احزاب چه نقشی در مطالبهگری دارند؟
یک کارشناس علوم سیاسی و مدرس دانشگاه گفت: آنچه که بیش از همه، ضرورت وجود احزاب سیاسی را نمایان میسازد، پیچیدگی و تخصصی شدن زندگی سیاسی است که بر همین اساس کار ویژههای احزاب به آشکار و پنهان تقسیم میشوند.
مهدی بخشی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: کارویژه های انتخاباتی و اجتماعی - آموزشی جزء کارویژه های آشکار و تأمین امتیازات سیاسی برای پارهای از نهادها، از قبیل مؤسسات اقتصادی از جمله کارویژه های پنهان احزاب سیاسی به شمار میآیند.
وی اضافه کرد: یکی دیگر از مهمترین کار ویژههای آشکار و مهم احزاب، تربیت نیرو برای تصدی پستهای سیاسی و اجرایی کشور است و علاوه بر اینها یکی دیگر از شاخصههای اصلی احزاب سیاسی که میتواند نقش عمدهای در توسعه سیاسی نیز داشته باشد، مطالبهگری و نظارت بر کار سازمانهای دولتی است.
وی با بیان اینکه احزاب سیاسی بهعنوان یکی از بازیگران سیاسی از قرن نوزدهم وارد صحنه سیاسی جوامع اروپای غربی شده و بهسرعت زندگی سیاسی را به انحصار خود درآوردند، بیان کرد: سابقه شکلگیری احزاب در ایران نیز به دوران انقلاب مشروطه و بعد از آن برمیگردد که ابتدا در قالب گروههای سیاسی و سپس بهویژه در دهه ۱۳۲۰ احزاب سیاسی کموبیش سازمانیافتهای شکل گرفتند و این احزاب نیز پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ غیرقانونی اعلام شده و روند احیاء مجدد آنها به پس از پیروزی انقلاب اسلامی انتقال پیدا کرد.
یکی از بارزترین ویژگیهای احزاب سیاسی «سازمان» بودن آنها است
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: آنچه که پس از حدود یک قرن سابقه حضور احزاب سیاسی در ایران امروز دیده میشود، با احزاب سیاسی به معنی واقعی کلمه فاصله معناداری دارد.
بخشی ادامه داد: نگاهی به کارویژه های احزاب بهویژه کارویژه های آشکار نشان میدهد که تقریباً هیچ یک از آنها عملاً پیاده نمیشود.
این کارشناس علوم سیاسی اضافه کرد: در خصوص کارویژه انتخاباتی آنچه که دیده میشود، صرفاً در دوران قبل از انتخابات و در راستای تأیید لیستهای انتخاباتی بوده است که معمولاً اسامی این لیستها عضو هیچ یک از این احزاب نیستند.
به گفته بخشی، وظایف اجتماعی و آموزشی نیز دستکمی از این وضعیت ندارند و مطالبهگری نیز در اکثر مواقع به سهمخواهی از پستهای مدیریتی ختم شده است و هر زمانی که سهم موردنظر کسب میشود دیگر خبری از مطالبهگری و حتی انتقاد ساده نیز مشاهده نمیشود.
وی با بیان اینکه یکی از بارزترین ویژگیهای احزاب سیاسی «سازمان» بودن آنها است و در غیر این صورت گروههای سیاسی مشابهی وجود دارند که به دنبال کسب قدرت سیاسی هستند، تصریح کرد: بر همین اساس آنچه که در ایران امروز مشاهده میکنیم، بیشتر میتوان گروه سیاسی تلقی کرد تا حزب سیاسی.
بخشی افزود: بر همین اساس و با عنایت به اینکه نهاد سیاست و امر سیاسی در ایران دچار تغییراتی شده است، کنش سیاسی جمعی نیز بیش از آنکه بر پایه قواعد اخلاقی و آرمانی انجام شود و آنها را تقویت کند در جهت منافع فردی و گروهی پیش میرود.
به گفته این مدرس دانشگاه، هویتهای فراگیر سیاسی مثل جناحبندیهای اصلی که تا حدی منافع بخشها یا طبقات اصلی جامعه را نمایندگی میکنند، به هویتهای کوچکتر قومی، منطقهای و رفاقتی تغییر شکل دادهاند.
بخشی تشریح کرد: گرچه ممکن است افراد خود را با عناوین جناحی معرفی یا هویتیابی کنند ولی در کنش خود منافع سیاسی و اقتصادی حلقههای نزدیک دوستان و آشنایان و شبکههای محدود روابط اجتماعی را اولویت میدهند.
این تحلیلگر سیاسی ادامه داد: به همین علت است که جناحهای سیاسی پس از پیروزی در یک انتخابات بیشتر از آنکه درگیر پیشبردن سیاستهای اصلی خود یا منافعِ جامعه باشند، درگیر توزیع منابع و فرصتهای سیاسی و اقتصادی میان حلقهها و افراد نزدیک خود میشوند و رقابتهای قومی، منطقهای و رفاقتی برای کسب منابع و منافع بیش از هویتهای سیاسی بزرگ کنشها را هدایت میکند.