بهداشت، محلی برای بازتولید اختلافات طبقاتی
معیارهای سنجش فقر سلامت در جمهوری اسلامی ایران اگرچه نسبت به قبل از انقلاب بهبود داشته است اما در مقایسه با میانگین جهانی وضعیت خوبی ندارد. این قضیه به اختلافات طبقاتی در جامعهی ایران نیز دامن زده است.
نسیمآنلاین: بهداشت نسبت دوطرفهای با فقر دارد، همانطور که بیماری میتواند باعث فقر شود، فقر هم میتواند علت بیماری باشد. این رابطه به دلایل مختلفی بوجود میآید، انسان بیمار توانایی زیادی برای کار کردن ندارد، علاوه بر این هزینههای زیاد درمان میتواند باعث فقیر شدن بیماران و خانوادهشان بشود. فقر هم بخاطر مشکلاتی که برای فرد فقیر ایجاد میکند باعث بیماری میشود. وقتی کسی فقیر باشد نمیتواند مواد غذایی ضروری و مسائل بهداشتی را به درستی برای خود تهیه کند، چون نمیتواند حتی تصور کند که به آنها دست خواهد یافت. در نتیجه با سوءتغذیه و شرایط محیطی آلودهای که در اثر فقر به او تحمیل شده است، بیمار میشود. این زنجیره فقر غنی در مسئله بهداشت از نسلی به نسل بعد منتقل میشود. یکی از مدخلهای بازتولید اختلافات طبقاتی اساسا مسئله بهداشت است. مادران وقتی فقیر باشند، کودکان فقیری هم بدنیا میآورند. کودک فقیر یعنی کودکی که تغذیهی ضعیفی دارد و این باعث میشود ذهن و جسم ضعیفی هم داشته باشد. اینکه در یک کشور عدالت بهداشتی وجود داشته باشد میتواند به آیندهی وضعیت طبقاتی شهروندان آن کشور کمک زیادی بکند. این نکته نشان میدهد نظام سلامت و بهداشت همیشه یکی از مهمترین مولفههای پیشرفت و توسعه در هر کشوری بوده و خواهد بود. کشورهای درحال توسعه یا توسعهیافته نیازمند بهداشت عمومی هستند تا بتوانند نیروی انسانی سالم و کارآمدی داشته باشند. هر کشوری برای توسعه پایدار نیاز دارد در ابتدا نیروی انسانی سالمی داشته باشد تا این افراد بتوانند با تحصیل یا فعالیتهای دیگر وضعیت خوب و باثباتی را برای کشورشان به بار بیاورند.
وظایف جمهوری اسلامی در حوزه بهداشت
دولت جمهوری اسلامی ایران مطابق با قانون اساسی باید بهداشت عمومی را برای همه شهروندان خود فراهم کند. مطابق اصل 29 قانون اساسی ایران:« برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بیسرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی. دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یکیک افراد کشور تامین کند». متناسب با این اصل شهروندان ایرانی باید به خدمات بهداشتی درمانی و مراقبتهای پزشکی بصورت عمومی دسترسی داشته باشند. در جمهوری اسلامی بهداشت در سالهای زیادی وضعیت خوبی داشت و پیشرفت خوبی در این زمینه حاصل شده است. این وضعیت خوب اما نسبت به وضعیت قبل از انقلاب بوده و در حال حاضر باید تلاش مضاعفی برای پایبندی به این اصول اتفاق بیفتد. با اینکه وضعیت بهداشت در کشور ما در حالت بحرانی قرار ندارد اما از سال 97 به نوعی وضعیت بهداشت در کشور بدتر از قبل شد.
بررسیهای آماری عملکرد جمهوری اسلامی در زمینه بهداشت
میتوان سه معیار کلی برای سنجیدن وضعیت بهداشت در یک کشور نام برد. متناسب با این سه معیار میشود تشخیص داد که یک کشور از نظر بهداشت و سلامت فقیر است یا ثروتمند:
معیار اول دسترسی داشتن و مصرف حداقل 2100 کیلوکالری در روز است.
معیار دوم مربوط به در اختیار داشتن یا نداشتن آب لولهکشی است.
معیار سوم به این اشاره دارد که اگر هیچ کسی در خانواده شما تحت پوشش بیمه نباشد، شما از نظر سلامت فقیر خواهید بود. متناسب با این مولفهها تهران در بهترین وضع و ایلام و کرمانشاه بدترین وضعیت را دارند.
جدای از شمای کلی بالا، وضعیت فقر در حوزه سلامت را با معیارهای متفاوتی میسنجند: ایرانیها در سال 97 هزینهی زیادی را برای درمان خود پرداخت کردند. 35 درصد از 100 درصد هزینههای درمان ایرانیها از جیب خودشان پرداخت شدهاست. وضعیت پرداخت هزینهها در ایران فاصله زیادی نسبت به میانگین جهانی دارد اما در نسبت با کشورهای درحال توسعه وضعیت مناسبی را نشان میدهد. در مورد بیمه درمانی هم 15 درصد از ایرانیان تحت پوشش هیچ بیمهای نیستند. که مانند مثال قبلی فاصله بسیار زیادی تا میانگین جهانی دارد. خانوادههایی وجود داشتند که بخاطر پرداخت هزینههای درمانی دچار سقوط طبقاتی شدهاند و به زیر خط فقر رفتهاند. در سال 98، 2.8 درصد از خانوادهها در جریان پرداخت هزینههای پزشکی دچار این مسئله شدهاند. تعداد 2 میلیون و 400 هزار نفر از ایرانیان در سال 98 بخاطر هزینههای سنگین درمان و سلامت از بالای خط فقر به پایین این خط سقوط کردهاند.
یکی از معیارهای سنجش فقر سلامت در هر کشوری آمار مرگ نوزاد در هر کشور است. میزان مرگ نوزاد در هر سال متناسب با مشکلات تغذیه و کمبود مراکز بهداشتی و ضعف مراقبتهای بهداشتی هنگام بارداری و زایمان و شیردهی در دهکهای پایین بیشتر است. متناسب با اطلاعات مرکز آمار ایران در مناطق محروم مثل استان سیستان و بلوچستان تعداد نوزاد بیشتری در نسبت با جمعیت از دنیا میروند که با عملکرد در مورد عوامل بالا میتواند تغییر کند.
معیار دیگری که برای سنجش فقر سلامت در کشورها بکار برده میشود، میزان مرگ کودکان زیر 5سال است. این معیار که با توجه با آن وضعیت توسعه کشورها را هم میسنجند از سال 90 تا 94 رو به رشد بود اما از سال 94 تا 97 کاهش چشمگیری در کاهش آمار مرگ کودکان زیر 5سال مشاهده نشده است.
سرانه توزیع تخت بیمارستانی هم از معیارهای سنجش وضعیت سلامت در کشور است، در ایران با وجود تعداد مناسبی تخت برای هر هزار نفر توزیع ایدهالی مشاهده نمیشود.
مقدار کالری ضروری دریافتی یک شخص در روز 2100 کیلوکالری است که مشخصکننده یکی از مهمترین مولفههای سنجش وضعیت فقر بهداشت و سلامت در یک کشور است. همچنین در مقدار دریافت پروتئین در کشور مشکلات زیادی وجود دارد و بسیاری از خانوادهها دسترسی حداقلی به مواد پروتئینی هم ندارند.
معیار مهم و آخری که در زمینه بررسی میزان فقر بهداشت و سلامت عمومی در جامعه به آن پرداخته میشود، دسترسی عمومی به آب لولهکشی است. مطابق با آمار سال 98 استان سیستان بدترین وضعیت را در دسترسی به آب لولهکشی دارد.
در کل هرچند ایران بعد از انقلاب در امر بهداشت و درمان عملکرد روبه جلویی داشته است اما همچنین فاصله زیادی با میانگین جهانی مشاهده میشود و در سالهای اخیر هم مشکلات سوءتغذیه در بین کودکان هم افزایش یافته است. جدای از دسترسیپذیری بهداشت و درمان، هزینههای بهداشت و وضعیت آب لولهکشی و دسترسی به مقدار ضروری کیلوکالری در کشور ما نسبت به قبل و میانگین جهانی در جای خوبی قرار ندارد.
متناسب با جدول زیر میتوان نگاه جامع و مناسبی در مورد وضعیت کلی کشور ایران در حوزه بهداشت بدست آورد. مطابق با این جدول جمهوری اسلامی در زمینه پرداخت هزینههای درمانی، هزینههای سلامت منجر به فقر و سرانهی تخت بیمارستانی فعال به ازای هر هزار نفر نسبت به وضعیت جهانی وضعیت مناسبی ندارد. در این شرایط البته حتما میتوان به آینده کشور امیدوار بود.