احکامی که در قرآن نیامده، چگونه از آن برداشت می‌شود؟

کدخبر: 2346429

احکامی که در قرآن نیامده است، چگونه از آن برداشت و استنباط می‌شود؟ در ادامه پاسخ این سوال را بخوانید.

لازم است قبل از همه چیز نکاتی را جهت روشن شدن پاسخ بیان داریم: ۱. تعداد آیات احکام و نقش پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - قران کلیات و اصول احکام را بیان نموده است و آنچه درتعداد آیات قرآن که مربوط به احکام می‌شوند مشهور است، حدود پانصد آیه می‌باشد.[۱] و حال ان که تنها مسائلی که مربوط به فروعات نماز می باشند حدود ۲۰۰۰ مسئله می‌باشد، از اینجا نتیجه می‌گیریم که تمام جزئیات احکام و فروعات آن در قرآن وارد نشده است، بلکه در کنار قرآن، پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله و سلم - آیات را تفسیر می‌کرد، مجملات ، متشابهات و تمام احکام را از واجبات ، مستحبات و محرّمات، که مردم بدان نیاز داشتند، برای حضرت علی -علیه السلام- املاء می‌فرمودو علی-علیه السلام- آن‌ها را می‌نوشت[۲] که در کتابی به نام «صحیفه جامعه» در زمان خود پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - جمع‌آوری شد، منتهی عدّه‌ای از انتشار آن جلوگیری نمودند و کتاب مذکور در نزد ائمه(علیهم السلام) یکی پس از دیگری و اکنون در نزد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه ) موجود می‌باشد.[۳]

۲ . حدیث ثقلین و نقش ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ پیامبر اسلام- صلی الله علیه و آله و سلم - فرمود: من در بین شما دو امانت گرانبها باقی می‌گذارم وقتی به آن دو تمسّک جویید بعد از من گمراه نخواهید شد… ، یکی کتاب خدا و دیگری عترت و اهل بیتم و این دو تا روز قیامت از یکدیگر جدا نخواهند شد.[۴] از حدیث فوق استفاده می‌شود: ۱. قرآن و عترت ـ علیهم السّلام ـ از هم جدایی ناپذیرند؛ ۲. پیروی از اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ مثل قرآن بدون قید و شرط واجب می‌باشد؛ ۳. با توجه به دو نکته قبل، عصمت اهل‌بیت ـ علیهم السّلام ـ به خوبی اثبات می‌شود؛ ۴. قرآن و عترت ـ علیهم السّلام ـ تا قیامت در کنار هم‌اند؛ ۵. جدایی و یا پیشی گرفتن از اهل‌بیت ـ علیهم السّلام ـ مایه گمراهی است؛ ۶. عترت ـ علیهم السّلام ـ از همه افضل و اعلم می‌باشند.[۵]

۳ . نقش اجتهاد اجتهاد یا تفقه در دوره خاتمیّت، وظیفه بسیار حساس و اساسی بر عهده داردو ازشرایط جاوید ماندن اسلام است. اجتهاد نیروی محرکه ی اسلام است، به طور کلی درباره نقش اجتهاد می توان گفت : کلیات اسلامی ثابت و لا یتغیّر و محدود است و امّا به حوادث و مسائل نامحدود و متغیردر هر زمانی مقتضیات مخصوص خود و مسائل مخصوص خود را دارد، به همین جهت ضرورت دارد که در هر عصر و زمانی گروهی متخصص و عالم به کلیات اسلامی و عارف به مسائل و پیش آمدهای زمان ، عهده دار اجتهاد و استنباط حکم مسائل جدید از کلیّات اسلامی بوده باشند.[۶]

با توجه به نکات پیش گفته، پاسخ سؤال این است که منابع فقه و احکام، از نظر شیعه منحصر به قرآن کریم نیست، بلکه چهار منبع در مجموع برای استخراج و استنباط احکام وجود دارد که اجمالاً بدان ها اشاره می‌شود:

۱ . قرآن بدون شک اولین منبع احکام و مقررات اسلام قرآن است، البتّه همچنان که بیان شد، آیات قرآن منحصر به احکام و مقررات عملی نیست، در قرآن صدها گونه مسئله طرح شده است که حدود پانصد آیه آن مربوط به احکام می‌باشد.[۷]

۲ . سنّت سنّت یعنی گفتار،کردارو تأیید معصوم (پیامبر اکرم-صلی الله علیه و آله وسلم- و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ ). بدیهی است که اگر در سخنان رسول اکرم -صلی الله علیه و آله وسلم-و یا ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ یک حکمی بیان شده باشد و یا ثابت شود که وظیفه‌ای دینی را عملاً به گونه‌ای انجام داده‌اند و یا محقق شود که دیگران برخی وظایف دینی را در حضور ایشان به گونه‌ای انجام می‌دادند و مورد تقریر و تأیید و امضای عملی ایشان قرار گرفته است (یعنی با سکوت خود صحه گذاشته‌اند) کافی است که یک فقیه بدان استناد کند.[۸]

۳ . اجماع اجماع یعنی اتفاق آراء علمای مسلمین در یک مسأله، از نظر علمای شیعه، اجماع از آن نظر حجت است که اگر عموم مسلمین در یک مسئله وحدت نظر داشته باشند، دلیل بر این است که این نظر را از ناحیه شارع اسلام (پیامبر -صلی الله علیه و آله وسلم- و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ ) تلقی کرده‌اند.

۴ . عقل حجیت عقل از نظر شیعه به این معنا است که اگر در موردی عقل، حکم قطعی داشت و با شرع مقدس سازگار بود ، حجت و معتبر است. مهم‌ترین منبع استنباط احکام در عصر غیبت برای مراجع عالی قدر، بعد از قرآن کریم سخنان و اخباری است که از معصومین ـ علیهم السّلام ـ رسیده است و در مجموعه‌های روایی با سند متصل به معصومین ـ علیهم السّلام ـ جمع‌آوری شده است که اهم آن‌ها عبارتند است از: ۱. اصول و فروع کافی، نوشته محمد بن یعقوب کلینی رازی (م ۳۲۹) که در موضوعات مختلفی، چون توحید، ایمان و کفر، طهارت، نماز، زکات، روزه، جهاد، ارث، حدود، قضا و… می‌باشد. ۲. من لا یحضره الفقیه، نوشته ابوجعفر محمد بن علی، صدوق، که در چهار جلد دارای ۵۹۰۱ روایت در موضوعات مختلف فقهی است.[۹] ۳. تهذیب الاحکام، نوشته محمد بن حسن طوسی (م ۴۶۰ ق) این کتاب در ده جلد و مشتمل بر ۱۳۵۹۰ حدیث در موضوعات مختلف احکامی، چاپ شده است. ۴. الاستبصار: این هم از تألیفات شیخ طوسی می‌باشد، این کتاب دارای چهار جلد مشتمل بر ۵۵۱۱ روایت فقهی و احکامی می‌باشد.[۱۰] از دوران صفویه به بعد، مجموعه‌هایی حدیثی تدوین شد که کار استنباط را برای فقهاء سهل و ساده نموده است، به این صورت که تمام روایات مربوط به یک موضوع فقهی در یک جا و در باب و فصل خاص جمع‌آوری شده است که فقیه با مراجعه به آن‌ها، جزئیات احکام را استنباط و استخراج می‌کند، که به عنوان مثال و نمونه، در قرآن کریم، درباره نماز آنچه آمده است دستورات کلی است که «اقیموا الصلوه» نماز را به پا دارید، امّا کیفیت آن چگونه است و این که واجبات آن چیست؟ و… هیچ کدام در قرآن بیان نشده است، بلکه از روایات استفاده می‌شود، چنانکه در روایتی می‌خوانیم که حماد بن عیسی به امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ عرض کرد: کیفیت نماز خواندن را به من یاد بده، امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ برخاست و طریقه نماز را به او تعلیم داد.[۱۱] یکی از مهم‌ترین این مجموعه‌ها مجموعه کتاب «وسائل‌الشیعه» است، این کتاب نوشته محمد بن حسن حر عاملی (م۱۱۰۴) می‌باشد، در این اثر تنها روایات فقهی در ابواب مختلف جمع‌آوری شده است، مجموع روایات آن ۳۵۸۶۸ حدیث می‌باشد، نتیجه این شد احکامی که در قرآن نیامده از طریق روایات و گاهی از طریق عقل و اجماع، توسط مجتهدان جامع الشرایط، استنباط و استخراج می‌شوند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: ۱. آشنایی با متون حدیث و نهج‌البلاغه، مهدی مهریزی، ص ۱۹ ـ ۱۴۰. ۲. آشنایی با علوم اسلامی، اصول فقه و فقه، استاد مرتضی مطهری، ص ۱۱ ـ ۱۸. ۳. گنجینه معارف قهی قرآن، ترجمه و شرح کنز العرفان، سید عبدالله اصغری. ۴. علم الحدیث، کاظم مدیر شانه‌چی، ص ۷۶ ـ ۸۰.

پی نوشت ها: [۱] . سیوری، فاضل مقداد، کنز العرفان، تهران، انتشارات مرتضوی، چاپ پنجم، ۱۳۷۳، ج ۱، ص ۵. [۲] . فیض کاشانی، تفسیر صافی، بیروت، مؤسسه اعلمی، ج ۱، ص ۴۲. [۳] . حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، بیروت، دارالکتب الاسلامیه احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، ۱۳۹۱، ص ۳، مقدمه. [۴] . حرعاملی ، محمد ؛ وسائل الشیعه ،قم ، آل البیت ،۱۴۰۹ ه ق ، ج ۲۷ ، ص ۳۳ ، باب ۵ ، حدیث ۳۳۱۱۴ . [۵] . ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر ، پیام قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، ج ۹، ص ۶۲. [۶] . مطهری، مرتضی، روحانیت، قم، انتشارات دفتر تبلیغات، چاپ اوّل، ۱۳۶۵، ص ۶۶. [۷] . مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، نجف، دارالنعمان، ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۵۱ ـ ۵۲. [۸] . اصول الفقه، پیشین ،، ج ۲،، ص ۶۱ ـ ۷۲ . [۹] . اصول الفقه،پیشین، ج ۲،، ص ۷۸. [۱۰] . مهریزی، مهدی، آشنایی با متون حدیث و نهج‌البلاغه، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اوّل، ۱۳۷۷، ص ۱۰۱. [۱۱] . وسائل‌الشیعه، پیشین، ج ۴، ص ۶۷۳، باب ۱ از ابواب افعال صلاه، روایت ۱.

«شفقنا»

ارسال نظر: