دُم غول کنکور را چیدند؟

کدخبر: 2373303

شورای‌عالی انقلاب فرهنگی که سال‌هاست آن‌طور که از آن انتظار می‌رفت و موردتوقع بود و اساسا برای آن ایجاد شده بود، اثرگذاری خاصی در حوزه فرهنگ و آموزش نداشته و همیشه در زمینه رهنمودی و کلی‌گویی مانده بود، تصمیماتی را اتخاذ و موادی را مصوب کرده است که در آینده‌ای نه‌چندان دور بر روند گزینش دانشگاه‌ها و البته پروسه تحصیل دانش‌آموزان اثرگذار خواهد بود.

شاید یادتان باشد، در ارتباط با بعضی موضوعات، در همین شروع گزارش گلایه‌هایی می‌کنیم و آن را مرتبط با بعضی دیگر از موضوعات که سال‌ها لقلقه زبان است، قرار می‌دهیم و می‌گوییم اینها مسائلی برای نشدن هستند! مثلا اگر یادتان باشد و کمی به اخبار گذشته و مدام هرساله برگردید، انتقال پایتخت از تهران، احیای دریاچه ارومیه، بارورسازی ابرها و... از این‌دست مسائلی هستند که در ارتباط با آنها صحبت‌های زیادی می‌شود، منتها هیچ‌وقت چنین اتفاقاتی را شاهد نبودیم و نیستیم. در کنار این مسائل شاذ، موضوعات مهمی هستند که متاسفانه در مرور زمان، ذیل بی‌توجهی مسئولان و تصمیم‌گیران، آن‌طور که باید به آنها پرداخته نشده و هیچ‌وقت به سرمنزل مقصودشان نرسیده‌اند. در حوزه آموزش‌وپرورش که امروز مساله اصلی گزارش ماست بخواهم چند موردی را مثال بزنم، می‌توانم به طرح رتبه‌بندی معلمان، به عدالت آموزشی، به تاثیر سوابق تحصیلی در گزینش دانشگاه‌ها و درنهایت حذف یا تغییر مدل کنکور اشاره بکنم. القصه گویا طی تصمیمات جدید، در این روزهایی که تعویق کنکور به‌خاطر شرایط کرونایی ترند شبکه‌های مجازی است، تغییراتی در دو مورد آخری که در حوزه آموزش از آنها نام بردم، ایجاد خواهد شد. شورای‌عالی انقلاب فرهنگی که سال‌هاست آن‌طور که از آن انتظار می‌رفت و موردتوقع بود و اساسا برای آن ایجاد شده بود، اثرگذاری خاصی در حوزه فرهنگ و آموزش نداشته و همیشه در زمینه رهنمودی و کلی‌گویی مانده بود، تصمیماتی را اتخاذ و موادی را مصوب کرده است که در آینده‌ای نه‌چندان دور بر روند گزینش دانشگاه‌ها و البته پروسه تحصیل دانش‌آموزان اثرگذار خواهد بود. در ارتباط با این تصمیمات اخیر که ادامه‌دار هم خواهد بود، (چون تمام موارد موردنظر در جلسه اخیر شورای‌عالی انقلاب فرهنگی مورد بحث و بررسی و تصویب قرار نگرفت) نکاتی را با هم مرور می‌کنیم.

