ورژن ایرانی استارتاپ، توسعه دهنده خدمات یا فناوری؟

کدخبر: 2373689

بازار استارتاپ‌ها در خلاء سرمایه‌گذاری کلان در زیرساخت‌های فناوری و در عوض با توسعه فضاسازی‌های چشم پرکن مراکز نوآوری، باعث توسعه صرف خدمات و ممانعت از توسعه فناوری خواهد شد.

نسیم‌آنلاین؛ علیرضا اکبری: سیاست معاونت علم و فناوری توسعه زیست بوم نوآوری در ایران است که بخشی از آن استارتاپ‌های حوزه آی‌تی است. با اینحال در این زیست بوم، ادبیات استارتاپی با ویژگی‌های خاص خودش غالب شده و غلبه آن با توجه به شرایط محیطی کشور می‌تواند توسعه فناوری و اقتصاد دانش بنیان را به حاشیه براند. چگونه؟ اینجا از دلایل سوق زیست بوم نوآوری به توسعه خدمات و استارتاپ‌های زودبازده و بجای فناوری خواهیم گفت.

هر چه زودبازده‌تر بهتر!

نسل جدید استارتاپ‌ها در دنیا واجد ویژگی‌های خاص و ادبیات مشترک هستند که عموما در توسعه خدمات و فناوری‌های روبنایی و نرم حوزه آی‌تی فعال‌اند. ایده‌هایی زودبازده که در زمان محدودی می‌توانند به بازار برسند، امکانات فیزیکی کمتر و معمولا سرمایه خردتری نیاز دارند. معادل چنین فرهنگی در میان مصرف کنندگان صنعت استارتاپ، ایده « یک شبه پولدار شدن» است. پس چنین فرایندی جذب سرمایه گذاران خرد بیشتری را به همراه خواهد داشت و دانشجویان بلند پرواز بیشتری را جذب خواهد کرد. یک اثرگذاری رفت و برگشتی نوسانی! صاحبان ایده و سرمایه‌گذار هر دو علاقه مندند سریع‌تر به نتیجه برسند.

با داغ شدن تب استارتاپ در ایران، شاهد رشد نسبی صندوق‌های خطر‌پذیر و شتابدهنده‌هایی شدیم که مبتنی بر ادبیات و فرهنگ استارتاپی کار می‌کنند. صندوق‌هایی مربوط به موسسات عمومی و دولتی و بعضا شتابدهنده‌های خارجی که در بوم دانشگاه‌های مطرح ایران به فعالیت پرداختند. بررسی خروجی‌ها خدمات محور بودن ایده‌های حمایت شده را به خوبی نشان می‌دهد.

آزمایشگاه‌ها و کارگاه‌ها رو به اغما، شتابدهنده‌ها و استارتاپ‌ها رو به گسترش

دانشگاه ها از کمترین زیرساخت های لازم برای کار آزمایشگاهی و کارگاهی و آموزش کارامد مهندسی بی‌بهره‌اند و از طرفی الزام به درآمدزایی از خروجی‌ها، دانشگاه‌ها را مجبور به ورود به این حوزه‌های زودبازده کرده است. من جمله دادن فضا به شتابدهنده‌ها و مجوز برگزاری رویدادهای استارتاپی به همراه تشویق دانشجویان. در چند سال اخیر هزینه زیادی برای توسعه خانه‌های نوآوری با ظاهری شیک در دانشگاه‌ها شده که مبتنی بر ایده دانشگاه کارافرین[1] است. حال آنکه هزینه خرید تجهیزات آزمایشگاهی، تجهیز کارگاه‌ها، برگزاری رویداد های مربوط به فناوری به شکل محسوسی آب رفته و در دانشگاه‌های دست چندم ایران اصلا وجود ندارد. زیرساخت‌های نامناسب در کنار توسعه ادبیات استارتاپی در محیط دانشگاه ، دانشجویان را به سمت بازار خدمات استارتاپی با حجم بالایی از شکست ها سوق میدهد که به بیان آقای ستاری « این فعالین ولو بارها شکست بخورند باز در این بازار خواهند ماند تا روزی بتوانند پیروز شوند.» گونه ای جدید از فرار مغزها !

استارتاپ​ ما، استارتاپ آنها!

شاید بگویید این ادبیات در تمام دنیا غالب است؛ پس طبیعتا در ایران هم باید باشد. اما باید توجه کرد که اکوسیستم استارتاپی در ماهیت کنونی خود بر شانه غول‌های توسعه فناوری بنا شده و  تنها بخش کوچکی از موتور توسعه فناوری است. سهم R&D ها به خصوص در نسل جدید شرکت‌های فناوری اطلاعات مثل IBM، گوگل، فیسبوک و حتی تلسلا قابل توجه و معطوف به حوزه زیرساخت، هاستینگ، فین تک و هوش مصنوعی و... است. غالب استارتاپ هایی که در فناوری‌های تحولگرا کار می‌کنند ذیل همین شرکت‌های رشد یافته با جذب سرمایه‌های بالا جذب شده‌اند و حتی استارت خورده‌اند. نمونه داغ آن شبکه اینترنت ماهواره‌ای است که از سوی اسپیس ایکس با حمایت موسس تسلا در حال انجام است. پس کشوری چون آمریکا و حتی  چین زنجیره فناوری‌های زیرساختی حوزه آی‌تی را دارد و به نوعی استارتاپ برای آنها معادل ساختن بازاری جدید بر بستر آی تی است.

سرمایه‌گذاری جدید صرف توسعه مخاطب میشود نه توسعه فناوری

همه استارتاپ‌های ما درزیرساخت‌ها وابسته‌اند. به اذعان خود فعالین استارتاپی این وابستگی ارزی باعث ناپایداری بازار استارتاپ خواهد شد. در این تلاطم‌ها اگر سرمایه‌ای هم جذب شود صرف توسعه افقی شرکت‌ها میشود زیرا با هزینه کمتر می‌توان کاربران بیشتری جذب نمود، صرفا رشد کرد و به کمک اثر شبکه انحصار بازار را در دست گرفت و شرکت را به عرضه اولیه رساند. نمونه آن اسنپ، که انواع خدمات را به زیر چتر خود آورده است. این زیست بوم هیچ تضمینی برای ورود و توسعه فناوری‌های اطلاعات بدست نم‌یدهد. اولا بخاطر آسودگی خیال از واردات زیرساخت و ثانیا، نبودن الزامی برای حرکت‌های پرریسک و پرهزینه و ثالثا، اطمینان از همراهی کاربران با ایجاد انحصار و اثر شبکه‌ای.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

هدف ما نفی اکوسیستم استارتاپی نیست. بلکه نقد آن است. هر چند حمایت تمام قد و برداشتن موانع و تسهیلگری نیاز است اما استارتاپ برای کشوری در حال توسعه و نفتی مثل ایران بیشتر به مانند بازار محصولی جدید و پرریسک می‌ماند که دولت با وارد کردن پول نفت در آن تقاضا مصنوعی ایجاد کرده و با تبلیغات ستاد فرهنگسازی، تبدیل به ادبیات و مسیر غالب توسعه فناوری و کسب و کار شده است. پدیده‌ای که در مصاحبه‌های مسئولین مثل « غلبه بر اقتصاد نفتی با استارتاپ»[2] دیده می‌شود.

استارتاپ در ایران بدون پشتوانه است. ذات این بازار به خصوص در خلاء سرمایه‌های کلان و زیرساخت‌های مناسب، همراه با توسعه چشم پرکن مراکز نوآوری و فضاسازی ها بجای هزینه برای خود فناوری، منجر به توسعه خدمات خواهد شد. خدماتی که ولو در هوشمندی شهر و حکمرانی کمک خواهند کرد اما بخاطر عدم نگاه حوزه‌ای و زنجیروار به فناوری و کل‌پنداری آن برای عبور از اقتصاد نفتی، از رشد قابل ملاحظه باز خواهند ماند و کشور را کماکان وابسته نگاه خواهند داشت.

 

[1] نسل جدید دانشگاه ها که از دهه 80 میلادی شروع شد تا بتوانند از دانش به تجاری سازی و درآمد برسند و مشکلات صنعتی را که تا پیش از آن ارتباطی با دانشگاه نداشت حل کنند.

[2]تکرار شونده در مصاحبه های  آقای ستاری

 

ارسال نظر: