فضای لازم برای دانشآموزان دیرآموز مهیا نیست
نحوهی آموزش کودکان دیرآموز در مدارس موضوعی است که میتواند با سرنوشت این دانشآموزان گره بخورد. در این مورد با یکی از متخصصان این حوزه گفتگو کردیم.
نسیمآنلاین: شاید همهی ما تجاربی از دوران دانشآموزیمان داریم که به محصلان اصطلاحا «دیرآموز» یا «مرزی» مربوط میشود. دانشآموزانی که گاهی در کلاس درس با برچسبزنی و طرد روبرو میشدند. دیرآموزی این دانشآموزان اما هرگز موضوعی اختیاری نبوده است. همین امر در کنار هزینههای بالای مدارس خاص این دانشآموزان، باعث شده است تا مطالباتی برای مناسبسازی مدارس دولتی برای این آنها مطرح شود. ما نیز در نسیمآنلاین پیش از این در گزارشی با عنوان «پشت مرز به رسمیت شناخته شدن» به این موضوع پرداخته بودیم.
اما اکنون برای واکاوی بیشتر این موضوع با یکی از متخصصان این حوزه به گفتگو نشستیم. «زهرا حیدری صوفیانی» درمانگر تخصصی اختلالات یادگیری و کودکان دیرآموز میگوید اگر این دانشآموزان مهارتهای اولیه را مثل ضرب و تقسیم و حساب کردن پول یاد بگیرند برای زندگیشان در جامعه کافی است. بنابراین بهتر است در دوره راهنمایی و بعدتر همین مطالب ابتدایی و پایه را توسعه بدهند.
مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
نسیمآنلاین: کودک مرزی و دیرآموز چیست و چه مولفههایی دارد؟
طبق بخشنامه جدیدی که از سازمان آموزش و پرورش آمده است ما دیگر به این کودکان دیرآموز یا مرزی نمیگوییم، میگوییم «دانشآموزان نیازمند توجه خاص آموزشی» که همان مرزیها و دیرآموزان سابق هستند. این بچهها نسبت به بچههایی که کمتوانی ذهنی یا عقبماندگی دارند یا بچههایی که دارای اختلالات یادگیری ویژه و کودکانی که دارای اختلالات هیجانی هستند متفاوتاند. این بچهها چون مغزشان توسعه و رشد درست و کافی پیدا نکرده است در یادگیری مطالب مفهومی و انتزاعی کندتر عمل میکنند، خیلی دیر یاد میگیرند و زود فراموش میکنند. این کودکان ضعفهای شناختی و معرفتی و قدرت یادگیری محدودی دارند، این باعث میشود وقتی میخواهند یک مطلب یا دانشی را یاد بگیرند نیاز به تکرار بسیار زیاد داشته باشند. بسیار بیشتر از حالت عادی طول میکشد که مطالب در ذهن کودکان مرزی نهادینه شود. این کودکان در مدیریت احساسات، پرخاشگری و ... هم مشکلاتی دارند. «دانشآموزان نیازمند توجه خاص آموزشی» نوسانات خلقی دارند، تحمل ناامیدی ندارند، فورا پرخاش میکنند و عصبانی میشوند و زیاد نمیتوانند روی احساسات خود کنترل داشته باشند.
نسیمآنلاین: چه نوع مدارسی برای این کودکان ضروری هستند؟ آموزشهایی که به این کودکان داده میشود باید چگونه باشد؟
این بچهها مدرسه خاصی در کشور ندارند. در حال حاضر در مدارس ایران این بچهها با بچههای عادی سرکلاس مینشینند. در همه دنیا البته همین وضعیت وجود دارد، در سیستم آموزشی آمریکا و ژاپن هم که نگاه کنیم، بازهم این بچهها کنار بچههای دیگر سرکلاس مینشینند. در ایران ولی هیچ آموزش و ارزیابی خاصی برای این بچهها وجود ندارد. همان امتحانی که از بچههای معمولی میگیرند را از این دانشآموزان میگیرند و همان نمرات را برای کودکان با وضعیت خاص هم اعمال میکنند. در نظامهای دیگر اما برخی کارهای گروهی با این بچهها انجام میشود، این بچهها کنار دیگر کودکان همسطح خودشان برخی آموزشها را میبینند و درارزیابی و دادن نمره طبق توانایی آن کودک عمل میشود. در ایران متاسفانه هنوز بچههای دیرآموز مثل دیگر بچهها ارزیابی میشوند. در دوران تحصیلی هم این بچهها چون در کنار دیگر دانشآموزان هستند با برچسبهایی مثل کودن، نادان و خرفت مواجه میشوند. حتی بسیاری از معلمها هم از این برچسبها به این بچهها میزنند. در کلاسهای مدارس ما جمعیت زیاد است و نمیشود معلم را در این رابطه مقصر دانست. نظام آموزشی ما در کل برای این بچهها فضای لازم را مهیا نکرده است.
من خودم حدود 10 سال پیش سه دیرآموز داشتم و حدود 13 سال است در زمینه اختلالات یادگیری در حال فعالیت هستم، قبلا مرکزی خصوصی برای این بچهها داشتم. ده سال پیش سه دیرآموز داشتم. به بهانه صحبت اولیهای که هفته گذشته با شما کردم، بعد از 10 سال از خانوادهی این سه کودک پیگیر اوضاعشان شدم. سن این بچهها الان یکی 18، یکی 16 و یکی19 سال است. وقتی برای پیگیری از وضعیت تحصیلی این کودکان با خانوادهها تماس گرفتم، یکی از این بچهها تنها توانسته بود درس خود را تا سوم راهنمایی ادامه بدهد. این کودک بدلیل حضور در روستا و حمایت مالی پدربزرگ خود تا آنجا رشد کرده بود، بعد ترک تحصیل کرده و به مشروبات الکلی کشیده شده بود. این کودک را اخیرا بردند تا ترک کند و الان رفته سربازی. مورد دیگر پسری بود که الان 16 سالش شده است، از لحاظ درسی بسیار عقب است و خانوده این کودک بخاطر شرایط مدرسه و اینکه کودکشان مسخره میشود دیگر نمیخواهند او را به مدرسه بفرستند. این بچهها نمیتوانند درست درس بخوانند و دشورای زیادی برای یادگیری هر نوع درسی دارند. کودک سومی هم متاسفانه ترک تحصیل کرده بود و مادرش میگفت او را به مبلسازی بردهایم. مادرش میگفت آنجا کار میکرد اما هر دفعه میدیدیم این بچه کمتر از میزان کار خود حقوق میگیرد. ما فکر میکردیم که خودش کاری میکند و پول را خرج میکند. بعد که تحقیق کردند متوجه شدند یا صاحب کار از این پول برمیداشته یا دوستان او از پول او کم میکردند. این کودک چون نمیتواند خودش درست حساب و کتاب بکند با چنین مسائلی روبرو میشود.
نسیمآنلاین: امکان حضور این کودکان در فضاهای غیر از مدرسه وجود دارد؟ نهادها یا موسسات مردم نهادی برای کمک به این کودکان وجود دارند؟
متاسفانه در کشور ما چنین امکانی وجود ندارد. برای همین خیلی خوب است اگر آموزش و پرورش ما بتواند از ابتدا و در دوره ابتدایی به این کودکان مهارتی را یاد بدهد. اگر برنامهریزی مشخصی طبق علاقه و میل این کودکان وجود داشته باشد و مهارتی مثل خیاطی یا هر چیزی را یاد بگیرند خیلی به این کودکان کمک خواهد شد. این کودکان چون نمیتوانند تحصیلات عالیه را طی کنند، اگر تا آخر همان دوره ابتدایی ادامه بدهند و مهارتهایی برای مدیریت زندگی خود یاد بگیرند وضعیت خیلی بهتری خواهند داشت. چون این کودکان توانایی یاد گرفتن دروس سختی مثل جبر و هندسه را ندارند، اگر در دوره راهنمایی و بعدتر همین مطالب ابتدایی و پایه را توسعه بدهند، و همین مهارتهای اولیه را مثل ضرب و تقسیم و حساب کردن پول یاد بگیرند که سرشان در جامعه کلاه نرود کافی است. با این مهارت در صورت ورود به جامعه به هر شکلی میتوانند زندگی کنند. الان شرایط شغلی برای بچههای عادی سخت است چه برسد به این بچهها. در نتیجه چون محیط اجتماعی امروز این کودکان را به مواد مخدر و مشروبات الکلی میکشاند، بهتر است از ابتدا مهارتی پیدا کنند و به یک کار ساده مشغول شوند.
نسیمآنلاین: آیا این کودکان امکان تشکیل خانواده و ازدواج دارند؟
این کودکان ازدواج میکنند اما باز هم تحت حمایت پدر و مادر هستند. موردی من داشتم که هر دو مرزی بودند، ازدواج هم کردند ولی از نظر بار مالی بیشتر پدر و مادر این بچهها را مدیریت میکنند. این مورد بچهدار هم نشدند و بهتر هم هست که بچهدار نشوند چون متناسب با اختلالات ژنتیک احتمال اینکه کودکی شبیه به خودشان بدنیا بیاورند بسیار بالاست.
نسیمآنلاین: زندگی این افراد جدای از زندگی تحصیلی و بعد از دبیرستان چگونه خواهد بود؟
بجز در تهران این بچهها موسسه یا مدرسهای ندارند و با باقی بچهها به مدرسه میروند. فعلا کار خاصی در این مورد نشده است. اخیرا دستورالعملهایی از سمت وزارت آموزش و پرورش آمده است و یک کارهایی دارد انجام میشود که در مدارس زودتر شناسایی بشوند و به مراکز جامع اختصاصی ارجاع داده بشوند. ما منتظر هستیم در سالهای آینده اتفاقات مثبتی برای این بچهها اتفاق بیفتد