طرح ساماندهی نظام سنجش و پذیرش کنکور در مقطع کارشناسی

در ابتدای گزارش بد نیست به یک مساله مهم اشاره بکنیم. چیزی که در ادامه آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد، مسائل و موضوعاتی است که در کلام و اظهارات مسئولان شورای‌عالی انقلاب فرهنگی عنوان شد. متن نهایی مصوبات این شورا در ارتباط با آینده گزینش برای ورود به دانشگاه‌ها هنوز منتشر نشده و در سایت شورای‌عالی هم هنوز بارگذاری نشده است (احتمالا برای اینکه تمام مواد هنوز بررسی و تصویب نشده‌اند) بنابراین آنچه در ادامه به بررسی و نقد و تایید آن می‌پردازیم، آن مسائل و خروجی‌هایی است که از جلسه آخر و از زبان مسئولان این شورا منتشر شده است. در آینده مباحث و گزارش‌های مفصل‌تری در این رابطه تولید و منتشر خواهیم کرد. سعیدرضا عاملی، دبیر شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در حاشیه جلسه ۸۴۲ شورای‌عالی انقلاب فرهنگی که دو روز پیش و با حضور رئیس‌جمهور و سایر اعضای این شورا برگزار شد، خاطرنشان کرد: «دستور این جلسه ساماندهی نظام سنجش و پذیرش کنکور در مقطع کارشناسی بود و تصمیمات مهمی در این جلسه اتخاذ شد. از سال ۱۳۴۸ کنکور در ایران شروع شده است. تصمیمات این جلسه مهم‌ترین تصمیمات ۵۲ سال گذشته در زمینه کنکور به حساب می‌آید. مصوبه اول مبنی‌بر این بود که در آزمون سراسری سهم آموزش‌وپرورش به لحاظ سابقه تحصیلی ۶۰درصد و سهم کنکور سراسری ۴۰درصد خواهد بود. تصمیم دوم این بود که کنکور سراسری مختص دروس تخصصی باشد و دروس عمومی به بخش سوابق تحصیلی منتقل می‌شود و سوابق تحصیلی مبنای ارزیابی نهایی خواهد بود، مصوبه سوم آزمون سنجش (کنکور) دو بار در سال برگزار شود که فشار و اضطراب از روی دانش‌آموزان ما برداشته شود و دانش‌آموزان وقتی در این آزمون شرکت می‌کنند نگران نباشند که تا سال دیگر فرصت دیگری نخواهند داشت. به این ترتیب کنکور دو بار برگزار خواهد شد، مصوبه چهارم این است که نتایج آزمونی که دانش‌آموزان در آن شرکت می‌کنند تا دو سال اعتبار خواهد داشت و دانش‌آموزان می‌توانند از نتایج آن تا دو سال استفاده کنند. مصوبه پنجم درباره پذیرش بود که دانشگاه‌های کشور می‌توانند یک حدنصاب برای معدل بگذارند و براساس آن مشخص کنند که تا چه معدلی را پذیرش می‌کنند و اگر معدل داوطلب از میزان مشخص پایین‌تر باشد، این اختیار به دانشگاه‌ها داده می‌شود که داوطلب را پذیرش نکنند. با این رویکرد که اضطراب‌زدایی از جامعه داوطلبان کنکور مخصوصا در رشته‌های پرمتقاضی انجام شود و هم اینکه سنجش با عمق بیشتری صورت بگیرد و فرد با سوالات کیفی‌ای که طی دوره تحصیل در آموزش‌وپرورش با آنها روبه‌رو می‌شود، مورد سنجش قرار ‌گیرد. واقعیت این است که دانش‌آموز ۱۲ سال تحصیل می‌کند و این ۱۲ سال باید در موفقیت او در دانشگاه بروز داشته باشد. با طرح تاثیر ۶۰درصد سوابق تحصیلی و ۴۰درصد آزمون این امکان فراهم می‌شود تا عمق یادگیری دانش‌‌آموز سنجش شود. مرکز سنجش آموزش‌وپرورش این امکان را فراهم کرده که سوالات استانداردشده در سراسر کشور مورد آزمون قرار بگیرد و امیدواریم این روش شرایطی را فراهم کند که داوطلبان به‌صورت عادلانه‌تر به دانشگاه وارد شوند و در رشته‌هایی که پرداوطلب نیست بدون کنکور برای دانشگاه‌های مقصد خود اقدام کنند. درحال‌حاضر حدود ۱۷درصد صندلی‌های دانشگاه‌ها بدون کنکور پر می‌شود و حدود ۱۳درصد ظرفیت دانشگاه‌ها نیازمند شرکت داوطلبان در کنکور دومرحله‌ای است. این مصوبه از سال ۱۴۰۲ اعمال می‌شود و در کنکور ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ این مصوبه اعمال نخواهد شد. بررسی سایر بخش‌های سیاست‌ها و ضوابط ساماندهی سنجش و پذیرش متقاضیان ورود به آموزش عالی در جلسه بعد ادامه خواهد یافت. تصمیم اتخاذشده محصول کار کارشناسی گسترده در دو سال گذشته است و تجربه موفق جهان و چالش‌های بزرگ ملی در حوزه سنجش و پذیرش داوطلبان ورود به دانشگاه موردتوجه قرار گرفته است.» از ۱۳ ماده این طرح، ۶ ماده مورد بررسی و تصویب قرار گرفت و بررسی بقیه مواد به جلسات آتی موکول شد.

