نقدی بر فرهنگ مدیران در مدیریت فجایع و حوادث بزرگ در کشور
تا کی قرار است با معرفی چند مقصر جزئی، یک فاجعه بزرگ ماستمالی شود؟
متاسفانه در کشور روال بر این شده که در فجایع بزرگ مقصرانی را پیدا کنیم که حتما از مسئولان درجه یک نباشند، مقصرانی که تقریبا در اکثر موارد مسئولیت های جزئی تر دارند و این جزئی بودن البته با انتخاب تنبیهات بزرگ جبران می شود!
گروه سیاسی « نسیم آنلاین »-حسن امرایی: گاها در رسانه ها و اخبار مشاهده کردهایم که بعضی مسئولین کشورهای دیگر به هنگام رویداد حوادث طبیعی و غیر طبیعی، آنجا که پای قصور مجموعه های زیر دستشان در میان است، به شکلی بسیار موثر اقدام به عذرخواهی و پذیرش مسئولیت می کنند و در موارد بسیار زیادی از سمت خود استعفا می دهند. عذرخواهی هایی که برای بسیاری از ما ایرانیان امری بدیع و بعضا خارق العاده است. ما در کشور خود عادت کرده ایم که در این مواقع منتظر پیدا شدن مقصرها باشیم و با برخورد شدید با آنان قضیه فیصله پیدا می کند. مقصرانی که خیلی مهم است که از مسئولان درجه یک نباشند و در اصل این مسئولان درجه یک هستند که خود نقش برخورد کننده اصلی را ایفا می کنند. مقصرانی که تقریبا در اکثر موارد مسئولیت های جزئی تر دارند و این جزئی بودن البته با انتخاب تنبیهات بزرگ جبران می شود!
اگر به خاطر داشته باشید چند ماه پیش بود که اتوبوس حامل سربازانی که از دوره آموزشی بر میگشتند تصادف سنگینی کرد و با سقوط در دره موجبات کشته شدن تعداد زیادی از مسافرانش پدید آمد. در آن حادثه هم راننده ای که خود هم کشته شده بود به عنوان مقصر اصلی و شرکت اتوبوسرانی و راهداری منطقه هم به ترتیب مقصران بعدی معرفی شدند.
من چون دقیقا دوماه قبل از آن حادثه در همان پادگان صفر پنج کرمان سرباز آموزشی بودم و با رویه آنجا برای برگرداندن سربازان آشنا؛ همان روزها با دیدن خیل اتوبوسهای غراضه که برای برگرداندن ما انتخاب میشد و اصرار شدیدی که برای کار کردن با یک تعاونی حمل و نقل وجود داشت، متوجه شده بودم که روند امور طبیعی نیست و البته این طبیعی نبودن روند امور را با آنچه بر ما تا شهرمان در اتوبوس مورد اعتماد پادگان گذشت به جان آزمودم.
البته از اینها که بگذریم مساله امروز که برخورد با مسببان جزئی و قسر دررفتن مسئولان اصلی است باقی میماند.
در داستان سربازان کشته شده هم کسی متعرض مقامات نظامی نشد و کسی حتی این مساله را از آن زاویه هم بررسی نکرد و خب یک فرد مرده بهترین پتانسیل را برای ایفای نقش مقصر اصلی دارا بود.
این روزها اما حادثه دیگری در حوزه حمل و نقل ریلی رخداده است. حادثه ای تلخ و تاثر برانگیز که منجر به داغدار شدن هموطنان عزیزمان در استان آذربایجان شرقی شده است. حرف و حدیث ها درباره مقصران اصلی این حادثه زیاد است و تا آنجا که مشخص است خطای انسانی نقش عمده در این حادثه را دارد و این یعنی همان دست فرمان سابق به سمت مقصران جزئی.
حادثه ای که در آن آنگونه که شاهدان عینی و به عبارت بهتر جان به در برده های از آن می گویند تا ساعتها خبری از نیروهای امدادی موثر نبوده است و این یعنی اینکه باید دامنه مساله را بیشتر از صِرف یک سری خطاهای ناگزیر انسانی بدانیم. در اکثر حوادث رانندگی رانندگان را مقصران اصلی معرفی می کنند و در این حادثه ریلی هم صحبت از فرار و مخفی شدن و یافته شدن! لوکوموتیوران قطار سمنان به مشهد می شود و این یعنی پیدا شدن یک مقصر جزئی و قبل تر هم از خطای کنترلچی های خطوط صحبت به میان آمده است و این هم یعنی یک سری مقصران جزئی دیگر. به احتمال زیاد با پیدا کردن چند مقصر جزئی دیگر مساله تمام و با چند اخراج و زندان و ... قضیه فراموش شود.
اینکه اما ریشه های این حوادث چیست و چه کسانی در تحلیل دقیق مقصران کلان واقعی هستند به احتمال زیاد و بر اساس همان رویه های سابق به فراموشی سپرده خواهد شد و ما هم نباید بیش از اطمینان یافتن از اینکه مسافران بیمه بوده اند و پول خونشان پرداخت خواهد شد و اینکه هیچ نگرانی وجود ندارد از ارشد ترین مسئول مستقیم این زمینه یعنی وزیر راه، انتظاری داشته باشیم. بالاخره چند خطای انسانی بوده است دیگر! و عمر هم که دست خداوند است.
البته در این میان استعفای یک مسئول میان رده خود می تواند نوید تغییری نو در حوزه مسئولیت پذیری مدیران ارشد کشور باشد و احتمالا چندین حادثه دیگر که پیش بیاید به آن نقطه ای خواهیم رسید که مثلا یک وزیر برای عذرخواهی از مردم استعفا بدهد و قصور خود در حوزه مسئولیتش را هم بر عهده بگیرد و مثلا در مورد این حادثه خاص توضیح بدهد که سیستم کنترل مکانیزه چهارصد میلیاردی راه آهن چگونه آنقدر غیر مطمئن بوده است که با دستور یک اپراتور میتواند خاموش شود و کنار گذاشته شود و چرا قطارها این همه نقص فنی داشته اند و هزار چرای اساسی تر و بنیادی تر درباره زیرساخت های کشور و کاری که مسئولان برای ارتقا و بهینه سازی آنها کرده اند و به احتمال زیاد نکرده اند!
شاید اگر دولت محترم تدبیر و امید یک دهم توجهی که به نوسازی ناوگان حمل و نقل هوایی کشور کرده بودند به ناوگان حمل و نقل ریلی کشور می کردند، شاهد این حادثه دلخراش نبودیم.