انتقاد احمدرضا درویش به وضعیت سینمای کشور
احمدرضا درویش گفت: سینما نحیف است، ولی اگر رونق داشته باشد برای همه فرصت وجود خواهد داشت؛ اما اکنون معلوم نیست چه کسی میآید چه کسی میرود استعفا چطور است انتصاب چطور است. هیچچیز مشخص نیست.
احمدرضا درویش گفت: سینما نحیف است، ولی اگر رونق داشته باشد برای همه فرصت وجود خواهد داشت؛ اما اکنون معلوم نیست چه کسی میآید چه کسی میرود استعفا چطور است انتصاب چطور است. هیچچیز مشخص نیست.
احمدرضا درویش، کارگردان درباره آخرین وضعیت اکران فیلم "رستاخیز" با بیان اینکه همواره امید دارد گفت: این اثر به یک زخم ملی تبدیل شده و حتی اگر مشکل آن حل شود، تبعات اجتماعی و زخمی که بر ارواح اجتماعی و هنری وارد شده، برطرف نمیشود.
کارگردان "رستاخیز" در مراسم رونمایی از آرتبوک "بادیگارد" گفت: : ۴۰ سال است که ابراهیم حاتمیکیا را میشناسم و تا به امروز ادبیاتم نسبت به وی ادبیات دوستانه بوده، ولی امروز ادبیاتم با حاتمیکیا متفاوت است.
آیین اکران فیلم سینمایی«هیهات» برای خانواده شهدا با حضور هنرمندان، خانوادههای سرداران شهید و شهدای مدافع حرم شب گذشته ۲۸ مهر ماه در ایوان شمس برگزار شد.
سینما در هفتهای که گذشت با خبرهای متنوعی همراه بود؛ از اکران نسخه اصلی "رستاخیز" در جشنواره چلچراغ تا نمایش فیلم کارگردان شبکه "جم» در سینماهای کشور!
کارگردان فیلم "رستاخیز" گفت: آرزوی من دیده شدن این فیلم توسط مردم است و از آنجا که صدای من به رئیس جمهور نمیرسد از آقای "چیتچیان" وزیر نیرو میخواهم که صدای من را به رئیس جمهور برساند.
آن چه که بر سر فیلم احمدرضا درویش آمد نمونهای بارز از ساختار بیماری است که یک روز فیلمی را سیمرغباران میکنند و روزی دیگر به روی کارگردان آن شمشمیر میکشند و توپ به زیر پای او میاندازند!
کارگردان "رستاخیز" با انتشار نامهای خطاب به وزیر ارشاد آورده:با تشکیل دولت تدبیر و امید، چشماندازی پرامید پیشروی هنرمندان و نخبگان قرار گرفت اما به دلیل عملکرد شما و سایر مسئولان فرهنگی ذیربط تبدیل به یأس شد
به دعوت رسمی معاون وزیر فرهنگ عراق ، کارگردان و تهیه کننده فیلم "رستاخیز" راهی فستیوال فیلم بغداد شدند تا این فیلم با عنوان "القربان" برای نخستین بار در جهان عرب اکران شود
کارگردان سینما دلنوشتهای را به خانوادههای داغدار فاجعه "منا" تقدیم کرد که در بخشی از آن آمده: این بار نه با بمب هستهای نه با سُربِ داغ که با تشنگی؛ انگار بار دیگر آبِ فرات در کربلا، بر لبانِ حقیقت، بسته بود