مثبت و منفی مصوبات جدید شورای‌عالی انقلاب فرهنگی

در یک نگاه اجمالی خصوصا نگاه به دو مورد از اصلی‌ترین این تصمیمات، یعنی برگزاری دوباره کنکور در یک سال تحصیلی به‌علاوه تاثیر 60درصدی سوابق تحصیلی در سنجش و پذیرش دانشجویان کارشناسی می‌توان نکات منفی و مثبت زیادی را فهم و کشف کرد. برگزاری دوباره کنکور در یک سال تحصیلی یکی از همان مطالباتی است که سال‌ها بسیاری از دانش‌آموزان داشتند و شاید در این شرایط کرونایی این خواسته بیش از گذشته تشدید شد و مشخص نیست وقتی امکان اتخاذ آن پیش از این هم وجود داشته، چرا تابه‌حال تعلل شده است. شما فکرش را بکنید، یک دانش‌آموز با هر سطحی از آمادگی که در کنکور ثبت‌نام کرده است، به هر دلیلی امکان حضور در جلسه کنکور را در روز برگزاری آزمون سراسری نداشت، به همین خاطر یک سال محکوم به صبر کردن و عقب‌افتادن از هم‌دوره‌ای‌های خودش بود. با این تصمیم چنین مسائل و مشکلاتی راحت‌تر از گذشته قابل حل است و حداقل دانش‌آموز می‌داند که اگر در این دوره امکان حضور در آزمون سراسری را نداشته، در آزمون دوم حاضر خواهد شد و دیگر یک سال زندگی خود را بربادرفته نمی‌بیند.

و اما در ارتباط با تاثیر 60درصدی سوابق تحصیلی، باید بگوییم که شاید این اقدام و این تصمیم در شرایط ایده‌آل اتفاق مبارکی باشد و در راستای حذف کنکور (اگر قائل به این باشیم که در آینده و در شرایط ایده‌آل کنکور دیگر ایده‌آل‌ترین مسیر سنجش نیست) هم موثر واقع شود. اما نه ما در شرایط ایده‌آل هستیم و نه خبری از حذف کنکور خواهد بود؛ چراکه در شرایط فعلی به نظر نگارنده و بسیاری از کارشناسان، کنکور عادلانه‌ترین راه گزینش دانشجویان است. پس ایراد کار کجاست و راهکار چیست؟ ایراد کار همان‌طور که گفتیم، بستر ناعادلانه موجود است. یعنی در شرایطی که دانش‌آموزان فرصت برابری برای رشد و تحصیل ندارند، قبل از کنکور نوع مطلوب و برابر و یکسانی را نسبت به یکدیگر طی نمی‌کنند و در یک کلام هم‌اندازه هم نیستند. تاثیر 60درصدی سوابق تحصیلی یعنی بازماندن بسیاری از دانش‌آموزان کشور از ورود به دانشگاه و رشته خوب که مفاهیم تحصیلی را به‌درستی و خوبی یاد نگرفته‌اند؛ این هم یعنی برتری گروهی که پول بیشتری دارند و در مدارس بهتری تحصیل کرده‌اند. به این موضوع البته یکسان نبودن نوع سنجش، ایرادات امتحانات نهایی و... را هم اضافه کنید. پس چنین تصمیمی قرابتی با عدالت آموزشی ندارد اما یک گام نظام آموزشی را به حذف کنکور نزدیک‌تر می‌کند.

