۳ روایت مختلف درباره برجستگی روی گنبد خضرای پیامبر (ص)
درباره برجستگی روی گنبد خضرای پیامبر (ص) روایات مختلفی نقل شده است که در این مطلب به سه روایت مختلف درباره برجستگی روی گنبد رسول الله اشاره میکنیم.
در این مورد اقوال و نظرات مختلفی بیان شده است که باختصار نظری به تک تک آن ها می اندازیم:
قول اولدر یکی از کتب معتبر اهل سنت (سنن دارمی جلد اول صفحه ۴۳) از ابن جوزی روایت شده که روزی قحطی شدیدی در مدینه بوجود آمد، مردم نزد عایشه همسر پیامبر آمدند، او گفت به قبر پیامبر بنگرید آنان نیز دریچه ای از سقف قبر آن حضرت به آسمان باز کردند بطوری که میان قبر و آسمان هیچ سقف و پوششی نبود در این حال رحمت الهی از آسمان نازل شد. بعد ها باز کردن این دریچه هنگام خواندن نماز باران جزو سنت های مردم مدینه شد که تا قرن نهم زمان حیات سمهودی ادامه داشته و از آن زمان تا کنون نیز بر گنبد قابل مشاهده است.
دقیقا به موازات این پنجره بر روی گنبد سبز ، بر روی گنبد زیرین نیز پنجره ای وجود دارد . چند نکته:
اولا: در زمان عایشه بر قبر مطهر گنبدی ساخته نشده بود. شاید تنها رواندازی از جنس پارچه بر روی آن قرار داده بودند و مردم در واقع حائل بین قبر و آسمان را برداشتند به این صورت معنی این روایت این است که آسمان با دیدن قبر مطهر حضرت اندوهگین شده و بارش باران نمادی از اشک آسمان درفراق پیامبری جاری شد که خدا در شأن او فرمود: لولاک لما خلقت الافلاک
ثانیا: این اتفاق که در کتب اهل سنت نیز به آن اشاره شده با این اعتقاد وهابیون که استمداد و توسل به اشخاص بعد از مرگشان شرک است در تضاد است. چه اینکه طبق این روایت مردم پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و در زمان عایشه همسر ایشان و با توصیه او متوسل به پیامبر و قبر شریف آن حضرت شدند.
ثالثا: سالیان سال است که این پنجره را هنگام خواندن نماز باران باز نمی کنند گو اینکه علت آن بی اعتقادی وهابیون به این گونه مسائل است.
رابعا: اگر از زاویه ای دیگر به این روایت نگاه کنیم نمی توان به این دست روایات زیاد اعتماد کرد چرا که کتب اهل سنت مشحون و پر از روایاتی است که در صدد فضیلت تراشی برای عایشه هستند. واقعا این سوال جدی است که اگر در مدینه قحطی شده چرا مردم نزد علی علیه السلام که آگاه ترین مردم و نزدیک ترین آنان به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود نرفتند. و یا سراغ یکی از صحابه نزدیک پیامبر همچون سلمان و مقداد و ابوذر نرفتند و یا حتی نزد خلیفه اول که خلافت مسلمین را یدک می کشید نرفتند تا از او در این رابطه سوال کنند!!.
از این رو صحت این دست روایات که به گونه ای ظریف از میان همسران پیامبر تنها پای عایشه را به میدان می کشد، قابل تأمل است.
قول دومسمهودی تاریخ نگار معروف قرن نهم نقل می کند: گنبد مسجد النبی دو سقف داشت که بر سقف بالایی پنجره ای مشرف بر سقف زیرین بود. لازم به ذکر است ساخت گنبد های دو جداره در آن زمان مرسوم بوده و هم اینک نیز در ساخت گنبدها از این تکنیک استفاده می شود.از نظر فنی و مهندسی این نوع ساخت گنبد استحکام گنبد را افزایش داده و عمر آن را دوچندان می کند. اما گذاشتن پنجره بر روی گنبد بیرونی ممکن است به یکی از جهات زیر باشد:
اول : این پنجره وظیفه رساندن نور را به فضای ما بین دو گنبد برعهده داشته است. چه اینکه با وجود نبود وسایل نور دهی این کار روش مناسبی به نظر می رسیده است.
شبیه این کار در مورد کعبه مکرمه نیز وجود داشت که در اطراف کعبه سنگهای مرمری را تعبیه کرده بودند تا فضای مابین سقف اول و دوم کعبه با تابش نور خورشید به این سنگ ها روشن شود.
دوم : این پنجره در واقع تنها راه ورودی برای رفتن به روی گنبد بوده است.بنظر می رسد با توجه به نقدهایی که به قول اول وارد است این قول قابل قبول باشد.
قول سومدر برخی از سایت های اینترنتی چنین آمده که پس از این که وهابیون گنبد و ضریح امامان بقیع علیهم السلام را تخریب کردند تصمیم گرفتند تا گنبد مرقد مطهر پیامبر صلی الله علیه وآله را نیز تخریب کنند. بدین جهت یکی از آنان از گنبد بالا رفته و در حالی که قصد داشته اولین ضربه را بزند صاعقه ای می زند و او بیهوش شده و می میرد.
پس از آن هیچکس نتوانست جنازه او را از سطح گنبد برداشته پایین آورد. هاتفی از جانب پیامبرصلی الله علیه وآله به یکی از عرفای مدینه خبر می دهد که نمی توانند این جنازه را از روی گنبد جدا کنند همان جا روی گنبد او را بپوشانید تا عبرتی برای دیگران باشد.
این قول هیچ استناد تاریخی ندارد و در بررسی های به عمل آمده در آن ایام چنین اتفاقی نقل نشده است. لذا صحت آن محل تردید جدی است و قابل قبول نیست. گرچه از نظر اعتقادی اینگونه اتفاقات منعی ندارد.
منبع: پرسمان