تلخیص سه جلد کتاب شرح نهجالبلاغه برگرفته از بیانات حضرت امام خامنهای (مد ظله العالی)
تظاهر به اشرافیگری گناهی بزرگ در نظام اسلامی؛ آییننامه انقلاب اسلامی 23
ظاهر به زندگی اشرافی، خودش یک گناهی است بزرگ، شاید بزرگتر از نفس زندگی اشرافی که جلوی چشم نباشد یعنی ما با تظاهر به اشرافیگری، کمک نکنیم به فرهنگ اشرافیگری در جامعه. بگذارید طبقه متوسط و پایین تر از متوسط احساس کند که با شما فاصله ای ندارد
نسیم آنلاین : یکی از کتب مهجور مانده میان شیعیان نهج البلاغه است که رهبر معظم انقلاب در اهمیت آن می فرمایند: «نهجالبلاغه کتاب تدوین شده انقلاب اسلامی است و آییننامه این انقلاب به حساب میآید.» در همین راستا و جهت تبیین بهتر و ساده تر این گنجینه از معارف اسلامی در ایام ماه مبارک رمضان هر روز و بصورت سلسله وار چکیده ای از سه جلد کتاب شرح نهجالبلاغه برگرفته از بیانات حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) را خواهیم آورد.
امیرالمؤمنین به مالک اشتر میفرماید: متصدیان حکومت نزدیکان و خویشاوندانی دارند. دوروبر هر متصدی حکومتی ناگزیر از اینها دارد. حضرت برای این مجموعه که معمولا دوروبر یک مقامی قرار میگیرند، سه خصوصیت را ذکر میکنند: یکی استئثار؛ یعنی همه چیز را برای خود خواستن. استئثار نقطه مقابل ایثار است یعنی دوست میدارند که هرچه هرجا هست، به نفع خودشان بردارند. دوم تطاول یعنی گردنکشی. من پسر فلانی ام، من برادر فلانی ام، من داماد فلانی ام. یک خصوصیت دیگری که در اینها به طور معمول وجود دارد، اینست که اینها در معامله با مردم بی انصافی میکنند. خب حالا چه کار کنیم با اینها؟ حضرت نسبت به اینها دستورالعمل میدهند که آن علت اصلی را برطرف کن. مثلا فرضا یکی از اینها اینست که آن کسی که دوروبر ما است، از تعقیب قضایی خاطر جمع است یا اینکه دیگران از اینها توصیه میپذیرند. وقتی میرود پیش یک مسئولی چیزی درخواست میکند، او درخواست این را قبول میکند. این را باید برطرف کنید او به اعتبار اینکه منسوب شما است میرود امتیاز از مسئولین میگیرد. مگر آن نفر جرئت میکند امتناع کند؟ چون تصور میکند که آن مسئول پشت اینها است.
حضرت میفرمایند: توصیه پذیری اینها را قطع کن؛ اعلام کن «هرکس از کسان من اگر آمد پیش شما و از شما چیزی خواست، مطلقا حرفش را گوش نکنید مگر طبق مقررات، مثل بقیه» این را بگویید به همه که بدانند. خود اشخاص هم بدانند که اگر چنانچه کاری کردند، تحت تعقیب قرار میگیرند. بعد آن وقت میفرمایند: به دوروبری ها و خویشاوندان قطیعه نده. قطیعه یعنی تیول. البته آن روزها اقطاع بود، حالا که اقطاع نیست؛ حالا شرکت ندهید، شغل حساس دهید، کارخانه و معدن ندهید، امتیاز انحصاری فلان معامله را ندهید به خویشاوندان و نزدیکانتان. حضرت میفرماید به اینها هیچ چیزی نسپار، مطلقا نده؛ یعنی این را یک مرز بدانید، یک ممنوعیتی بدانید. به قوم وخویش و کسان نزدیک هیچ امتیاز مادی واگذار نکنید. اگر این چیزها را شما به قوم و خویش هایتان دادید، لذت و کیفش مال آنها است و شما هیچ لذتی از آنچه به او دادید نمیبرید اما عیب و عار و ننگ او متعلق به شما خواهد بود هم در دنیا پیش مردم و هم در آخرت پیش پروردگار و محاسبین روز قیامت.
بعد میفرمایند که هرکسی که حقی بر گردن او آمد، او را بر تأدیه آن حق الزام کن؛ چه نزدیک باشد چه دور. تفاوتی نگذار. او را الزام کن که باید آن حق را ادا کند. این کار، کار سختی ست که انسان نزدیکان خود را وادار کند به قبول حق؛ حضرت باتوجه به اینکه کار سختی است، میفرمایند در این کار صابر باش، صبور باش. پای خدا حساب کن این کار را، استقامت بورز در این قضیه؛ هرچه بر سر خویشاوند تو و دوست تو از این رهگذر میخواهد بیاید، بیاید. تسلیم حق شو که خیلی از مدعیان اینجا پایشان لغزیده که وقتی پای خودشان یا نزدیکانشان به میان می آید نمیتوانند تحمل کنند. سپس میفرماید: این فشارها و ثقلهایی که از این ناحیه بر تو وارد می آید، به خاطر آن عاقبتی که طلب میکنی آن را، بر اینها تحمل کن، صبر کن، عاقبت این اقدام را که عاقبت نیکویی است طلب کن. بدان که بالاخره در پایان کار، سود خواهی برد. البته این سود یک مصداقش سود اخروی است اما یک مصداقش هم سود دنیوی است که مردم اعتماد پیدا میکنند.
یکی از توصیه های دیگر حضرت اینست که اگر مورد سوء ظن قرار گرفتی از سوی مردم، بیا صریح مطلب را بیان کن. یعنی اینجور نباشد که اگر علیه ما یک چیزی گفتند، گفتند آقا خوردند، بردند، ما بگوییم غلط میکنند میگویند، ما که نخوردیم. بی اعتنائی نباید کرد؛ نخیر، وقتی مردم یک چیزی میگویند، بیایید جلوی مردم و توضیح بدهید به مردم؛ بگویید نخیر، قضیه اینجوری نیست، قضیه این جور است. برای مردم بیان کنید حقیقت امر را. سوء ظن آنها را از خودت برگردان. فایده اش برای تو اینست که یک تمرینی است برای اینکه بدانی که باید توضیح بدهی؛ اگر یک وقتی خطایی از تو سر بزند، باید جواب بدهی به مردم؛ از طرفی هم برای مردم فایده دارد چون آنها هم آرام میشوند؛ این رفق به حال آنها است. این موجب میشود که تو بتوانی اینها را بر حق پایدار کنی یعنی زندگی مردم را در مسیر حق پیش ببری. یکی از چیزهایی که علاج میکند این مشکلات را زندگی ساده مسئولین است. برنامه ریزی کنید و با اشرافیگری مبارزه کنید. تظاهر به زندگی اشرافی، خودش یک گناهی است بزرگ، شاید بزرگتر از نفس زندگی اشرافی که جلوی چشم نباشد یعنی ما با تظاهر به اشرافیگری، کمک نکنیم به فرهنگ اشرافیگری در جامعه. بگذارید طبقه متوسط و پایین تر از متوسط احساس کند که با شما فاصله ای ندارد؛ بگذارید بدانند که شما با آن نوکیسه هایی که از اوضاع انقلاب استفاده کردند و کیسه هایشان را پر کردند نیستید، جزو آنها نیستید. بنابراین ترویج نکنید اشرافیگری را و با آن مبارزه کنید.
منبع: بخش "فرمان مالک اشتر" از جلد "راه روشن مدیران"