حدیث لعن خلفا چقدر صحت دارد؟
آیا درست است که امام معصوم(ع) فرموده اند:ما بزرگترها و کوچکترهایمان را به دشنام گفتن و لعن کردنِ آن دو نفر (ابوبکر و عمر) توصیه می کنیم؟ آیا این روایت دارای سند و متن معتبری است؟
نسیم آنلاین : آیا درست است که امام معصوم(ع) فرموده اند: ما بزرگترها و کوچکترهایمان را به دشنام گفتن و لعن کردنِ آن دو نفر (ابوبکر و عمر) توصیه می کنیم ؟ آیا این روایت دارای سند و متن معتبری است؟
ترویج این عبارت به عنوان حدیث روا نیست زیرا درباره اینکه امام معصوم(ع) چنین عبارتی را فرموده باشند تردیدهای بسیار جدی وجود دارد :
اولا: عبارت عربی این جمله اینست: "وَ نَحْنُ مَعَاشِرَ بَنِی هَاشِمٍ نَأْمُرُ کِبَارَنَا وَ صِغَارَنَا بِسَبِّهِمَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمَا" اما باید توجه کرد که این عبارت صرفا بخشی از یکی از ویرایش های ضعیف از یک روایتِ چند سطری درباره گفتگوی کمیت بن زید با امام معصوم ع است و در ویرایش های دیگری که مثلا در کافی کلینی نقل شده است این جمله نیست.
بنابراین روایت مورد بحث دارای چند ویرایش متفاوت است یعنی چندگونه نقل شده است. یکی از این گونه ها در کافی کلینی و دو گونه در رجال کشی نقل شده که صرفا در یکی از این ویرایش ها که در رجال محمد بن عمر کشی (قرن 4) با سند شدیدا ضعیف نقل شده است این عبارت یافت می شود. ویرایشی که کلینی نقل کرده در کتاب الکافی ج : 8 ، ص : 102 ، حدیث شماره 75 آمده است و دو ویرایش متفاوتی که کشی نقل کرده در رجال الکشی، صص:20-207 ، روایت های شماره 261 و 263 قابل دسترسی و مقایسه با یکدیگر هستند.
ثانیا: علت ضعیف بودن سند این روایت آنست که دستکم سه تن از واسطه های نقل این عبارت ، از سوی رجال شناسان عالیقدر شیعه متهم به ضعف و غلو (انحراف از تشیع از سنخ افراطی گری) شده اند بنابراین سندش به شدت ضعیف است. یکی از این سه واسطه «محمد بن {الحسن بن} جمهور العمی{القمی}» نام دارد که شیخ طوسی فرموده که «غالی»(افراطیِ منحرف) بوده و نجاشی(رجال شناس طراز اول شیعه) درباره اش فرموده: «ضعیف فی الحدیث، فاسد المذهب» (رجال الطوسی، ص364 و رجال النجاشی، ص337) واسطه دیگری که در زنجیره سند این روایت دچار اتهامات سنگین است «اسحاق بن محمد البصری» نام دارد که شیخ طوسی تصریح کرده که این راوی «متهم به غلو» است(رجال الطوسی، ص384) و نجاشی فرموده که او «معدن التخلیط» است (رجال النجاشی، ص74) یعنی «روایات یا عقاید درست و نادرست را با هم مخلوط می کرده و نشر می داده است. نفر سوم در زنجیره سند «نصر بن صباح» نام دارد که نه تنها وثاقتش اثبات نشده بلکه کشی و نجاشی تصریح کرده اند که از «غالیان» (جراین انحرافی افراطی شیعه) بوده است.(رجال الکشی، ص17 و رجال النجاشی، ص428) البته نفر چهارمی نیز در زنجیره سند حضور دارد که نامش «موسی بن بشار الوشاء» است و درباره وثاقت یا عدم وثاقتش هیچ اطلاعاتی در اختیار نداریم بنابراین «وثاقتش نامعلوم است». طبیعی است اگر چهار حلقه از یک زنجیر پنج حلقه ای غیرقابل اتکا باشند چنین زنجیری به شدت غیرقابل اعتماد است. بنابراین سند این عبارت از نظر علمای رجال شیعه غیرقابل اتکا ارزیابی می شود.
ثالثا: شیوه ای که اهل بیت(ع) در دعاها و زیارتهای معتبر به ما آموخته اند اینست که به جای «اینکه نام مقدسات اهل سنت را بیاوریم و تظاهر به لعن آنها کنیم» از شیوه زیر پیروی کنیم: 1- لعن ظالمان به صورت کلی 2 - خوشرفتاری با اهل سنت و مدارا با آنان 3- بیان واقعیات تاریخ و مظلومیت اهل بیت (ع) به صورت مستند و به دور از فحاشی
اساسا «تظاهر به لعن» با ذکر نام «مقدسات اهل سنت» در هیچ حدیث صحیحی توصیه نشده است و اهل بیت(ع) چنین توصیه ای نفرموده اند. این شیوه ها غالبا ناشی از سلیقه شخصی برخی از افراطی های شیعه نما یا کسانی است که احیانا در برخی لحظات ، احساساتشان بر عقلشان غلبه می کند و برای درست کردن ابرو ، چشم را کور می کنند. به طور کلی باید رفتار شیعیان مصداق آیه شریفه «قولوا للناس حُسنا» (بقره:83) باشد. این آیه شریفه خوشرفتاری در رفتار با عموم مردم (خواه شیعه یا سنی یا مسیحی و ..) را توصیه فرموده است. طبیعی است اینکه کسی به نام تشیع بخواهد «تظاهر به لعن مقدسات اهل سنت» کند ، از این آیه شریفه تخطّی کرده است. در پایان خوب است توجه خواننده محترم را به سخنی که سید رضی در نهج البلاغه از امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه) نقل کرده جلب کنیم که « اِنّی أکره لکُم أن تکونوا سبّابین » ترجمه: «برای شما ناپسند دارم که دشنامگو باشید»( نهج البلاغه، خطبه 206 از چاپ صبحی صالح)