پیام فضلینژاد مطرح کرد:
رویه صدا، "هرزهنگاری" است که با "طنز سیاسی" تعارض دارد/ جای سردبیران جوانمرد در جناح مخالف خالی است
سردبیر عصر اندیشه گفت: توقیف ۹ نشریه در این سالها توسط یک سردبیر، او را به عامل تهدیدکننده "امنیت صنفی" خبرنگاران و "اقتصاد ژورنالیسم" ایرانی تبدیل کرده است.
پیام فضلینژاد، سردبیر مجله «عصر اندیشه» پیرامون تشبیه مقامات عالیرتبه مذهبی- سیاسی به «گالیور» در آخرین شماره هفتهنامه «صدا» گفت: در ایران امروز، حرفه سردبیری تنزل یافته، مسئولیتپذیری حرفهای افول کرده و رسم جوانمردى سردبیران کمرنگ شده است. سردبیر صدا، در بهمن 1392 نیز در زمان انتشار روزنامه آسمان نیز چاپ مطلب دکتر باوند علیه حکم قصاص را اشتباه فنی دانست و آن را به گردن کادر اجرایی انداخت و اکنون نیز مدعی است هجونامه صدا علیه عالیترین مقامات مذهبی و سیاسی، تولید تحریریهاش نبوده است!وی افزود: هرچند روزنامهنگاری، راه رفتن در میدان مین است و نمیتوان درصد خطا در هیچ نشریهای را به صفر رساند، اما تکرار قاعدهمند خطا یا ناشی از «ضعف حرفهای» است یا برآمده از یک «سناریوی مطبوعاتی». سردبیر مجله «عصر اندیشه» اظهار داشت: اتهام «صدا» این نیست که یک سیاستمدار را رابین هود نامیده، بلکه این هفتهنامه به مقامات عالی که در کسوت مرجعیت دینی هستند، توهین کرده و شخصیتشان را به شکل بسیار زننده و بیسابقهای به «گالیور» تشبیه کرده است. البته این هفتهنامه یک کپی نازل از نشریات زرد خارجی مثل The week است که سیاستمداران را دست میاندازد. وی ادامه داد: روی جلدهای این هفتهنامه در سنوات گذشته که شامل کاریکاتورهایی زننده از شخصیتهاست، نشان میدهد که رویه صدا، حتی فراتر از «زردنویسی سیاسی» است که مطلب آیدین سیار سریع از مصادیق روشن و بدون تاویل آن است. این نوع هرزهنگاری نباید در نشریات سیاسی که داعیهدار ژورنالیسم حرفهای و سیاستورزی جدی هستند، باب شود. در تاریخ مطبوعات معاصر، نمونههای اعلی «طنز سیاسی» را میتوان در هفتهنامه گلآقا در دوره سردبیری مرحوم کیومرث صابری فومنی دید که اتفاقاً بسیاری از کلیشهها و خط قرمزهای مصنوعی را میشکست و در عین حال، حریم و حرمت سوژه و مخاطب را پاس میداشت. فضلینژاد گفت: توقیف 9 نشریه در این سالها توسط یک سردبیر، او را به عامل تهدیدکننده «امنیت صنفی» خبرنگاران و «اقتصاد ژورنالیسم» ایرانی تبدیل کرده است. رسم جوانمردی و اخلاق حرفهای آن است که سردبیر یک نشریه وقتی با نویسندهای برای نوشتن یک ستون طنز هفتگی توافق میکند و آن نویسنده هم چند روز پیش این توافق را در شبکههای اجتماعی اعلام و سردبیر موصوف هم آن را لایک میکند، اکنون نیز که چنین اتفاقی افتاده، مسئولیت خود در برابر نویسندگانش را بپذیرد، چرا که سردبیر را مسئول محتوا و کیفیت مجله میدانند و در چنین مواقعی، باید پاسخگو باشد. سردبیر مجله عصر اندیشه افزود: جالب است که در دهه 1380 سردبیران قدیمی نشریات اصلاحطلب از نویسندگان خود دفاع جانانهای میکردند و حتی در برابر احضار نویسندگان به دادگاه، مسئولیت محتوا را برعهده میگرفتند، اما امروز یک سردبیر به راحتی نه تنها زیر توافق با نویسندهاش میزند، بلکه قلب واقعیت میکند و میگوید این هجونامه و هرزنامه خارج از تحریریه تولید شده است، پس دیدگاه مجله نیست! پس چگونه این نشریه، نوشتههای نویسندگانی را که عضو تحریریه نیستند، به عنوان سرمقاله منتشر میکند؟ آیا آن سرمقالهها دیدگاه نشریه نیست و اگر نیست چرا عنوان سرمقاله و یادداشت اول را که بازتابنده موضع نشریه است، بر نوشتههای کسانی که عضو تحریریه نیستند، میگذارند؟ از همین جهت است که میگویم حرفه سردبیری تنزل کرده و کاش با روزنامهنگاران قدیمی که رسم جوانمردی و قواعد حرفهای را به کار میبستند، طرف بودیم، حتی اگر دیدگاه آنان با ما سراسر متضاد بود، باز هم حضور آن روزنامهنگاران قدر درسهایی را به ما میداد.