با تاثیر 60 درصد، رقابت روی آن 40 درصد ایجاد می‌شود!

در ارتباط با این مصوبات و روشن و تاریک‌های آن با عادل برکم، کارشناس آموزشی گفت‌وگویی را انجام دادیم. او در این رابطه به «فرهیختگان» گفت: «به‌هر‌حال این ماجرای تاثیر 60 درصدی سوابق تحصیلی در سنجش و پذیرش دانشجو کمک می‌کند که قدری از تاثیر کنکور در ورودی دانشگاه‌ها کم کند اما مساله‌ای که در اینجا وجود دارد، این است که در رشته‌های پرمتقاضی این 60 درصد تاثیری نخواهد داشت، چون فاصله‌ای که بین نمرات وجود دارد آنقدر تفکیک‌پذیر نیست که بتواند به این کمک کند، نهایتا اینجا 60 درصد می‌گوییم اما رقابت همچنان بر سر 40 درصد باقی می‌ماند که برای رشته‌های پرمتقاضی است و مساله اصلی نیز این رشته‌ها هستند؛ چراکه 60 درصدی که ترتیب آن را بالا می‌برید، وقتی نمرات نزدیک هم هستند، تاثیر چندانی نخواهد داشت. برخی اذعان دارند 60 درصد شود توجه بیشتری به نظام آموزشی می‌شود، کنکورمحوری کمتر می‌شود ولی این هم اساسا قابل دفاع نیست، چون تاثیر کنکور وجود دارد و 60 درصد نمرات نهایی قابلیت تفکیک و رتبه‌بندی نمی‌دهند اما بازهم در اینکه نمرات نهایی و هدف آموزش تغییر می‌کند با چالشی روبه‌رو می‌شویم که دروسی پراهمیت می‌شوند که در آزمون نهایی مهمند و این نکته مثبتی که گفته می‌شود چون 60 درصد شده توجهات بیشتر سمت مدرسه و محتوای آموزشی می‌شود و این تحول مثبتی است، من فکر می‌کنم درست نیست یعنی از این نظر هم اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد.»

امکان بسط نابرابری در سال‌های پیش از کنکور وجود دارد

این کارشناس آموزشی ادامه داد: «نکته دیگر درباره 60 درصد این است که مساله تصحیح آزمون‌های نهایی چالش است و برخی نیاز دارند نمرات را اصلاح کنند، یعنی بعضی در آزمون جبرانی شرکت می‌کنند که نمرات بالاتر بیاید. در اینجا برخی دانش‌آموزان این هزینه را تقبل می‌کنند و در آزمون شرکت می‌کنند و به‌نظر می‌رسد در حق دانش‌آموزانی که از این فرصت استفاده نمی‌کنند- به هر دلیلی که می‌تواند یک دلیل مشکل مالی باشد- ظلم و بی‌عدالتی می‌شود. پس نکته اول اینکه این 60 درصد تاثیر چندانی نخواهد داشت یا می‌توان گفت اصلا تاثیر نخواهد داشت، نکته دوم که بیان می‌کنند باید توجه به محتوای آموزشی و مدرسه افزایش یابد، درست نیست و شاید برعکس شود، چون همه دروس در امتحانات نهایی وارد نمی‌شوند، نکته سوم مساله نابرابری است؛ یکی از این نظر که آزمون جبرانی است، رایگان نیست که دانش‌آموز بتواند نمرات خود را جبران کند. به هر دلیل در این مساله نابرابری را داریم و در این حوزه اگر مدل را در سال‌های گوناگون گسترش دهید، تنها نابرابری را بسط می‌دهید چون تاثیر خود را در کنکور نگذاشتید، بلکه در سال‌های قبل گذاشتید و شاید این ‌انگیزه را از دست بدهد که در سال‌های آینده جبران شود. این نکات منفی در این زمینه دیده می‌شود. وقتی رقابت را از یک‌سال به چندسال گسترش می‌دهید و نابرابری بیشتر است در سال‌های قبل این نابرابری خود را نشان می‌دهد و موثر است. حتی به‌نوعی می‌تواند شرایط را بدتر کند، چون دانش‌آموزی که در پایه نهم آزمون نهایی خود را بنابه شرایط نابرابری که وجود داشته از دست می‌دهد، ‌انگیزه‌ای ندارد که در سال‌های بعد جبران کند. این نکته‌ای است که در این شرایط ایجاد می‌شود.»

