فراموششدهها
یک فرد معلول حتی در صورتی که مدال جهانی بدست بیاورد بازهم به چشم یک شکستخورده نگاه میشود. یک معلول هر روز برای حفظ شأنیت خود در جامعه باید با انبوهی از مشکلات دستوپنجه نرم کند.
نسیمآنلاین: امسال کاروان پاراآسیایی ایران در هانگژو موفق شد از قعر چاه مشکلات، خود را به لبه چاه برساند و از آن خارج شود. ورزشکاران ایران در این مسابقات با هیچ چیز همهی چیزهای لازم را بدست آوردند. این کاروان افتخارات زیادی را به تاریخ ورزش کشور اضافه کرد و شاید حتی بعد از این موفقیت هم آنطور که باید تشویق نشود. شاید بد نباشد در کنار توجهات به دیگر ورزشکاران به این گروه هم توجهی شود و امکاناتی در اختیارشان گذاشته شود تا بتوانند افتخار بزرگتری بدست بیاروند.
برای خود شما و تعداد زیادی از مردم ایران حتما اتفاق افتاده است که وقتی دارند از خیابان و یا پیادهرو حرکت میکنند پایشان بخاطر ناهمواریهای موجود در پیاده رو پیچ بخورد یا در مواجهه با یک چاله زمین بخورند. حتما تجربه داشتهاید که با یک ناهمواری غیرمنتظره در پیادهرو مواجه شده و دچار مصدومیت شوید. من حیث المجموع غرض از این جملات این بود که خیابان و پیادهرو و فضاهای موجود خارج از خانه برای انسان سالم خطرناک است، مرد قوی و نیرومند در ایران وقتی قصد پیادهروی دارد تبدیل به پسری نحیف و ناتوان میشود. حالا مسئله ما اینجاست که در چنین عرصهی نبردی، یک معلول چه وضعیتی خواهد داشت؟
یک معلول در زندگی خود از ابتدا با مشکلاتی روبروست که بزرگ، پیچیده، تاثیرگذار و غیرقابل درمان هستند. شما بهعنوان یک فرد معلول در جامعه ایران و یا هر جامعه دیگری در زندگی روزمره و انجام برخی کارهای عادی نیاز به امکاناتی ویژهتر دارید. راههای موفقیت شما هم راههای متفاوت و دگرگونی است. در کل باید در نظر گرفت که معلولین روزگار سختی را میگذارنند. با اینکه در ایران سازمانهایی برای حمایت از این افراد بوجود آمدهاند و گاهی هم اتفاقات مثبتی در مورد این گروه اتفاق میافتد اما هیچوقت توقعات این گروه به درستی برآورده نشده است.
نیازهای این گروه زیاد و گاهی پرهزینه هستند ولی میشود با برنامهریزی درست از این گروه هم نتایج مثبتی برای دیگران مشاهده کرد. در کشور زیبای ایران حکومت با اینکه نسبت به معلولین و یا هرکسی که ناتوان است و باید کمک بشود کمک کند وظیفه دارد اما همواره کارش را ناقص انجام میدهد.. معلولین در نقاط مختلف کشور از کمبود امکانات رنج میبرند. دولت با فراهم نکردن شرایط مناسب برای این گروه از شکوفایی برخی استعدادهای این سرزمین جلوگیری کرده است.
ما در ایران حدود یک و نیم تا ۲ میلیون معلول داریم. هرکدام از این افراد هر روز برای انجام عادیترین کارهای خود با مشکل روبرو هستند. معلولین نمیتوانند به راحتی در جامعه حضور داشته باشند و مثل باقی مردم به فعالیتهای اجتماعی بپردازند. معلوین سختتر درس میخوانند، سختتر به مدرسه و دانشگاه میروند، سختتر خرید میکنند، سختتر سوار اتوبوس، مترو و ماشین میشوند، سختتر کار پیدا میکنند و سختتر حقوق میگیرند. معلولین هزینههای زیادی برای جبران کردن کمبودهای دارند و شرایط سختی را پرداخت هزینههای زندگی تجربه میکنند. استعداد بسیاری از این افراد در زمینههای مختلف بخاطر این شرایط سخت نادیده گرفته میشود و این افراد گاهی برای همیشه دست از تلاش برای رسیدن به آرزوهای خود میکشند.
در این شرایط یک شهروند معلول میتواند با ورزشکار شدن برای خود شأن و جایگاهی در جامعه پیدا کند. این افراد اگر در شهرستانهای ایران درست شوند میتوانند در سلامت جسم و جایگاه اجتماعی خود تغییر ایجاد کنند. علاوه بر عوایدی که حمایت از معمولان برای خود این گروه دارد، امسال کاروان معلولین و جانبازان ایران دست به کاری بزرگ زدند. ورزشکاران ایران در مسابقات پاراآسیایی هانگژو با کسب 131 مدال در رتبه دوم ایستادند. ورزشکاران کاروان ایران با اینکه در رقابت با افرادی بودند که امکانات بهتری از آنها داشتند، توانستند پرچم ایران را بالا نگه دارند. این اتفاق در حالی افتاده است که مشکلات بسیار زیادی در راه این ورزشکاران وجود داشته است و در موارد متعددی این افراد از برخی امکانات حداقلی هم محروم بودهاند.
گزارشهای خبری متعددی مبنی بر اینکه زمین تمرین برخی از این افراد از آنها گرفته شدهاست یا اینکه مسابقات و جشنوارههایی که برای این ورزشکاران برگزار میشود بیکیفیت است منتشر شده است. حتی در مواردی این ورزشکاران باید از جیب خود برای ادامه دادن به ورزش خرج کنند. دولت احتمالا در تأمین کردن رفاه و حداقلیات زندگی یک معلول موفق باشد اما بنظر میرسد برای حمایت از یک قهرمان بینالمللی انگیزهی زیادی وجود ندارد.
برای مثال میشود به برخی صحبتهای ورزشکاران مدالآور ایران در مسابقات مختلف مثل مسابقات پاراآسیایی اشاره کرد. در صحبتهای پراکندهی این افراد که طبیعتا خیلی هم مورد پرسش قرار نمیگیرند میتوان به ابعاد جدیدی از مسائل این ورزشکاران پی برد. در سال 1401 عبدالرضا جوکار در مصاحبه با روزنامه جوان از برخی مشکلات ورزشکاران معلول گلایه کرد. این مدالآور پرتابنیزه در پنج دوره بازیهای پارالمپیک حضور داشته است. به نظر این ورزشکار مسئولین عرصه ورزش در کشور بین ورزشکاران تفاوت میگذارند و در موارد متعددی بیعدالتیهایی در این زمینه اتفاق افتاده است. برای مثال ما در عرصه دوومیدانی شاهد این بودیم که در مسابقات پارالمپیک مدالها رنگارنگ و زیادی را برای کاروان ایران به ارمغان آوردهاند اما در نهایت کمترین میزان حمایت و رسیدگی نسبت به این گروه انجام میشود.
حتی صندوق حمایت از قهرمانان هم بین ورزشکاران تبعیض قائل میشود. در حوزه جانبازان و معلولان تنها ورزشکارانی تحت پوشش این صندوق قرار میگیرند که مدال بازیهای پارالمپیک را گرفتند، در حالی که ورزشکاران دیگر با مدالهای آسیایی و جهانی نیز تحت پوشش صندوق حمایت هستند و حقوق دریافت میکنند. جوکار که رئیس هیئت جانبازان و معلولان شهرستان دزفول هم هست از گرفته شدن سالن و امکانات ورزشکاران دزفولی گلایه میکند. او اشاره کرد که کرد که تا بحال حدود 10 مدال پارالمپیک در سالهای مختلف را ورزشکاران دزفولی بدست آوردهاند. این برخورد سرد و تبعیضآمیز با ورزشکاران باعث خانهنشینی این افراد و فاصله گرفتن آنها از ورزش میشود. این کار علاوه بر اینکه فرصتهای بهبود روانی و فیزیکی و اجتماعی را از معلولان میگیرد باعث نزول ورزش در کشور و افت جایگاه ایران در مسابقات مختلف میشود. این تنها یک مورد از هزاران نقد و مسئلهای بود که برای ورزشکاران ایرانی در کشور وجود دارد.
در نهایت باید توجه کرد که این افراد پیش از شهروند بودن انسان هستند. حقوقی طبیعی دارند و دولت وظایفی در قبال این گروه دارد. دولت هم باید وظایف خود نسبت به عموم جامعه معلولین را بهبود ببخشد و هم باید در حد و اندازهی یک قهرمان ملی از این افراد حمایت کند. اگر حمایت درستی از قهرمانان جهانی ما صورت نگیرد دیگر نمیتوان از آنها انتظار داشت که برای آیندهی خود و کشور تلاش کنند. جمهوری اسلامی باید سعی کند حداقل از افرادی که استعداد خود را نشان میدهند حمایت کند. وقتی کسی با حداقل امکانات در هانگژو طلا بگیرد قطعا با امکانات بهتر در پارالمپیک نیز موفق به کسب مدال خواهد شد.