جای خالی «ایران» در پویانمایی «ببعی قهرمان»

کدخبر: 2381207
خبرنگار:

ببعی قهرمان با وجود نقاط مثبت از عناصر بومی و ایرانی خالی است و دغدغه‌های خاص ایرانیان در آن دیده نمی‌شود.

نسیم‌آنلاین: در سال‌های اخیر سینمای ایران بیشتر با پویانمایی خو گرفته است. فرقی نمی‌کند که برای رده سنی بزرگسالان ساخته شده باشد یا کودکان. دهه نود دهه‌ی اوج گرفتن پویانمایی در ایران بود. همچنین در همین دهه بود که انیمیشن‌های ایرانی به‌طور جدی در بازارهای بین‌المللی حضور یافتند.

اولین حضور جدی انیمیشن‌های بلند در سینمای ایران به سال 1392 برمی‌گردد. پویانمایی «تهران 1500» که شخصیت‌های آن نمایه‌ای از بازیگران ایرانی بودند. این پویانمایی نزدیک به چهارصدهزار بلیط فروخت.

روند تولید پویانمایی‌های ایرانی هرسال ادامه پیدا کرد و در سال 1397 انیمیشن «فیلشاه» با فروش یک میلیون و صدهزار بلیط رکورد جدیدی را ثبت کرد.

سلطنت «فیلشاه» بر گیشه پویانمایی ادامه داشت اما در سال 1402 سر و کله یک «بچه زرنگ» پیدا شد و توانست با فروش بیش از یک میلیون و نهصد هزار بلیط «فیلشاه» را کنار بزند و خود بر تخت پرفروش‌ترین پویانمایی تاریخ سینمای ایران تکیه بزند.

«بچه زرنگ» حتی از این نیز فراتر رفت و با فروش 62 میلیارد تومانی توانست رکورد «پرفروش‌ترین فیلم سینمایی غیرکمدی ایران» را نیز به دفتر افتخارات خود بیفزاید و همچنین در جشنواره فجر نیز سیمرغ بهترین پویانمایی را شکار کند.

ما پیش از این در گزارشی با عنوان «بچه‌ زرنگ، آیینه‌ی ایران و مسائل آن» در نسیم‌آنلاین به این پویانمایی پرداخته بودیم.

حالا نیز پویانمایی «ببعی قهرمان» به کارگردانی حسین صفارزادگان و میثم حسینی روی پرده است و به تازگی توانسته است به فروش 281 هزار بلیطی و چهارده و نیم میلیارد تومانی دست پیدا کند.

ماجرای ببعی

شاید بتوان بچه‌زرنگ را بعنوان یکی از قله‌های پویانمایی سینمای ایران به حساب آورد. این قله می‌تواند سنگ محکی باشد تا دیگر پویانمایی‌های ایرانی را با آن مقایسه کنیم.

«ببعی قهرمان» که از چهارم مهرماه روی پرده رفته، نمایه‌ای از یک شخصیت تلویزیونی است که در سینما امتداد پیدا کرده است. البته پیوستگی نسخه تلویزیونی و سینمایی به حدی نیست که بدون تماشای نسخه تلویزیونی آن نتوان داستان سینمایی آن را دنبال کرد.

به همین دلیل بود که «ببعی» بدون مشکل توانست در بازارهای بین‌المللی نیز حضور پیدا کند و مخاطب جهانی را نیز به سینما بکشاند.

خالی از دغدغه‌های ایرانی

شاید اولین موضوعی که درمورد ببعی به چشم بیاید، غایب بودن اثری از «ایران» در آن است. در «بچه زرنگ»، جای‌جای داستان ردپای ایران و مسائل و دغدغه‌های آن بود. از بحران زیست‌محیطی و گونه‌های در خطر انقراض ایرانی گرفته تا فرهنگ و باورها و اعتقادات ایرانیان. علاوه بر این‌ها، بستر داستان نیز اساسا در زیست‌بوم ایران رخ می‌داد و معماری و نمادهای شهرها کاملا ایرانی بود.

این امر به نوعی به جذابیت داستان نیز می‌افزود. مثلا اینکه ببر مازندران واقعا با لهجه مازنی سخن بگوید بار طنز و البته جذابیت داستان را بالاتر می‌برد.

در «ببعی قهرمان» اما اثری از عناصر ایرانی نیست. فضای داستان بیشتر ما را به یاد پویانمایی‌های آمریکایی و فضای روستاهای این کشور می‌اندازد.

این امر به نحوه رفتار و پوشش کاراکترها نیز تعمیم می‌یابد و حتی لباس شخصیت پلیس قصه، شبیه یونیفرم پلیس در اروپا یا آمریکاست.

ببعی قهرمان

شخصیت مرد قصه نیز از همین امر پیروی می‌کند. اگر از رفتار و سکنات بگذریم، نحوه پوشش مرد روستایی قصه نیز شبیه به مردان روستایی در انیمیشن‌های ساخته شده در مغرب‌زمین است.

اگر از طرفداران قدیمی انیمیشن باشید شاید با تماشای «ببعی قهرمان» به یاد پویانمایی «رئیس مزرعه» ساخت ایالات متحده نیز بیفتید که داستان آن نیز در میان مجموعه‌ای از حیوانات یک مزرعه می‌گذشت.

ببعی قهرمان

موضوع دیگر به داستان اثر برمی‌گردد. قصه‌ی ببعی در ستایش «تلاش» و «عزم و اراده» شکل گرفته است اما نوآوری خاصی در آن دیده نمی‌شود.

اینکه یک بره عاشق پرواز کردن باشد و برای رسیدن به آرزویش دست به مجموعه‌ای از کوشش‌ها بزند و در برابر موانع پیش‌آمده ناامید نشود داستان ساده‌ای است که شاید ویژگی نوآورانه‌ی برجسته‌ای نداشته باشد.

در «بچه‌زرنگ» دیدیم که یک دغدغه مهم ملی یعنی «انقراض گونه‌های حیوانی» شکل داستانی پیدا کرده بود و در اثنای آن تلاش شخصیت اول و عزم و اراده او شکل می‌گرفت. اما این دغدغه در «ببعی قهرمان» دیده نمی‌شود.

البته انتظار نداریم که هر اثری به یک دغدغه مهم ملی‌میهنی بپردازد اما به هر حال داستانی کردن این مسائل در انتقال آنها به نسل جدید و البته جذابیت هرچه بیشتر داستان موثر است. از این نظر نیز شاید بتوان برتری را به «بچه زرنگ» داد. اثری که حتی بعد از فروش به چند کشور و گذراندن چند واسطه از سینماهای رژیم صهیونیستی نیز سر در آورد!

موضوع «بین‌المللی» بودن اثر نیز نمی‌تواند توجیه مناسبی برای خالی بودن قصه از نمادها با دغدغه‌های بومی باشد. پویانمایی‌های بسیاری که شهرت جهانی نیز پیدا کرده‌اند نمود دغدغه‌ها و فرهنگ بخش‌های خاصی از کره زمین بوده‌اند.

در همان پویانمایی «رئیس مزرعه» رفتارها، سبک زندگی، تفریحات و بطور کلی فرهنگ آمریکایی به خوبی نمایان است. اما این موضوع از جذابیت اثر نکاسته است.

بنابراین رنگ و بوی بومی این آثار لزوما مانع جذابیت آن برای دیگر فرهنگ‌ها نیست و اگر این مسائل با ظرافت و هنرمندی در داستان جای گیرند حتی هویت خاصی به اثر خواهند داد و جذابیت آن را بالاتر خواهند برد.

اما شاید نقطه قوت «ببعی قهرمان» مفاهیم اخلاقی نهفته در داستان آن باشد. برخورد نیکی و بدی و دو نیروی خیرخواهی و بداندیشی در داستان نمود یافته و قصه را بر همین اساس سامان داده است.

این مفاهیم برای رده سنی کودک حتما جذابیت دارد و در پرورش فکری این رده سنی اهمیت دارد. به ویژه اگر والدین نیز بعد از تماشای قصه، به درک بهتر آن توسط کودک خود کمک کنند و از داستان و پیچیدگی‌های آن با فرزندانشان سخن بگویند.

فضای فانتزی قصه نیز البته به جذابیت آن افزوده است. هم شکل طراحی کاراکترها و رنگ‌آمیزی آنان و هم داستان فیلم به شکلی طراحی شده که برای این رده سنی جذابیت داشته باشد.

به‌کارگیری موسیقی نیز البته به صورت پررنگ در ببعی مشاهده می‌شود. استفاده‌ی زیاد از موسیقی نیز البته به نوعی شکل افراطی یافته و گاهی این احساس را در مخاطب به وجود می‌آورد که برای «پرکردن خلا قصه» در آن جای‌گذاری شده است.

در مجموع ببعی قهرمان با وجود نقاط قوت، اثری است که از دغدغه‌های ایرانی خالی است. نمادها، مسائل و معضلات، معماری، پوشش و رفتار ایرانیان در این اثر دیده نمی‌شود. این موضوع باعث شده «ببعی قهرمان» خالی از اثرانگشت ایرانی باشد. در داستان آن نیز نوآوری ویژه‌ای دیده نمی‌شود.

در مقابل، موضوعاتی مثل اهمیت «ناامید نشدن» و «عزم و اراده» و همچنین فضای فانتزی و رنگ‌آمیزی مناسب برای رده سنی کودک جذابیت خاصی دارد و از نقاط قوت اثر به حساب می‌آید. در صورت پیوند قصه با مایه‌های خاص ایرانی شاید می‌توانستیم اثر جذاب‌تر و ایرانی‌تری را شاهد باشیم. با این وجود ببعی در گیشه فروش خوبی داشته و در چند کشور خارجی نیز اکران شده است.

باید منتظر ماند و دید که آیا ببعی می‌تواند رکورد بچه‌زرنگ را بشکند یا همچنان مدال پرطرفدارترین پویانمایی سینمای ایران بر گردن یک اثر تماما ایرانی خواهد ماند.

ارسال نظر: