اخبار آرشیوی

کدخبر: 573261

یک استاد دانشگاه تهران در گفتگو با «نسیم»: درانتخابات جوامع غربی فضای تبلیغاتی بر افکار عمومی به اندازه‌ای سنگین است که مردم چاره‌ای جز انتخاب گزینه احزاب حاکم ندارند/ نبود کرسی‌های غرب‌شناسی در دانشگاه‌ها، جوانان ما را فریفته فرهنگ غربی کرده است

مهمترین محورهای سخنان سید مهدی ساداتی نژاد، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگو با «نسیم» بدین شرح است: -واقعیت این است که همانطور که رهبرمعظم انقلاب اشاره کردند، دموکراسی و آزادی واقعی در غرب و آمریکا وجود ندارد و آنچه در ظاهر مشاهده می‌شود با واقعیت در لایه های درونی آن متفاوت است. -برای دریافت واقعیت‌های غرب باید آثار نویسندگان منتقد آمریکا از جمله "نوام چامسکی" را مطالعه کنیم. -اندیشمندان آزاداندیش غرب و آمریکا به واقعیت‌های جوامع خودشان اشاره کردند که بعد تبلیغی و نمای بیرونی با حقایق درونی آن بسیار فاصله دارد. -در انتخابات آمریکا، تبلیغات، افکار عمومی را جهت می‌دهد که به ظاهر شاید افراد را به زور وادار به کاری نمی‌کنند اما فضای تبلیغاتی به اندازه‌ای سنگین است و تا حدی روی افکار عمومی کار می‌کنند که مردم چاره‌ای جز انتخاب گزینه آنها ندارد. -رمان دنیای قشنگ نو از "هارتلی" نمونه‌ای از واقعیت‌های غرب را نشان می دهد بطوریکه فضای تبلیغات راه دیگری جز خواست مقامات را برای انتخاب مردم باقی نمی‌گذارد. -در غرب تلویزیون و رسانه‌های جمعی شاید به شکل فیزیکی اعمال زور علیه مردم نداشته باشند اما تبلیغات وسیع، همان خواسته کارگزاران را در عرصه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دنبال می‌کنند. -دموکراسی و معنا و مفهوم واقعی آن یعنی، "حاکمیت مردم بر مردم" که به خاطر آن در جوامع غرب انقلاب‌هایی چون انقلاب فرانسه رخ داد و آزادی و دموکراسی ارزش تلقی شد، وجود ندارد. -دموکراسی در نظام جمهوری اسلامی به معنای حاکمیت خدا بر مردم است و البته در چارچوبی که خدا اجازه داده است حاکمیت مردم بر مردم نیز قابل پذیرش است. -در عمق واقعیت جوامع غربی دموکراسی حقیقی وجود ندارد و تنها مظاهری از آن همچون انتخابات، پارلمان و حقوق شهروندی وجود دارد. -از مصادیق نبود دموکراسی و آزادی غربی می‌توان به "روژه گارودی" اشاره کرد که در فرانسه به جرم نوشتن کتابی علیه هولوکاست محاکمه می‌شود و کتابش اجازه چاپ نمی‌یابد و همچنین اینکه کسی حق ندارد با حجاب در جوامع غربی آزادانه رفت و آمد کند را می‌توان از مظاهر فقدان آزادی حقیقی در جوامع غربی دانست. -وضعیت حقوق بشر و جنایات صورت گرفته در این کشورها خود گویای عدم توجه به باطن دموکراسی و تبلیغ دموکراسی دروغین است. -اگر با دید منصفانه و تحقیق واقع بینانه جوامع غرب و آمریکا را مورد ارزیابی قرار دهیم؛ آنچه در ظاهر شعار داده می‌شود و آنچه در باطن وجود دارد متفاوت است. -اگر جوامع غربی معتقد به آزادی و دموکراسی هستند چرا این آزادی را برای بحرین نمی‌خواهد و آیا آمریکا با حمله به عراق دموکراسی را برای مردم این کشور به ارمغان آورد. بنابراین کنار هم قرار دادن واقعیت‌های موجود نشان می‌دهد دموکراسی در غرب و آمریکا پوشالی است. -متاسفانه منابعی برای شناخت بیشتر غرب وجود ندارد در حالی که غربی‌ها از چند قرن پیش شرق‌شناسی را آغاز کردند اما ما غرب‌شناسی را در کرسی‌های دانشگاه نداریم به همین دلیل جوانان شیفته غرب شده و فریب ظواهر دموکراسی غربی خورده‌اند و غرب به عنوان مدینه فاضله برای آنها تلقی می‌شود. -دانشجویان باید با توجه به منابع اطلاعاتی که در اختیار دارند مطالعات خود را در مورد غرب افزایش دهند. -ما نباید منکر واقعیت توسعه و پیشرفت جامعه غرب و آمریکا در بعد مالی شویم اما بعد فرهنگی آن قابل قبول نیست لذا اساتید غربی که درغرب تحصیل کرده‌اند و با حقایق فرهنگی آن آشنا هستند باید به افکار عمومی و جوانان آگاهی بخشی کنند.
ارسال نظر: