دیالکتیک جامعه و سینما در سال ۱۳۹۹
نسیمآنلاین؛ مجتبی نامخواه: سال ۱۳۹۹، بازنمایی جامعه ایرانی از خود بیش از هر زمان دیگری بر مدار مفاهیم عدالتخواهانه میچرخید. از شبکههای اجتماعی، تا رسانههای مکتوب و حتی صداوسیما با تمام تأخرش، تا سخنرانیها رسمی و خطبههای سنتی وعاظ مذهبی، همگی نکات و اشاراتی درباره عدالتخواهی داشت؛ آنچه در این میان، غایبِ غالب و مشهود بود، اندیشیدن و وجوه اندیشهورزانه معطوف به این بازنماییها از عدالتخواهی بود.
دیالکتیک جامعه و سینما در بازنمایی عدالتخواهی به میزان قابل توجهی بر قرار شد اما اندیشه غایب بود؛ دستکم در سال ۱۳۹۹، عدالتخواهی به میزان قابل توجهی در رسانه بازنمایی شد اما بازاندیشی نشد. علوم اجتماعی چه به معنای رایج آن و چه منتقدانِ معتقد به علوم اجتماعی اسلامی، نه ایده و اندیشهای تولید کردند که به کار کنشگران اجتماعی بیاید و نه در باب بازنماییهای رسانهای تأمل خاصی داشتند.
یکبار مرور کنیم: فقط در حوزه فیلم و سریال در ۱۳۹۹، قریب به ۵۰ ساعت اثر تولید و اکران شد؛ سال با اکران «خروج» آغاز شد؛ در آغاز دومین فصل سال پخش سریال «آقازاده» در VOD ادامه پیدا کرد و تا ابتدای زمستان ادامه پیدا کرد. زمستان ۱۳۹۹ اما بهار بازنمایی عدالتخواهی بود. ایامی که با چند مستند در جشنواره عمار آغاز شد و به سرعت به اکران «دیدن این فیلم جرم است» رسید؛ پس از آن «مصلحت» بر پرده جشنواره فجر رفت و در ادامه هم «دادستان» هم به آنتن شبکه سه رسید. این تراکم تلاش تصویری نه برای بازنمایی عدالت بلکه به طور مشخص برای بازنمایی عدالتخواهی، آیا قابل تأمل نیست؟
از سطح آکادمیک و حوزوی هم که بگذریم، آیا در سطح ژونالیسم اندیشه هم کسی یک پرونده درست و درمان در اینباره دید؟ البته اگر از پروندههای رسانههای هوادار نابرابری بگذریم.
در آغاز دهه ۹۰ رهبر انقلاب در یک نشستی موسوم به اندیشههای راهبردی، در مطالبهای از حوزه و دانشگاه خواستند که رشته عدالتپژوهی داشته باشند؛ مطالبهای که بیپاسخ ماند. نیاز به دانش اسلامی و اجتماعی در زمینه عدالت، در طول دهه ۹۰ که کنشگری عدالتخواهانه به شکلی مستمر در فراز بود بیش از پیش احساس میشد؛ اما بازهم بیپاسخ ماند. در پایان این دهه و با وجود اوج گرفتن میل سینمای و هنرهای تصویری برای بازنمایی عدالتخواهی؛ باز هم جای بازاندیشی درباره این بازنماییها خالی بود و هست.
پایان دههای سرشار از کنشگری عدالتخواهانه؛ با پایان فصل و سالی پُر از پلانهایی برای بازنمایی عدالتخواهی، رهاوردهایی نظری برای اهالی اندیشه دارد: نخست تذکر ضرورت اندیشیدن پیرامون این کنشها و تصویرها؛ دوم هشدار نوعی از امتناع برای عدالتخواهی برآمده از وضعیت کنونی علم اجتماعی و تفکر اسلامی و دست آخر نشان دادن امکانهای فراوانی که برای پاسخ به این ضرورت و عبور از این امتناع وجود دارد؛ از جمله امکان مهم بازاندیشی پیرامون بازنمایی عدالتخواهی در سینمای ایران در سال ۱۳۹۹.