نقدی بر یک درخواست عدالتخواهانه غیرقانونی
موضوع مدارس غیرانتفاعی و موفقیت دانشآموزان این مدارس در کنکور مورد تاکید جریان خاصی در کشور بوده است. موضوعی که بر خلاف گفتهی این جریان به نظر میآید خدشهای به عدالت در حوزه کنکور سراسری وارد نساخته است.
نسیمآنلاین: امسال که کنکور سراسری 1402 برگزار شد بحثهای تکراری هرساله به عرصه عمومی برگشتند. همه در ایام تیرماه و بعد از آن منتقد نظام آموزش کشور شدند که هان! چرا کسانی میتوانند با پول دادن به مدارس خصوصی وارد دانشگاه شوند؟ پس کجاست آن عدلی که امام خمینی به ملت ما وعده داده بود؟ چرا کسی به اوضاع آموزش رسیدگی نمیکند؟
امسال تنها 23 درصد از رتبههای برتر کنکور از مدارس غیرانتفاعی فارغالتحصیل شده بودند. بیشتر ورودیهای دانشگاههای برتر همچنان از مدارس سمپاد و نمونه دولتی هستند. با وجود این آمار، این ادعا که هرساله مطرح میشود، زیر سوال میرود. آیا واقعاً دانشگاه ما تنها به ثروتمندانی تعلق دارد که با هزینههای کلان کودکان خود را در مدارس غیردولتی تعلیم دادهاند؟
یکی از نسخههایی که این افراد برای نظام آموزشی کشور میپیچند این است که بله! بیایید همۀ این مدارس خصوصی را تعطیل کنیم که عدالت بازهم برقرار شود. میگویند در صورت تعطیلی این مدارس عدالت به مدارس برمیگردد و مردم میتوانند همگی با حضور در مدارس دولتی برای آیندۀ خود بجنگند.
این دوستان البته عنایت ندارند که ما فقط این دستهبندی را در مدارس نداریم. ما در کشور عزیز ایران بیش از 20 نوع مدرسۀ مختلف داریم که بنا به نظر این دوستان انگار باید همه را تعطیل کنیم. چیزی که این گروه نمیتواند در نظر بگیرد همین تفاوتهایی است که در جامعه وجود دارد. طبیعتاً نمیشود با این ایدههای مارکسیستی یک جامعه را اداره کرد و همچنین نمیشود بیاییم یک گوشه از جهموری اسلامی را ناگهان به سمت سوسیالیسم ببریم. اما چگونه میشود به عادلانهتر شدن فضا کمک کرد؟
خصوصی شدن از جایی شروع شد که آقای هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه تهران از مردمی کردن آموزش خبر داد. مدل توسعه کشور ایران از زمان این رئیس جمهور شکل متفاوتی پیدا کرد. طبق این الگوی توسعه، خصوصیسازی نهادهای مختلف و حکومت در اولویت امور قرار میگیرد.
در این روش سعی میشود دولت را به حداقلیترین حد خود رساند و بار را از دوش دولت برداشت. دولت از مسئولیتهای خود عقب مینشیند و دیگر وظیفهای در قبال وضعیت موجود نمیپذیرد زیرا مدیریت و کنترل اوضاع را در اختیار مردم گذاشته است. این سازوکار بازار است که به کنترل اوضاع میپردازد و شرایط مطابق با وضعیت بازار متحول میشود.
مردم با سرمایۀ خود در این نظام آموزشی خصوصی یا همان مردمی میتوانند شرایط متفاوتی را رقم بزنند. مدارس میتوانند باهم رقابت کنند که کدام خروجی بهتری را تحویل میدهند و مردم را جذب خود کنند. در این نظام البته که کنکور مهم میشود و خروجی شما بسته به کنکور دستهبندی میشود. شما مسئول موفق کردن کودکان مردم در کنکور هستید. هر مدرسهای موفقتر باشد میتواند پول بیشتری هم بگیرد.
اما! یک امای بزرگ وجود دارد که آیا فقط مدارس خصوصی میتوانند ما را به موفقیت برسانند؟ مدارس دولتی چه وضعیتی دارند؟ کسی که مدرسه خصوصی نرود موفق نمیشود؟ آیا اصلا با رفتن به مدارس خصوصی شما لزوماً به نتیجه مدنظر میرسید؟ آن 20 و اندی مدرسه که شکل دیگری دارند چه حالی خواهند داشت؟
برخلاف تصور عامهی افرادی که در حوزه عدالت آموزشی فعالیت میکنند مدارس خصوصی اکثرا موفق نیستند. در بسیاری از مدارس خصوصی اصلاً درس اولویت ندارد. آمارها هم نشاندهندۀ این هستند که در بسیاری از مناطق تهران میانگین معدل مدارس دولتی از مدارس خصوصی بالاتر است.
چندی پیش محسن زارعی، رئیس سازمان مدارس غیردولتی در یک اظهار نظر گفته بود: «جهتگیری به هر سمتی باشد مدارس هم به آن سمت میروند، در سالهای گذشته جهتگیری مدارس به سمت آزمون سراسری بود و فعالیتهای کنکور محور و کسب نتیجۀ مناسب در کنکور ملاک مدرسه برتر بود به همین دلیل علاوه بر مدارس غیردولتی شاهد بودیم که مدارس سمپاد، نمونه دولتی و هیئت امنایی نیز به صورت ویژه حول موضوع کنکور کار میکردند».
علاوه بر این در نتایج کنکور هم همیشه مدارس دولتی و سمپاد سهم بیشتری از رتبههای برتر را به خود اختصاص میدهند. مدارس خصوصی سهم کوچکی از ورودیهای دانشگاههای سراسری دارند و اغلب ناکارآمد هستند. بیشتر این مدارس خصوصی بخاطر اسم یا برند خود پول زیادی دریافت میکنند و در عمل هیچ دستاورد آموزشی خاصی برای دانشآموزان حاصل نمیکنند. مدارس خصوصی البته همیشه هم بخاطر درس و آموزش و کنکور انتخاب نمیشوند. بسیاری از خانوادهها بخاطر امکانات رفاهی خاص یک مدرسه، فضای آن مدرسه، آموزشهای خاصی که ارائه میدهد و برخی عوامل دیگر تصمیم به ثبتنام کودک خود در این مدارس میزنند.
این درحالی است که مطابق آمار، مدارس سمپاد هم هزینۀ کمتری از دانشآموزان دریافت میکنند و هم میتوانند آنها را در راه رسیدن به دانشگاه بهتر همراهی کنند. براساس اعلام رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، 74 درصد از دانش آموزان سمپاد در سال تحصیلی 1399-1400 کمتر از 3 میلیون تومان شهریه دادند. همچنین در تهران که شهریه مدارس غیرانتفاعی 50 میلیون است، شهریه کمتر از 10 میلیونی دریافت می شود. همچنین طبقات فرودست با کمک این مدارس در این سالها وضعیت بهتری را در ورود به دانشگاه داشتهاند. الهام یاوری، مدیر مدارس سمپاد امسال از رشد 45 درصدی ورودیهای سمپاد در دهکهای کمدرآمد خبر داده بود.
در این سالها ایدههای مبتنی بر تعطیل کردن مدارس خصوصی به گوش میرسید. افرادی که از این موضع دفاع میکنند طوری برخورد میکنند که انگار عضوی از بدن آموزش کشور توسط مدارس خصوصی به سمی مهلک مبتلا شدند. این گروه البته توجه ندارند که ما قانونی نداریم که بتوانیم با توجه به آن این مدارس را تعطیل کنیم.این مریضی هم اصلاً آن تبعاتی که این گروه دائما از آن دم میزنند را موجب نمیشود. ناعدالتی را باید در جای دیگری درمان کرد و این قطع عضو کمک چندانی به حل مسئله نمیکند.
بجای اینکه حرف از تعطیل کردن این مدارس بزنیم، بهتر است به واقعیت میدان توجه کرده و مطالبات بهتری را مطرح کنیم. برای مثال پیگیری بهبود اوضاع مدارس ناکارآمد، پیگیری وضعیت بازماندگان تحصیلی در حاشیههای ایران و از این قبیل مسائل حتما موثرتر واقع خواهد شد. با پیگیری یک مسئله که راهحلهای خیلی سادهتری دارد با پرداختن به بحثهای حاشیهای اذهان از حل مسئله اصلی دور میشوند. به نظر میآید دستی که با دارو درمان میشود را نباید قطع کرد.
در پایان هر کدام از انواع مدارسی که وجود دارد کارکردی برای گروه خاصی در جامعه دارد. این سیستم دچار آسیب است ولی اینکه اقشار فرودست وارد دانشگاه میشوند یا خیر را نمیشود تمام و کمال به گردن مدارس غیرانتفاعی انداخت. شما اولا باید بتوانید بین نیازهای افراد مختلف تمایز قائل شوید و مدارس خصوصی را بخاطر ایجاد فضای ناعادلانه تخطئه نکنید. دلایل بهتری را میتوان برای کنترل یا تعطیل این مدارس پیدا کرد. تقاضای چهارچوبی قانونی که براساس خدمات هر مدرسه شهریه دریافت کند و بشود در صورت تخطی از آن به پیگیری قضایی فکر کرد راهحل بهتری بنظر میرسد.
مدارس دولتی هم باید وضعیت بهتری را داشته باشند و در سراسر کشور برای عموم مردم در دسترس باشند. وقتی هنوز در مناطقی از نقاط کشور مدرسه نداریم ایدۀ تعطیل کردن مدارس خصوصی برای عادلانه شدن فضا مقداری دور از واقعیت بنظر میرسد. هنوز مشکلات و مسائل زیادی در مورد مدارس سمپاد که اکثریت ورودی دانشگاههای برتر را تشکیل میدهند، وجود دارد که پیگیری آنها واجبتر بنظر میرسد. خلاصه اینکه بهتر است اصطلاحا سری را که درد میکند با چوب نشکنیم و وضعیت چشمی که خراب شده را با خراب کردن ابرو بدتر نکنیم.