تکرار کنکور خوب است، اما مشکل خاصی را حل نمی‌کند

برکم در ادامه به برگزاری دوباره کنکور در یک‌سال اشاره کرد و گفت: «این‌که کنکور دوبار در سال برگزار شود، می‌تواند از استرس دانش‌آموزان کم کند و از این جهت خوب است و این‌که ظرفیت دانشگاه‌ها را پوشش دهد، نکته مثبتی است. از این نظر این قسمت خوب است ولی قسمت 60 درصد اتفاق خاصی ایجاد نمی‌کند و اگر بررسی کنیم نابرابری و تاثیر آن بیشتر می‌شود. باید این نکات مورد توجه قرار گیرد. این‌که دوبار در سال کنکور برگزار شود اتفاق مثبت و خوبی است اما مساله این است که کنکور را برای پاسخ به مساله‌ای طراحی کردیم و متقاضی برای برخی رشته‌ها زیاد است. مساله این است اگر بخواهیم کنکور را حذف کنیم، یک معلول است، شما نباید به این به‌عنوان علت نگاه کنید. اگر کسی دنبال مساله است باید کنکور را به‌عنوان معلول نگاه کند و ببیند علت چیست. اگر متقاضی برای برخی رشته‌ها زیاد است آیا کشور به آن رشته نیاز دارد یا به‌خاطر شرایط ویژه‌ای که مشاغل دارند و ‌انگیزه مالی این مقدار مخاطب داشته باشد؟ به‌نظر من بحث برابری حقوق و دستمزد و کاهش فاصله حقوق و دستمزد بین مشاغل مختلف دنبال شود و ظرفیت رشته‌های متقاضی که بازار کار به آنها نیاز دارد متعادل شود، راهکار موثرتری نسبت به برگزاری دوبار کنکور یا حذف آن است. این که دوبار در سال برگزار شود خوب است اما مشکل اصلی حل نمی‌شود. اگر دنبال حل مساله هستیم اولین نکته همین است. اگر برای همه رشته‌ها و مشاغل شأنیت اجتماعی و اقتصادی قائل شویم، خودبه‌خود خیلی از تقاضاها برای رشته‌ها کم می‌شود و افراد به‌جای اینکه ‌انگیزه مالی صرف داشته باشند، به‌دنبال استعداد می‌روند. اگر در رشته پزشکی دانشجو و متقاضی زیاد داریم همه به‌خاطر استعداد خود می‌روند یا به‌خاطر علاقه‌ای که به پزشکی دارند یا ‌انگیزه‌های مالی در قیاس با رشته‌های دیگر باعث می‌شود آن را انتخاب کنند؟ همکاران ما که پزشکی خوانده‌اند یا قبول شده‌اند یا امتحان داده‌اند، به‌دلیل ‌انگیزه‌های مالی این کار را کرده‌اند و کسی به‌دلیل علاقه صددرصدی وارد این رشته نشده است. بعدا که وارد بازار کار می‌شوند و این تفاوت‌ها و شرایط را می‌بینند، ترجیح می‌دهند پزشکی بخوانند تا اتفاق مثبتی برای آنها بیفتد. نکته دیگر این است که ما باید دانشگاه‌محوری را در نظام آموزشی کنترل کنیم، برای خیلی از رشته‌ها و پست‌ها و سمت‌های شغلی در ادارات دولتی نیاز به مدارک خاصی نداریم اما در آزمون استخدامی برای کار ساده‌ای که فرد دارای کاردانی و دیپلم هم بتواند انجام دهد، شرایط احراز را کارشناسی‌ارشد قرار می‌دهند، پس این مدرک‌گرایی است که باید برطرف شود. در انگلستان نماینده پارلمان داریم که دیپلم است ولی در ایران برای شورای‌شهر هم برخی شرایط لیسانس و فوق‌لیسانس داشتن را لازم می‌دانند. این اتفاق درستی نیست و باعث می‌شود مدرک‌محوری به‌وجود بیاید. مسیر دیگری هم باید برای نظام آموزشی متصور بود که افراد جذب بازار کار خارج از دانشگاه شوند. آن مسیر می‌تواند همین بحث نظام آموزشی فنی‌وحرفه‌ای باشد. اگر به این نظام بها و آن را توسعه دهیم و ارتقا ببخشیم می‌تواند تقاضای زیاد برای دانشگاه را کم کند و افراد هم دنبال استعداد و مهارت‌آموزی بروند، این امر باعث می‌شود خیلی از مشکلات اقتصادی همچون بیکاری حل شود. اگر نظام آموزشی فنی‌وحرفه‌ای در این قضیه وارد شود، موثر است، منظور این نیست که هنرستان بسازیم ولی این نظام آموزشی باعث می‌شود با سن پایین ورود به بازار کار اتفاق بیفتد. این کار به صندوق‌های بازنشستگی کمک می‌کند، از جنبه آموزشی اگر سن ورود به بازار کار را کاهش دهیم به ما کمک می‌کند و اگر قرار باشد مساله کنکور حل شود باید این مسائل را حل کنیم. عدالت و کیفیت آموزشی را باید دنبال کنیم، دانشگاه‌ و مدرک‌محوری را از بین ببریم، بحث خارج از دانشگاه و اقتصادی و اجتماعی و عدالت دستمزد‌ها را دنبال کنیم. مساله‌ای به نام موسسات آموزشی داریم و کسب‌وکارهای ضدآموزشی یا مافیای آموزشی یکی از کارهایشان دغدغه‌سازی است، مانند موسسات زیبایی که تبلیغات می‌کند تا جامعه به‌سمت عمل‌های زیبایی سوق پیدا کند. خیلی از اتفاقات را که شاهد آن هستیم گرچه می‌توان به‌عنوان معلول هم دید، یعنی می‌توان به چشم معلول هم به آن نگاه کرد اما اینکه اجازه داشته باشند از فضاهای عمومی برای تبلیغات استفاده کنند، اینکه اجازه داشته باشند در صداوسیما ساعت‌های گوناگون را اشغال کنند و تبلیغات آموزشی داشته باشند، اینکه بتوانند به روح و روان جامعه ضربه بزنند و دغدغه کاذب برای آن بسازند، درست نیست. بحث ترویج و توسعه آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای اهمیت دارد و در ادامه عدالت آموزشی می‌شود این را مطرح کرد؛ مقابله با خصوصی‌سازی آموزشی، چه در سطح مدرسه و چه در سطح دانشگاه انجام شود. از پولی‌سازی آموزش در مقطع آموزش عالی باید جلوگیری شود و اگر این امر دنبال شود هزاربار کنکور برگزار کنید رقابت اصلی در 10 درصد می‌رود و اتفاق خاصی رقم نمی‌خورد و دانش‌آموزانی که 12 سال در شرایط نابرابر بودند در کنکور این نابرابری بیشتر می‌شود و تاثیر خود را در نتیجه نهایی می‌گذارد. درکل با برگزاری چندباره کنکور در سال کار بزرگی نشده که بگوییم مشکل حل شده است، حتی اگر بگویید سه‌بار امتحان از اول دبستان می‌گیرم، وقتی دانش‌آموزان در شرایط نابرابر باشند، این نابرابری را بیشتر می‌کنید. این نابرابری در کنکور خود را نشان می‌دهد و بعد اگر این را در سه‌سال آخر و آزمون نهایی نهم یا ششم دبستان ایجاد کنید، این نابرابری را بیشتر می‌کنید و آموزش‌وپرورش را وارد نتیجه‌گرایی خواهید کرد، وقتی به امتحان نهایی اهمیت می‌دهید دانش‌آموز دنبال فعالیت پرورشی خود نمی‌رود و... .»

 

منبع: فرهیختگان
ارسال نظر: