تلخیص سه جلد کتاب شرح نهجالبلاغه برگرفته از بیانات حضرت امام خامنهای (مد ظله العالی)
اولین فرمان حضرت علی به استاندارش؛ تواضع در برابر مردم؛ آییننامه انقلاب اسلامی 27
اولین نکته در فرمان حضرت به محمد بن ابی بکر اینست که میفرماید در مقابل مردم متواضع باش تواضع یعنی خود را فروتن گرفتن، انسان خود را حقیقتا پایین دست بگیرد. از موضع استکبار و تکبر و غلو با مردم برخورد نکند.
نسیم آنلاین : یکی از کتب مهجور مانده میان شیعیان نهج البلاغه است که رهبر معظم انقلاب در اهمیت آن می فرمایند: «نهجالبلاغه کتاب تدوین شده انقلاب اسلامی است و آییننامه این انقلاب به حساب میآید.» در همین راستا و جهت تبیین بهتر و ساده تر این گنجینه از معارف اسلامی در ایام ماه مبارک رمضان هر روز و بصورت سلسله وار چکیده ای از سه جلد کتاب شرح نهجالبلاغه برگرفته از بیانات حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) را خواهیم آورد.
محمدبن ابی بکر روابطش با حضرت یک روابط ویژه است؛ چون مثل فرزند است برای حضرت. محمد، پسر جناب ابی بکر خلیفه اول است ولیکن بزرگ شده دامان امیرالمؤمنین است؛ حضرت یکجایی درباره تعبیر میکنند او را به شمشیر برنده راه حق. او را فرستادند به مصر که آنجا بعد از مالک اشتر استاندار مصر بشود که البته در بین راه به شهادت رسید.
اولین نکته در فرمان حضرت به محمد بن ابی بکر اینست که میفرماید در مقابل مردم متواضع باش تواضع یعنی خود را فروتن گرفتن، انسان خود را حقیقتا پایین دست بگیرد. از موضع استکبار و تکبر و غلو با مردم برخورد نکند. سپس میفرماید با آنها با نرمی با آنها برخورد کن که این علاوه بر تواضع است. باز مکملش این است که با چهره باز با مردم رفتار کن. وقتی جمعی از مردم با تو ملاقات دارند و دیدار دارند، نگاه خودت را بین آنها بالسویه تقسیم کن؛ این جور نباشد که به بعضی توجه نکنی. مراد این است که افراد ممتازی در میان مردم نباشند که فقط آنها طرف توجه تو باشند؛ به بقیه هم سهم خودشان را بده تا بزرگان طمع نکنند در اینکه میتوانند از تو به نفع خودشان ظالمانه استفاده کنند، که ظلم کنند به دیگران درباره سهمشان از تو و نیز ضعیفان هم از عدل تو نسبت به خودشان نومید نشوند.
ای بندگان خدا! خدای متعال از کوچک و بزرگ کارهایتان از شما بازخواست میکند. هم در خلافهایی که انسان آشکارا میکند، هم در خلافهایی که پنهانی میکند. اگر خدا عذاب بکند، شما ظلمتان بیشتر از عذاب او است؛ اگر هم عفو بکند، که او اکرم از این است که این کار را بکند. برحذر باشید بندگان خدا از نزدیکی مرگ؛ از مرگ و از نزدیکی مرگ باید ترسید. پنهان کردن خود از مرگ معنی ندارد؛ چون می آید گریبان آدم را میگیرد. ترسیدن از مرگ، به این معنا مطلوب است که ما از حوادث آن طرف این مرز بترسیم. حساب و مؤاخذه هست. راهش اینست که انسان اینجا ارتباط خودش را با خدای متعال صمیمی و سالم بکند. مواظب عمل خودش باشد و هر کاری که میخواهد بکند، محاسبه آن را بکند. این جوری انسان باید بداند که هر عملی گریبان انسان را خواهد گرفت. هر چیزی میخواهد بگوید، هر تصمیمی میخواهد بگیرد، ملاحظه بازخواست آنجا را بکند.
سپس حضرت میفرماید آماده کنید ابزار کار و وسایل کار را برای مرگ. مرگ مصیبت و دهشت بسیار بزرگی را برای شما پیش می آورد. ما شوخی گرفته ایم مسئله مرگ را و گرم شدهایم به این زندگی زودگذر آنی. یکجا در قیامت، از همدیگر سؤال میکنند که چقدر شما زندگی کردید؟ میگویند: یک روز در دنیا زندگی کردیم! همه زندگی انسان اینجوری به نظر انسان می آید؛ واقعش هم همین است. مرگ، خیری را برای شما خواهد آورد که دیگر هیچ شری در آن نیست؛ مثل دنیا نیست که شرش با خیرش آمیخته باشد. یا این طرف قضیه است که خیری برایتان می آورد که هیچ شری در آن نیست، یا شری را برای شما می آورد که در او هیچ خیری وجود ندارد؛ سختی و عذاب است؛ یعنی انسان به یک دو راهی میرسد که کاملا خیر و شر از او جدا میشود و در یکی از این کانالها می افتد. معیار هم مشخص است؛ نیتمان را خالص کنیم، کار را درست انتخاب کنیم، با موازین الهی تطبیق بدهیم کاری را که میخواهیم انجام بدهیم.
انسان باید از همه ابزارهای لازم و امکاناتش استفاده کنند، آنگاه منتظر اجر الهی باشد. میفرماید مقدمات را فراهم کنید، اجرالهی را هم بطلبید؛ نتیجه دنیوی را هم به خدا واگذار کنید، خدای متعال مترتب میکند. شما ببینید در جنگهای پیغمبر که از خدا میخواهند که خدایا ما را بر کفار پیروز کن و نصرت بده؛ اینها این را در کجا خواستند؟ در خانه شان نشستند و خواستند؟ در رختخوابشان خوابیدند و از خدا خواستند؟ یا در میدان جنگ از خدا خواستند؟ وارد میدان عمل بشوید، کاری را که باید بکنید بکنید، از خدا هم نصرت بخواهید؛ آن وقت خدای متعال نصرتش را بر شما حتما نازل خواهد کرد؛ یعنی خدا نصرت خواهد داد؛ یعنی اگر تلاش بکنید، با استغاثه از پروردگار و طلب نصرت از پروردگار، مسلما خدای متعال کمک خواهد کرد و نصرت خواهد داد.
خب یک روزی این حرفها به نظر عجیب بود و خب به نظر می آمد که واقعا نمیشود ولی تعبدا قبول میکردیم. بعد خدای متعال به ما نشان داد؛ انقلاب را پیروز کرد. حضرت میفرماید: وقتی که احراز کردید که راه، راه هدایت است، راه الهی است اگر اکثریت مردم دنیا آن را قبول ندارند، دهشت زده نشوید. نگاه نکنید این اکثر مردم و دنیا با این فکر مخالفند. مخالف باشند؛ آنها برخطایند و شما درست فهمیدید، شما درست عمل میکنید، شما بایستی بایستید تا بتدریج این دنیای ستبر را برطبق منطق حق، وادار به انعطاف و عدول از مواضعش بکنید. این شما هستید که باید بایستید. بنابراین نصرت الهی وجود دارد و نبایستی در راه هدایت دچار تردید و تأمل شد.
منبع: بخش "عهد محمد بن ابیبکر" از جلد "راه روشن مدیران"