شیطنت با «بینام» و «قمارباز» چاووشی
شاید طرح مینیمالیستی کاور آخرین آلبوم محسن چاوشی با نام «بینام» که هنوز یک هفته از انتشارش نگذشته است، برایتان ابهامآمیز شده باشد؛ طرحی که مرکز آن، یک صفحه با گوشه تاشده و یک ضربدر قرمز در مقابلش را نشان میدهد. اگر نسخه فیزیکی این آلبوم را دیده باشید و در جریان حواشی تغییر نام آلبوم از «قمارباز» به «بینام» هم باشید، معنی طرح شیطنتآمیز این کاور، بیشتر روشن میشود. کافی است کاغذ را از جلد خارج کنید و آن را برگردانید تا رمز روی کاور گشوده شود.
شاید طرح مینیمالیستی کاور آخرین آلبوم محسن چاوشی با نام «بینام» که هنوز یک هفته از انتشارش نگذشته است، برایتان ابهامآمیز شده باشد؛ طرحی که مرکز آن، یک صفحه با گوشه تاشده و یک ضربدر قرمز در مقابلش را نشان میدهد. اگر نسخه فیزیکی این آلبوم را دیده باشید و در جریان حواشی تغییر نام آلبوم از «قمارباز» به «بینام» هم باشید، معنی طرح شیطنتآمیز این کاور، بیشتر روشن میشود. کافی است کاغذ را از جلد خارج کنید و آن را برگردانید تا رمز روی کاور گشوده شود.
این بازی شاید موجزترین و بهترین روایت از تعاملی باشد که میان خوانندگان و هنرمندان عرصه موسیقی با دستگاه وزارت ارشاد در جریان است؛ اگرچه محسن چاوشی از این جهت با سایرین متفاوت است که جنس حواشی آثارش محدود به ماجرای گرفتن مجوز هم نیست و برخلاف سبک یکدست آثارش، در حواشی بسیار اهل تنوع است. موسیقی او نهتنها گهگداری به واسطه اشعارش دچارش حواشی سیاسی میشود بلکه گاهی هم به دلایل شرعی و اخلاقی، از انتشارشان ممانعت شده و گاهی هم فقط همین شکل انتشار آلبوم و لو رفتنها، حاشیهساز و جنجالی شده است. با این همه موسیقی محسن چاوشی در میان بسیاری از مردم خصوصا جوانان، شنیده و دوست داشته میشود.
ارشاد با عبارت «قمارباز» مشکل داشت
«قمارباز» نامی بود که مردادماه از سوی سید هادی حسینی، تهیهکننده آخرین اثر چاوشی برای این آلبوم رسانهای شد و چاوشی هم در اینستاگرامش خبری را با همین نام منتشر کرد؛ اما پس از اعلام عدم انتشار این آلبوم بهعلت همزمانی با ماه محرم، حسینی مجددا درباره یکی دیگر از مشکلات سر راه انتشار این آلبوم گفت: «یکی از ایرادهای اصلی که گرفته شد، اسم آلبوم بود که احتمالاً آلبوم با نام «قمارباز» ارائه نشود چون هنوز در دفتر موسیقی وزارت ارشاد اسم آن به تأیید نرسیدهاست.»
اما این نام از یکی از قطعههای این آلبوم با شعر مشهور مولانا «خنک آن قماربازی که بباخت هر چه بودش/ بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر» اقتباس شده بود و اساسا اولین آلبوم چاوشی بود که در همه 11 قطعه آن از اشعار کلاسیک ایرانی از شعرایی چون مولانا، سعدی، وحشیبافقی و فصیحالزمان شیرازی استفاده شده بود. با این حال به گفته خود تهیهکننده، مشکل رأسا توسط محمد اللهیاری، مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حل شد که شخصا در جلسات شورای شعر و ترانه شرکت میکرد و با اقناع اعضای شورا، سعی در حل مشکل مجوز از روال قانونی داشت.
مشکل آلبومهای چاوشی در تعامل با مدیران حل شده است
البته این شکل از رفع مشکل برای آلبومهای محسن چاوشی بیسابقه هم نیست؛ چنانکه در سال 97 هم برای آلبوم «ابراهیم» حواشیای از این دست پیش آمد اما علی ترابی، مدیر کل وقت دفتر موسیقی در حاشیه برگزاری نشست رسانهای جشنواره موسیقی فجر اعلام کرد: «روز گذشته نامهای برای اولینبار به دست ما رسید که بر مبنای آن تقاضای بازبینی در اشعار این آلبوم شده بود؛ این در حالی است که تاکنون هیچ موسیقیای درباره این آلبوم به دست ما نرسیدهاست. البته ما در این مدت با آقای چاوشی نشستیم و با هم بستنی خوردیم و در یک شرایط دوستانه حرف زدیم.
من در این فضا بر اساس مسوولیت خودم سهقطعهای را که اصلاحیه خورده، مجوز دادم و دو قطعه دیگر نیز اصلاحاتی دارند که باید درباره آن اقدامهای لازم انجام شود.»
این اظهارات به دنبال آخرین پست چاوشی در صفحه اینستاگرامش بیان شده بود که در آن با احترام از تلاش چندسالهاش برای کسب مجوز میگفت که البته به سرانجام نرسیده و نهایتا سازندگان آلبوم قصد دارند آن را بدون طی این روال قانونی منتشر کنند.
به هر حال این آلبوم که گفته میشد هشت قطعه دارد، نهایتا با 6 قطعه منتشر شد و برخی از علاقهمندان موسیقی این خواننده که در روزهای اول برای خرید آلبوم ابراهیم به سایت بیپتونز مراجعه کرده بودند، موفق شدند گوشههایی از آن دو قطعه دیگر را نیز بشنوند اما بالاخره در ادامه حذف شد.
مشکلات اخلاقی-سیاسی!
اگرچه هنوز هم جنس موسیقی و برخی عبارات اشعار آلبوم ابراهیم، حسی از اعتراض را در شنونده برمیانگیزند اما چون محتوای اشعار چندان صریح نیست، صحت گفتههای محمدعلی بهمنی، رییس شورای ترانه را درباره علت حواشی این آلبوم تقویت میکند: «چند واژه در این ترانهها مشکل عریانی دارد، مانند «آغوش» که ممنوع است. از این کلمات در این ترانهها وجود داشت ولی تا جایی که بهخاطر دارم، کلمات سیاسی نبودهاست.» اما نهایتا با همکاری مستقیم مدیران ارشاد، «ابراهیم» هم مانند دیگر قطعات ساخته آقای خاص در دسترس مخاطبان و علاقهمندانش قرار گرفت؛ همانطور که باز هم با همکاری مدیران ارشاد، آلبوم «قمارباز» به دست مخاطبانش رسید.
با اینکه محسن چاوشی به خوانندهای معروف است که کار آهنگسازی و نوازندگی و تهیهکنندگی آثارش را اغلب خودش برعهده دارد اما اینبار آهنگسازی او با نیانبان محسن شریفیان، نوازنده و آهنگساز همشهریاش از خطه جنوب کشور همراه شده است؛ بنابراین معلوم است که محصول ترکیب وزن پرتحرک و برانگیزاننده اشعار مولانا با ریتم تند موسیقی جنوبی، آن هم در سبکی که مورد علاقه چاوشی و شریفیان است، چه خواهد بود. تمایل به حفظ این سبک و این ریتم که احتمالا به موفقیت این جنس از موسیقی در کارهای پیشین چاووشی بازمیگردد، تا به حدی است که برای ابیات نه چندان خوشحالی مثل «بوی کباب میزند از دل پرفغان من/ بوی شراب میزند از دم و از فغان تو» هم ریتم قطعه حفظ میشود.
تجربه جدید با ریتم اشعار مولانا
با این حال به غیراز چند قطعه، فضای کلی آلبوم
به قدر «همه هست آرزویم که ببینم از تو رویى/ چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویى؟» محزون و به اندازه «ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه/ ما کجاییم در این بحر تفکر، تو کجایی» متفکر است. از طرف دیگر، همراهشدن سازهای سنتی بومی مثل نیانبان با صدای وکالیستهایی که یادآور موسیقی آفریقایی هستند، آن هم در میان ضرباهنگ گیتار الکتریک، ترکیبی ناهمگون ایجاد کرده که هر لحظه شنونده را از اثر بیرون میاندازد و او را غافلگیر میکند؛ اتفاقی که در قطعات چنگ و قمارباز به تکاملیافتهترین شکل ممکن میافتد اما نمیشود ادعا کرد که موسیقی به درستی از پس اشعار برمیآید.
چاوشی در چند قطعه شکوفاکردن وزن پرتحرک اشعار مولانا را تجربه کرده است و این تجربهها به کام مخاطب هم خوش آمدهاند. قطعاتی که باوجود موسیقی پرضرب آنها، احتمالا به واسطه اشعار مولوی در تلویزیون هم مورد استقبال قرار گرفته و بی یا با مناسبت پخش شدهاند. به نظر میرسد چاوشی تلاش کرده در آلبوم آخر از این تکرار فاصله بگیرد و ابداعاتی در این شیوه خلق کند که البته چندان در قطعات جاگیر نشدهاند و فضای درست و هارمونیکی را خلق نمیکنند. با این همه شاید همین مقدار که اشعار کلاسیک شعرای بنام ایرانی در قالب موسیقی پاپ و پرمخاطب این روزها به گوش مخاطب دورافتاده آشنا میشوند، اتفاقی است که میتوان به فال نیکش گرفت.
«روزنامه صبح نو»