یاسر جلالی
انتقام سخت را نباید رها کرد
دیدید میزنند؟ حاج قاسم را زدند. حواسمان هست؟ امام کفر مستقیما فرمانده جناح حق را شهید کرد. حاج قاسم فدا شد که ما به خود بیاییم و جنگ را باور کنیم. به خود آمدیم؟
نسیم آنلاین ؛ یاسر جلالی: باورمان نمیشد جنگ است. دشمن را دست کم گرفته بودیم و خصم او را نمیدیدیم و مواجهه ما با آن، کاملا به شوخی بود. اما حالا کمی فهمیدهایم که جنگ است؛ خیلی هم نفسگیر و سخت. دشمن دچار استیصال شده و خود را در خطر جدی میبیند؛ به همین خاطر تمام توان خود را به میدان آورده و دیوانهوار شمشیر میزند. اینجا باید پرسید که آیا ما حس جنگ داریم؟
دیدید میزنند؟ حاج قاسم را زدند. حواسمان هست؟ امام کفر مستقیما فرمانده جناح حق را شهید کرد. حاج قاسم فدا شد که ما به خود بیاییم و جنگ را باور کنیم. به خود آمدیم؟
کمی چشم باز کردیم و الان خود را وسط معرکه میبینیم. اما خیلیها سرگردان و حیران اند. دنبال این هستند که کاری بکنند اما این انگیزه در حد عزاداری و مطالبه واکنش باقی مانده است.
باید دقت کرد که حاج قاسم فقط شخصیت نظامی نبود. حاج قاسم برای ما یک تفکر و به عبارت دقیقتر، فرهنگ است. به همین خاطر است که زنده است. او نماد مقاومت است؛ نماد فتح است. فتحِ زمین تخصص و توانایی او بود اما هنرمندی و تبحر خاص او در فتح دلهاست که هنوز هم جاری هست. فتح دلهایی به وسعت یک امت؛ افغانستانی و لبنانی و عراقی و پاکستانی و سوری و ایرانی و همه مستضعفان عالم.
اصلا نباید اشتباه شود. ما نیروی نظامی از دست ندادهایم که به واکنش نظامی بسنده کنیم. انتقام سخت فراتر از اینهاست. مسأله ما یک مبارزه بزرگ است.
قرار نیست «انتقام سخت بگیرند»؛ قرار است انتقام سخت بگیریم. ما هم مسئولیم و این تکلیف بر عهده ماست. «ما» باید انتقام سخت بگیریم. همه باید سهم خود را برای شکل گرفتن این انتقام سخت به میدان بیاورند. نباید دیر شود؛ مردم منتظرند رزمندهها لباس رزم بپوشند و انتقام سخت بگیرند.
مطالبه انتقام سخت حق مردم است و تکلیف نخبگان جریانی انقلابی. مبادا جای حق و تکلیف عوض شود. جریان انقلابی و جوانهای مؤمن و انقلابی باید حصن مردم باشند در مقابل دشمن. این کار مستقل از مردم و به دور از جامعه و در اتاق دربسته انجام نمیشود. راه پیشبرد این کار بزرگ، از دلها و ذهنها و دغدغههای مردم است.
حال ما کجای کاریم؟ آیا آمادهایم؟ متشکل شدهایم؟ کجاست گردانها و گروهانها و دستهها؟ فرماندهان دستهها باید نیروهای خود را فرابخوانند و به هم دست بدهند و خود را به فرماندهان گروهان وصل کنند.
در این شرایط جنگی و وقتی مردم زیر آتش دشمن هستند، تمرین لازم نیست. باید در خط مقدم مستقر شد و هر گروه و گردان، مسئولیت یک محور را بر عهده بگیرد و زمینه انتقام سخت را فراهم کند. باید توجه کرد که مشغول شدن به سرگرمیهای حقیر مادی و مقطعی دیدن این جنگ، ما را از هدف دور میکند.
اگر این موضوع مهم به تأخیر بیفتد یا رها شود، جامعه عزت خود را از دست رفته میپندارد و دچار سرخوردگی میشود. حتی شاید بشود درگوشی گفت که اگر زمینه فراهم بود و دشمن در ما غفلت نمیدید، کار به شهادت حاج قاسم نمیرسید و اصلا دشمن جرأت چنین خبطی را به خود نمیداد. گستاخ شدن دشمن و احتمال پیشروی بیشتر و برداشتن گام فوری جدید از سوی آن را باید جدی گرفت.
البته مرور مجاهدتهای حاج قاسم در چند سال اخیر و فتحهای او ما را امیدوار میکند. هفت هزار میلیارد دلار هزینه کردند که سلیمانی و جوانان پرانگیزه همراه او را محدود کنند اما نشد یا به عبارت دقیقتر، نتوانستند. امروز به برکت خون این شهید حرف از نزدیکتر بودن نابودی اسرائیل زده میشود. خون شهید سلیمانی موج جدید یک خیزش اجتماعی خواهد بود و حاج قاسم باز هم دست این ملت را خواهد گرفت و حماسهای بس بزرگتر خلق خواهد شد.