ملائکه چه کارهایی انجام میدهند؟
چه دلیلی بر وجود ملائکه میتوان آورد؟ وظایف ملائکه چیست و آنها چه کارهایی انجام میدهد؟ در ادامه درباره ملائکه و خستگی ناپذیری آنها بخوانید.
ایمان به ملائکه جزو معتقدات دین اسلام است و در قریب به 90 آیه از قرآن کریم به این مسئله اشاره شده است. در برخی از آیات، ایمان به ملائکه بعد از ایمان به خدا آمده است و آنچه از ظواهر دین برمیآید ملائکه مجاری فیض الهی هستند.
دلیل بر وجود ملائکه
یکی از دلایل عقلیای که بر وجود ملائکه میتوان آورد برهان امکان اشرف است. در حقیقت بعد از آنکه وجود خداوند را اثبات نمودیم و بیان کردیم که وجود بیمحدودیت است، این سؤال پیش میآید که آیا بین خداوند که بینهایت است و موجودات دنیایی، واسطه یا واسطههایی وجود دارند؟
بر اساس قاعده امکان اشرف به لحاظ عقلی، "طفره" محال است. این بدین معناست که خلقت مانند جویباری است که اگر بخواهد به پایینترین مرتبه برسد باید مسیری که در این میان است را طی کند. به تعبیر دیگر خداوند فیضش، مرتبه به مرتبه پایین میآید و همه مراحل را طی مینماید تا به پایینترین مرتبه برسد. بنابراین اگر خداوند پایینترین مرتبه که عالم دنیاست را خلق کرده پس همه عوالم بین خدا و دنیا را نیز خلق کرده است و همه موجوداتی که در این بین، واسطه رسیدن فیض هستند را نیز خلق نموده است. ملائکه یکی از این موجودات هستند که بی نهایت مطلق نیستند، اما محدودیتهای دنیایی را نیز ندارند و بنابراین نقش واسطه وصول فیض خداوند تا مخلوقات هستند. (1) فلاسفه مسلمان دلایل دیگری نیز جهت اثبات وجود ملائکه آوردهاند که به آنها نمیپردازیم.
حقیقت ملائکه
اگر بیان کردیم که ملائکه واسطه رسیدن فیض الهی به بقیه موجودات هستند، بنابراین در همه امور عالم دخیل هستند و فعلی در عالم انجام نمیگیرد، جز آنکه ملائکه انجام میدهند. البته این مسأله با اراده الهی و اختیار انسانها مشکلی ایجاد نمیکند؛ زیرا رابطه، طولی است. از طرف دیگر چون میدانیم که پیامبر (ص) اشرف مخلوقات است سوالی که مطرح میشود این است که چگونه جبرئیل علمی دارد که پیامبر (ص) آن را ندارد؟ و در تحلیل این مسأله آشکار میشود که جبرئیل در حقیقت شأنی از شئون خود پیامبر (ص) بوده و تنزل یافته خود پیامبر است .
علم ملائکه
گاهی درباره امری فکر میکنیم و ناگهان جرقهای در ذهن ما میزند و راه حل آن مسأله را میفهمیم. خب آیا خود ما به جواب رسیدیم؟ اصطلاحاً گفته میشود که "فاقد شیء معطی شیء" نیست. یعنی موجودی که خودش چیزی را ندارد نمیتواند آن چیز را اعطا کند. اگر ما علمی را نداریم نمیتوانیم خودمان به خودمان آن علم را اعطا کنیم. پس چه کسی این علم را به قلب یا عقل ما الهام میکند؟
این علم لاجرم باید از ناحیهای اعطا شده باشد که دارای این علم است و به ما اعطا کرده. خب اسم این موجود را فرشته میگذاریم. به تعبیر دیگر یکی از کارهای فرشتگان الهام علوم به انسانهاست. بله ما هر لحظه با ملائکه زندگی میکنیم و هر لحظه با آنها ارتباط داریم. جالب است که برخی از انسانها به دنبال علوم غیبی میروند و این علوم را از اجنه طلب میکنند! بله اجنه هم از برخی مسائل که از انسان پوشیده است خبر دارند. لکن ارتباط با اجنه ضررهای بسیاری برای انسان دارد و در بسیاری موارد نه تنها جلوی رشد انسان را میگیرد بلکه به گمراهی کشانده و عاقبت به شر میشود . همین اخبار غیبی را از طریق ملائکه نیز میتوان دریافت کرد و اتفاقاً ارتباط با ملائکه که موجوداتی نورانی هستند باعث نورانیت انسان میشود. البته راه ارتباط با ملائکه تقوای الهی و توجه به خداست. گاهی نیز شخصی که با اجنه ارتباط دارد، گمان میکند که با ملائکه ارتباط دارد که اشتباه میکند. علم ملائکه از نوع علم حضوری و به تعبیر دیگر علم یقینی است. یعنی با مفهوم نبوده و شک در آن راهی ندارد. (2) همچنین علم ملائکه زمانمند نیست که به مرور زمان امور را متوجه بشوند، بلکه همه علمشان بیزمان برای آنها وجود دارد. علتش هم این است که اصل وجودشان در عالمی است که ماده وجود ندارد و ماده نداشتن به معنای عدم تغییر است. بنابراین نه اصل وجودشان و نه علمشان هیچ تغییری ندارند و به هر جایی که میتوانستند برسند، رسیدهاند .
خستگیناپذیری ملائکه
خستگی در ملائکه راه ندارد «یُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ هُمْ لا یَسْأَمُون»(3) این عدم خستگی در ملائکه در حالی است که دائماً و بهطور یکنواخت در حال انجام اعمال خاصی هستند. و از این سخن فهمیده میشود که یکنواختی در عمل موجب خستگی نمیگردد. چه بسا نیز بتوان گفت که اگر انسان نیز همانند ملائکه باشد و هیچ توجهی به غیر خدا نکند خسته نمیشود. چه اینکه در احوال بهشتیان آمده است «خالِدینَ فیها لا یَبْغُونَ عَنْها حِوَلا» یعنی بهشتیان در بهشت هیچ تغییری را طلب نمیکنند. این به معنای آن است که بهشتیان مانند ملائکه از یکنواختی خسته نمیشوند و شاید بتوان اینگونه توضیح داد که عالمی که ملائکه در آن حضور دارند خستگی ندارد و هرکسی در آن عالم حضورداشته باشد دیگر دچار خستگی نمیشود. (4)
حتماً برای شما نیز اتفاق افتاده است که پای صحبت برخی از افراد انسان خسته نمیشود. و یا چه بسا انسانهایی که دائماً خستهاند. جایی به خداوند و ملائکه به عنوان تجلی خداوند توجه میکنیم، در حقیقت، به موجودی که عین حیات است توجه کردهایم و چون ادراک انسان بر اساس توجه انسان است، بنابراین توجه به ملائکه همان ادراک حیات است و همین مسأله سرّ عدم خستگی انسان در ارتباط با ملائکه است . پی نوشت: 1. اسفار، ملاصدرا، ج7 ؛ ص109 2. تفسیر القرآن الکریم، ملاصدرا، ج2 ؛ صص 308-309 3. فصلت- 38 4. ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری، ج3، ص368
«تبیان»