مسئلهی جداسازی دانش آموزان در مدارس
جداسازی دانشآموزان تیزهوش از دانشآموزان عادی مسئلهای است که سالهاست برنامههای آموزشی کشور را تحت تأثیر قرار داده و تاکنون نظرات موافق و مخالف متعددی در این خصوص مطرح شده است.
تعداد زیادی از والدین با پرسشهای متعددی مواجهاند از جمله اینکه تحصیل در کدام مدرسه برای فرزند من بهتر است؟ آیا جداسازی دانشآموزان تیزهوش از سایر دانشآموزان اقدامی سنجیده و درست است؟ دلیل جداسازی این دانشآموزان از دانشآموزان عادی چیست؟
همافزایی موجب شکوفایی استعدادها میشود
الهام یاوری، رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان به ما میگوید: وقتی دانشآموزان تیزهوش در یک مدرسه کنار یکدیگر قرار میگیرند این همافزایی موجب شکوفایی استعداد آنها میشود، چراکه در مدارس تیزهوشان دانشآموزان پروژههای خود را در قالب گروهی انجام میدهند و در این گروهسازیها شبکههای فکری ارزشمندی شکل میگیرد که علاوه بر تسهیل روند رشد دانشآموزان موجب ترغیب آنها به انجام کارهای گروهی میشود. فرایندی که نقش مهمی در آینده شغلی آنها خواهد داشت و میتواند به تأسیس شرکتهای دانشبنیان منجر شود.
وی فراهم آوردن فضاهای کمکآموزشی را از دیگر مزیتهای جداسازی دانشآموزان تیزهوش از عادی میداند و میگوید: برنامههایی که مدرسهها برای دانشآموزان عادی در نظر میگیرند را میتوان برای دانشآموزان تیزهوش به کار برد اما برنامههایی که مدرسه برای دانشآموز تیزهوش در نظر میگیرد شاید برای دانشآموز عادی مناسب نباشد.
جداسازی دانشآموزان تیزهوش ضرورت است
نفیسه ابراهیمزاده انتظام، کارشناس آموزش و پرورش نیز جداسازی دانشآموزان تیزهوش از دانشآموزان عادی را یک ضرورت میداند و به ما میگوید: تاکنون هرگاه آموزش و پرورش تصمیم گرفته خلاف این ساختار عمل کند دچار بحران شده است.
وی میافزاید: در گزارش ۱۰۰ روزه دولت یازدهم مدارس سمپاد و دانشآموزانی که در مدارس تیزهوشان تحصیل میکردند را رقیب بخش خصوصی و مانع سرمایهگذاری بخش خصوصی در آموزش و پرورش عنوان کرده بودند. بر همین اساس وزیران این دولت تلاش کردند مدارس سمپاد را به نفع مدارس غیردولتی تعطیل کنند و برای همراهی افکار عمومی دو بهانه مطرح کردند؛ نخست اینکه تحصیل در مدارس سمپاد استرسزاست درحالی که مانند همان آزمونها در مدارس غیردولتی برگزار میشد و بهانه دوم این بود مدارس سمپاد دانشآموزان تیزهوش را شناسایی میکند و آنها طعمهای میشوند برای مدارس و دانشگاههای خارج کشور. در حالی که در تمامی فرایند آموزش، از تحصیل در مدرسه تا المپیاد و کنکور در صورتی که والدین آنها تصمیم بگیرند فرزندشان خارج کشور ادامه تحصیل دهد او را برای تحصیل به خارج میفرستند و ارتباطی با تحصیل در مدارس سمپاد ندارد. بنابراین نه تنها در کشور ما بلکه در همه کشورها سرمایه انسانی سطح به سطح آموزش داده میشود و برای ما نیز جداسازی دانشآموزان تیزهوش از سایر دانشآموزان یک ضرورت است.
ابراهیمزاده انتظام اضافه میکند: لازمه جدا نبودن دانشآموزان تیزهوش از دانشآموزان عادی، داشتن معلمانی است که به طیفی از سطح هوشی دانشآموزان کلاس مسلط باشند؛ اما این اتفاق نمیافتد زیرا در حال حاضر آموزش و پرورش برای حداقلهای معلمی با کمبود نیروی انسانی روبهرو است و سالهاست از طریق ماده۲۸ و یا معلمان خرید خدمت این کمبود را جبران میکند و نمیتواند فرایند آموزشی برنامهریزی شدهای برای استعدادهای درخشان در مدارس عادی پرورش دهد. اگر مدارس سمپاد نباشند، بازار مدارس غیردولتی و مؤسسات کنکور که با آموزش مهارت تستزنی تعداد قابل توجهی شبهنخبه پرورش میدهند داغ میشود و رتبههای بالای کنکور به شبهنخبگان متمول اختصاص مییابد.
رقابت مانع رفاقت میشود
اما محمدرضا کیوانفر، استاد بازنشسته دانشگاه فرهنگیان اصفهان نظری متفاوت در این مورد دارد. او به ما میگوید: یک کلاس درس طبیعی از دانشآموزان قوی، متوسط و ضعیف تشکیل میشود که میتوانند بر یکدیگر تأثیرگذار باشند و حس همدلی و همکاری بین آنها بیشتر دیده میشود، در حالی که این حس همدلی بین دانشآموزان مدارس تیزهوشان کمتر و به همان نسبت اضطراب بیشتر است.
وی با اشاره به اینکه یادگیری زمانی اتفاق میافتد که دانشآموزان در کلاس درس، حسِ امنیت داشته باشند، اضافه میکند: رقابت بین دانشآموزان مدارس تیزهوش به ظاهر موجب پیشرفت آنها میشود، اما این احساس رقابت جای رفاقت را گرفته و مانع همدلی و ایجاد حس تعاون بین آنها خواهد شد. ضمن آنکه دانشآموزانی که در این کلاسها بتوانند خود را به موقعیت بالاتری برسانند علم را از همکلاسیهای خود پنهان میکنند تا رتبه نخست را کسب کنند و سایر دانشآموزان کلاس نیز با آنکه افراد تیزهوشی هستند دچار ناامیدی میشوند. در نتیجه در این کلاسها ۱۰درصد دانشآموزان احساس موفقیت میکنند و ۹۰درصد آنها که در مقایسه با رتبههای نخست، متوسط و متوسط به پایین هستند دچار یأس میشوند و اعتماد به نفس آنها از بین میرود. درحالی که اگر همین دانشآموزان در مدارس عادی تحصیل میکردند بسیار موفق بودند. بنابراین جدا کردن دانشآموزان تیزهوش از عادی تا این حد خوب است که به آنها توجه بیشتری شود ولی نباید بهطور فیزیکی از دانشآموزان عادی جدا شوند.
وی یکی دیگر از معایب جداسازی تیزهوشان از دانشآموزان عادی را مهاجرت این دانشآموزان از کشور میداند و میگوید: تنها در شرایطی میتوان گفت جداسازی دانشآموزان تیزهوش از عادی خوب است که شرایط ماندن آنها پس از پایان تحصیلات تکمیلی در کشور فراهم باشد.