشر کردند. در آن زمان، دولت مرکزی آمریکا، کمک اقتصادیِ بسیار ناچیزی به آمریکایی ها(که عمیقا تحت تاثیر شیوع آنفلوانزا قرار گرفته بودند)، اعطا کرد. با این حال، در سطح محلی(ایالات های مختلف)، واکنش مقام های ارشد و مسوولان به این پدیده(شیوع بیماری)، تا حد زیادی نسبت به یکدیگر متفاوت بود. به عنوان مثال، برخی مکان ها نظیر نیویورک و سنت لوئیس، بلافاصله دستور به اجرایِ فاصله گذاری اجتماعی و دیگر مقررات محدودکننده دادند حال آنکه برخی شهرهای دیگر نظیر نیوهیون و بوفالو، حتی هفته ها پس از شیوعِ بحرانی و گسترده بیماری آنفلوانزا، همچنان اجازه برگزاری تجمعات عمومی را می دادند. این مساله به محققان در شرایط کنونی این اجازه را می دهد تا بفهمند کدام شهرها زودتر از بقیه توانستند خود را از تبعات گسترده شیوع یک بیماری اپیدمیک، رها کنند و بار دیگر شرایط عادی را برقرار سازند.

"امیل وارنر" استاد اقتصاد دانشگاه ام آی تی و عضوِ حاضر در پژوهشِ مذکور می گوید: "ما انتظار داشتیم که شهرهایی که دستور به برقراریِ گسترده مقرراتِ فاصله گذاری اجتماعی داده بودند، از لحاظ اقتصادی شرایط بدتری داشته باشند اما از نظرِ میزان مرگ و میر، وضعیت بهتری داشته باشند. با این حال، در پایان به این نتیجه رسیدیم که مداخلاتِ سریع و شدید مقام های مسوول و برقراریِ محدودیت های گسترده، هم توانسته موجب نجات جان انسان های زیادی شود و هم احیای اقتصادیِ سریع تری را بویژه در بحثِ رشد تعداد مشاغل و تقویتِ دارایی هایِ بانکی به ارمغان آورده است".

نتایج این پژوهش به خوبی نشان می دهد که اگر می خواهیم یک اقتصادِ درست و خوب در شرایطی نظیرِ شیوع گسترده یک بیماری داشته باشیم(و از میزان خسارات ناشی از آن بکاهیم)، باید جان انسان ها را در اولویت قرار دهیم. یک اقتصاد سالم(که در حالت عادی قرار دارد)،ریشه در انسان های سالم دارد. از این رو، اینکه عده ای می گویند آیا در این شرایط باید در وهله اول به فکر نجات جان انسان ها باشیم یا اقتصاد، اساسا گزاره ای را مطرح می کنند که از بنیان غلط است.

2: باید به مردم کمک هزینه یِ زندگی داد تا از کارکردن خودداری کنند

در شرایط شیوع یک بیماری اپیدمیک، تجمعات عمومی شبیهِ نوعی آلودگی اجتماعی هستند و افرادی که بیمار هستند اما علایمی ندارند نیز، شبیهِ کارخانه هایی هستند که کربنِ نامرئی تولید می کنند. در این شرایط، دولت ها باید اقتصاد را منجمد و راکد کنند و به مردم دستور دهند که در خانه بمانند. با این حال، اینکه به تعداد زیادی کارگر و کارمند دستور دهیم که در خانه بمانند، بحرانِ بیکاری ایجاد خواهد کرد که به کار بردنِ لفظِ بی سابقه برای آن، چندان عادلانه نیست. در هفته گذشته، بیش از 3.2 میلیون نیروی کار آمریکایی برای دریافت بیمه بیکاری ثبت نام کرده اند. امری که بالاترین میزان ثبت نامِ هفتگی در تاریخ آمریکا جهت دریافت بیمه بیکاری است. این مقدار دست کم 5 برابر بیشتر از آخرین آمار مشابهی است که تاکنون در تاریخ آمریکا ثبت شده است.

دولت ها باید سعی کنند همانطور که با هدفِ مقابله با شیوع یک بیماری، اقتصاد را به صورت مصنوعی و عامدانه وارد حالت کُما می کنند، بیمار(یعنی مردمِ آسیب دیده) را نیز همچنان زنده نگه دارند. از این رو، اعطای کمک های اقتصادی به مردم که آن ها را قانع کند قرنطینه خانگی را ترک نکنند و دست از کار و تشدیدِ تجمعاتِ عمومی بکشند، یک راهبردِ اقتصادیِ ضروری در بحبوحه شیوه یک بیماری اپیدمیک است.

3: توجه به دانش و پژوهش های علمی در شرایط اپیدمی یک بیماری، باید اولویت اصلی باشد

راهبردها و قوانینِ اقتصادی که در جریان اپیدمی یک بیماری اجرا می شوند، قرا است اقتصادِ کشورها را برای دوره کوتاهی(چند هفته و یا چند ماه)، راهبری کنند. یک رکودِ عامدانه اقتصادیِ چهار ماهه یک مساله است، اما قرنطینه و انفعالِ اقتصادی یک ساله، مساله ای وخیم و غیرقابل تحمل است. اگر اپیدمی یک بیماری به طول انجامد، میلیون ها انسان خواهند پرسید که چگونه باید از شر این بلا خلاص شویم؟ جواب این پرسش روشن است: با استفاده دانش و پژوهش های علمی.

اگر پژوهش های پزشکی در زمینه یافتنِ یک واکسن و درمان برای یک بیماری اپیدمیک نظیر ویروس کرونا به جایی نرسد، ما مجبوریم از همه بخواهیم برای مدت نامحدود از ماسک و مواد ضدعفونی کننده استفاده کنند، به کادر درمانی بیشتری برای مقابله با بیماری نیاز خواهیم داشت، انسان های زیادی از نظر روانی آسیب خواهند دید، انسان های زیادی جان خود را از دست خواهند داد، باید کیت های آزمایشگاهی بیشتر و بیشتری تولید کنیم، که همگی این ها در نوع خود هزینه های سنگینی را به همراه خواهند داشت.

در شرایط کنونی، باید سرمایه گذاری های گسترده ای در بحث دانش و پژوهش های علمی جهت یافتن درمان ویروس کرونا انجام شود. اگر راه حل و درمانی برای این ویروس یافت نشود، سلامت مردم جهان و همچنین اقتصاد جهانی به طور جدی مورد تهدید قرار خواهد گرفت. تا زمانی که واکسن کرونا توسط جامعه پزشکی کشف نشود، نه اقتصادِ خوبی خواهیم داشت و نه سلامت انسان ها وضعیت خوبی خواهد داشت. به طور کلی، در این شرایط، هیچ چیز عادی و سالمی وجود نخواهد داشت.

«الف»

ارسال نظر: