تلخیص سه جلد کتاب شرح نهجالبلاغه برگرفته از بیانات حضرت امام خامنهای (مد ظله العالی)
حضرت علی(ع) به مالک اشتر:برای مصلحت خواص، مصلحت عامه را نادیده نگیر؛ آییننامه انقلاب اسلامی 26
حضرت فرمودند که برای خاطر مصلحت خاصه، مصلحت عامه را نادیده نگیر؛ و الا اگر ما اغماض از خطا را بخواهیم در مورد گروهی از مردم که اسمشان در تعبیر امیرالمؤمنین خاصه است اجرا بکنیم،ظلم و بی عدالتی است.
نسیم آنلاین : یکی از کتب مهجور مانده میان شیعیان نهج البلاغه است که رهبر معظم انقلاب در اهمیت آن می فرمایند: «نهجالبلاغه کتاب تدوین شده انقلاب اسلامی است و آییننامه این انقلاب به حساب میآید.» در همین راستا و جهت تبیین بهتر و ساده تر این گنجینه از معارف اسلامی در ایام ماه مبارک رمضان هر روز و بصورت سلسله وار چکیده ای از سه جلد کتاب شرح نهجالبلاغه برگرفته از بیانات حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) را خواهیم آورد.
امیرالمومنین به مالک میفرماید: همان جور که تو درباره حاکمان قبل از خودت قضاوت میکنی، مردم هم درباره تو همان جور قضاوت میکنند؛ اگر تو یک دولت قبل از خودت را بی کفایت میدانی، اگر چنانچه آن معنا در تو هم وجود داشته باشد، تو را هم بی کفایت خواهند دانست؛ قضاوتها یکسان است. آن وقت استدلال بر صلاح یک دولت را از زبان بندگان خدا باید به دست آورد. آن چیزی که خدای متعال بر زبان بندگان خود در تمجید و تعریف یا در نکوهش و بدگویی از یک دولتی یا از یک حاکمی جاری میکند، آن چیزی است که میتوان با آن استدلال کرد بر صلاح آن دولت و بر صلاح آن حاکم یا بر فساد او؛ یعنی این نتیجه را میدهد که حقایق امور بالاخره بر عامه مردم پوشیده نمیماند.
آنگاه حضرت میفرماید بهترین ذخیره هایی که برای خودت انباشته میکنی در این مدت حکمرانی ذخیره عمل صالح باشد؛ کار خوب بکن برای مردم. آن وقت این کار به سود مردم، درست همان چیزی است که خدا از ما خواسته. پس آن وقت این کار که به نیت خدایی و به سود مردم انجام میگیرد، هم کار برای خدا است، هم کار برای مردم است؛ به دو معنا. سپس میفرماید مالک! زمامدار امیال نفسانی خود باش و آنها را رها نکن. نفس خود را از آنچه برای او حلال نیست، دریغ بدار. اینکه تو نفس خود را دریغ بداری از ورود در حرام، درست عین انصاف ورزیدن با نفست است چه دوست بدارد، چه ناخوش و مکروه بدارد. انسان به مجرد اینکه قدرت را در مشت خود میبیند در معرض خراب شدن است.
در دنباله همان عبارت قبلی میفرماید: با مردم در اعماق قلب خود مهربان باش؛ یعنی مهربانی فقط به زبان نباشد. علاوه بر اینکه باید با مردم مهربان بود، باید محبت هم به آنها داشت یعنی دوست داشت آنها را. یکی دیگر هم اینکه با آنها لطف داشته باش. لطف یعنی رفتاری که از آن به مردم خیر و محبت برسد. حال فلسفه محبت به مردم چیست؟ میفرماید: چون این مردم دو نوعند یا برادر دینی تو هستند یا که انسان و همجنس تو اند. حالا خطاهایشان چه؟ میگوید اینجور نباشد که با آنها بدون ترحم برخورد کنی، ولو از آنها کوتاهی هایی هم سر بزند. مردم لغزشهایی دارند مثل خود تو. مشکلاتی برایشان پیش می آید، یک کاری را که باید بکنند نمیکنند، یک کاری را که نباید بکنند میکنند؛ همان طور که تو توقع داری که خدای متعال با تو با مدارا رفتار بکند، همین طور با آنهایی که خطاهایی دارند با عفو رفتار کن.
توجه کن بعضی از قانون شکنی ها هست که قابل اغماض است یا خیلی کوچک است یا طرف فردی است که جاهل است یا شرایطی بوده که انسان باید درک کند. خب اینجا بایستی با اغماض برخورد کرد یعنی اگر میتوان از مجازات او صرف نظر کرد، صرف نظر کرد یا به حداقل اکتفا کرد؛ اما یک وقت هست که علل مشددی وجود دارد؛ اینجا اصلا نبایستی اغماض کرد. نکته دوم اینکه در اینجا صحبت از عامه مردم است حضرت فرمودند که برای خاطر مصلحت خاصه، مصلحت عامه را نادیده نگیر؛ و الا اگر ما اغماض از خطا را بخواهیم در مورد گروهی از مردم که اسمشان در تعبیر امیرالمؤمنین خاصه است اجرا بکنیم،ظلم و بی عدالتی است. نکته دیگر این است که نگاه امیرالمؤمنین در این فرمان عمدتا به چیزهایی است که به خود حاکم مربوط است، نه به قانون. حضرت این را میخواهد بیان کند که یک وقت کسی به شما بدگویی کرده، او را عفو کنید. میفرماید: تو بالادست این مردمی هستی که داری بر آنها حکمرانی میکنی، و آن کسی که تو را به این سمت منصوب کرده، بالادست تو است، خدا هم بالاتر از آن بالادستی تو است. پس همچنان که توقع داری که خدای متعال یا بالادست تو و با تو با انصاف رفتار کند، تو هم با کسانی که زیردست تو هستند، همینجور رفتار کن.
بدان که پیش روی تو راهی وجود دارد که مسافت خیلی طولانی و مشقت شدیدی در آن هست. در یک چنین راهی چاره ای نداری جز اینکه کار را جدی دنبال کنی. شما به سمت قیامت از وسط دنیا دارید میگذرید، ناچارید از این گذرگاه ماده عبور کنید با همه لوازم این ماده. بنابراین کاری که باید بکنید برای اینکه آن نهایت برای شما آسان شود اینست: آن مقداری از توشه را که تو را به منزل برساند، اندازه گیری کن و دوم بار دوش خودت را هم سبک کن. این دوتا هدایت و راهنمایی است که امیرالمؤمنین میکند. پاسخ اینکه ما چه لازم داریم، خودشان بیان کردند: اجتناب از محرمات و انجام واجبات. بعضی ها دنبال اینند کسی را پیدا کنند، از او ذکری بگیرند، از او ریاضتی فرا بگیرند. اینها لازم نیست؛ ریاضت شرعی، مشخص است. اگر همین نمازها را درست بخوانیم، بوقت بخوانیم با توجه بخوانیم، یا روزه را درست بگیریم. همین فرایضی که در اختیار ما است، همینها انسان را پرواز میدهد.
منبع: بخش "عهد مالک" و "وصیت به امام حسن(ع)" از جلد "راه روشن مدیران"