روزه سکوت روحانی و دولت تدبیر و امید در ارتباط با مردم
یکی از انتقادات جدی منتقدان به رئیس جمهور و کابینه وی عدم سخن گفتن با مردم در مواجهه با مشکلات و حتی در زمانی است که دولت تصمیمات خوبی برای مردم دارد اما سکوت کابینه باعث شده نتوانند مدیریت رسانهای صحیحی برای اجرای تصمیمات داشته باشند.
با گذشت قریب به هفت سال و پنج ماه از حضور دولت تدبیر و امید در راس سکانداری کشور، بسیاری بر این عقیدهاند که دولتمردان حسن روحانی در کورانهای اقتصادی و سیاسی با مردم سخن نمیگویند و گویی از طرح مسئله با مردم پرهیز میکنند.
ویژگی برجسته دولت تدبیر و امید، خداحافظی رئیس جمهور از جوار مردم و تسری این اقدام به دیگر وزرا و دولتمردان دولتهای یازدهم و دوازدهم است. وجه تمایز دولت حسن روحانی با دیگر دولتهای گذشته در این موضوع است که در زمان بروز مشکلات و حتی موفقیتها به جای گفتوگو با مردم روزه سکوت میگیرند.
این در حالی است که امام خمینی (ره) در روز پانزدهم آذر ماه سال ۱۳۵۹ در دیدار با استانداران سراسر کشور و معاونان وزارت کشور در حسینیه جماران نسبت به گفتوگو با مرد تاکیدات فراوانی داشتند و در بخشی از سخنان خود فرمودند «به مردم حالى کنند که ما خدمتگزاریم؛ حالى کنند لفظاً، حالى کنند عملً ا... مردم احساس کنند که اینها دوستهاى آنها هستند که آمده اند».
در همین سالهای اخیر، رخدادهای مختلفی گویای همین مشکل است. اتفاقاً همین روش عدم سخن گفتن با مردم، باعث بروز بحرانهای اجتماعی و آشوب در کشور نیز شده است. پروندههایی چون، نوع برخورد با موسسات غیر مجاز مالی ـ اعتباری، بحران اجرایی کردن تصمیم افزایش قیمت سوخت، نوسان های شدید ارزی، سیر صعودی قیمت کالا، وضعیت نابسامان کولبران، مشکلات معیشتی کارگران، وضعیت مردم در مقابله با آثار اقتصادی و اجتماعی ویروس کرونا و در انتها همین موضوع بورس سبب شده است که سخن نگفتن رئیس جمهور، وزرا و معاونین حسن روحانی با مردم بیش از پیش خود را نشان دهد.
دولت در سالهای ابتدایی حضور خود در پاستور، با پدیده موسسات غیر مجاز مالی ـ اعتباری مواجه شد و به انحاء مختلف سعی کرد این مشکل را حل کند. اما این تمام مسیر حرکتی دولت نبود، بلکه کابینه حسن روحانی از سخن گفتن با مردم غافل شده بود.
موسسات غیر مجاز و ادامه سکوت روحانی
در سال ۹۴، با شروع برخورد با موسسات غیر مجاز مالی هر روز در کشور شاهد تجمعات اعتراضی بودیم. در این میان یکی از عجیب ترین برخوردها عدم سخن گفتن افرادی چون رئیس جمهور، رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد با مردم بود. این رفتار تا جایی پیش رفت که نمایشگاه مطبوعات صحنه زورآزمایی بین معترضین به سبک مدیریتی برخورد با این معضل و مسئولین شد. محمود علوی وزیر اطلاعات در بازدید از این نمایشگاه و در برخورد با مردم و در معدود لحظاتی که سخن گفتن یک مسئول با معترضین ایجاد شده بود، در جملاتی عجیب گفت: «من بارها در جلسات دولت پیگیر مطالبات شما بودم ولی امروز با این کارتان، خداحافظ!».
خداحافظی وزیر اطلاعات با تعدادی از مالباختگان پدیده در نمایشگاه مطبوعات نیز بخشی از روحیه دولت را نشان داد که علی رغم شنیدن صدای اعتراض به مدیریت خود، بدون سخن گفتن مبنا را بر ترک تماس با مردم قرار دادند.
حافظه تاریخی کشور، مملو از این گونه اتفاقات است. با رشد تورم و قیمت ارز در سال ۹۵ رئیس جمهور به جای گفتوگو با مردم و حضور در بین آنها به یک برنامه تلویزیونی با حضور رشید پور بسنده کرد و تنها به مردم اطمینان داد که خیالشان از بابت نرخ دلار راحت باشد.
اما در زمان این مصاحبه رئیس جمهور در پاسخ به سخنان مجری مبنی بر اینکه پس ما خیالمان بابت دلار راحتباشد، تصریح کرد: بله.
این مصاحبه در سال ۹۶ رخ داد که نرخ ارز به طور متوسط حول و حوش ۴۶۰۰ تومان بود. اما در سال ۹۹ این نرخ به ۳۳۰۰۰هزار تومان هم رسید اما روحانی ترجیح داد که در قبال افزایش افسار گسیخته قیمتها سکوت کند و از علل واقعی این نوع نرخ گذاری ارز چیزی به مردم نگوید.
آرزوی خرید مسکن مردم مُرد اما روحانی سکوت کرد
رئیس جمهور در اظهار نظری در همین سال ۹۶، مدعی شد که «زمین مجانی به سازندگان و مسکن مجانی به ساکنان منازل فرسوده خواهیم داد». در حقیقت ماجرا چنین اتفاقی نیفتاد و مردم نه تنها در سال ۹۶ که در سال ۹۹ هم نتوانستند شاهد این اقدام دولت باشند.
در بین این سال قیمت مسکن در سراسر کشور قریب به ۷ برابر شد، اما گویی کسی از دولت قرار نیست درباره این موضع توضیحی به مردم دهد.
افزایش قیمت بنزین و بحران آفرینی عدم اقناع عمومی
پس از آن در نوع مدیریت افزایش قیمت حاملهای سوخت نیز با چنین پدیدهای از سوی دولت مواجه بودیم. بنابر اطلاعیه شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی، از ساعت صفر روز ۲۴ ماه آبان ۹۸ سهمیه بندی بنزین برای تمام وسایل نقلیه بنزین سوز آغاز شد.
این اطلاعیه کافی بود تا بسیاری از مردم نسبت به بی اطلاع گذاشتن آنها توسط دولت اعتراضاتی را در گوشه و کنار کشور آغاز کنند که منجر به کشته شدن ۲۳۰ نفر در کشور شد. در مدت اعتراضات که با موج سواری رسانههای بیگانه هم همراه بود، هیچ کدام از اعضای کابینه به خود اجازه ندادند ضعف سخن نگفتن با مردم را قبول کنند و به اشکال مختلف از این واقعیت فرار کردند. حتی حسن روحانی به عنوان مجری این طرح به جای عذرخواهی و پاسخ به مردم، ادعا کرد که خود وی نیز از روز جمعه از اجرایی شدن افزایش قیمت حاملهای انرژی آگاهی یافته است.
هر چند بعدتر، حسین ذوالفقاری معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور در نشست خبری با خبرنگار در پاسخ به سوالی گفت: «مسئولین زمان اجرا را در جریان بودند». وی با طعنه به حسن روحانی ادعای او در عدم اطلاع از زمان اجرایی شدن این طرح را رد کرده و با بیان اینکه گزارشهای مستند و مکتوب این وقایع وجود دارد، اظهار داشت: «آنها که گفتند تا روز جمعه نمیدانستیم، مستنداتش وجود دارد که چه ساعت و چه روزی و توسط چه کسی به آنها گفته شده است.»
با شیوع بیماری کرونا در کشور، روند فعالیت دولت علاوه بر تحریم و مشکلات داخلی دارای ضلع دیگری شد. این ضلع که نشات گرفته از بیماری کرونا بود تاثیرات جدی اجتماعی و اقتصادی را در بر داشت.
مردم خدمات دولت را احساس نمیکنند
روحانی برای مبارزه با این ویروس منحوس در همان ابتدای انتشار خبر نشر کرونا در کشور، ستاد مبارزه با این بیماری را راهاندازی کرد. این ستاد علی رغم انتقادات در برخی موارد تصمیمات درستی نیز اتخاذ کرده است اما خطر عدم گفتوگو با مردم در این مسیر نیز دیده میشود.
در همین راستا یکی از تصمیمات، روش سخن گفتن با مردم در طرح معیشتی بود که اتفاقا در همینجا نیز دولت نتوانست به خوبی اقناع سازی داشته باشد و مردم را از چند و چون کار خود آگاه سازد.
حمایت معیشتی ۱۲۰ هزار تومانی ماهیانه به ازای هر نفر، به افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی و حمایت معیشتی ۱۰۰ هزار تومانی به ازای هر نفر، شامل خانوارهایی که هیچیک از اعضای آنها حقوق ماهانه دریافت نمیکنند از اقدامات مثبت دولت دوازدهم بود.
اما رویه سکوت در مقابل سخن گفتن در دولت روحانی باعث شد که این طرح در جامعه دارای برون رفت محسوسی نباشد و تقریبا بسیاری از افراد از وجود چنین طرحی ابراز بی اطلاعی میکنند.
در همین رابطه، یک فعال رسانه ای اصلاح طلب حامی دولت نیز در بخشی از یادداشت خود در روزنامه ایران نوشت: «انتظار افکار عمومی این است که رئیس جمهوری بیشتر با مردم سخن بگوید».
«آقای روحانی باید در مقابل افکار عمومی با قاطعیت و شفافیت بیشتر فعالیتها و موفقیتهایش را برای مردم تشریح کند»، این بخشی از یادداشت یک روزنامه اصلاحطلب است. در این یادداشت، تاکید شده است که «همچنین دولت باید به مردم توضیح دهد که در هر کدام از حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی چه قدمهای مثبتی برداشته است و برای دور دوم در این زمینهها چه قدمهایی برخواهد داشت».
تکرار روش دولت در عدم اقناع بیانی با مردم در ماههای اخیر نیز ادامه دارد. بورس این روزها یکی از دغدغههای بسیاری از مردم کشورمان تبدیل شده است. کسی فکر نمیکرد سیاست های پولی کشور به جای کنترل تورم، به سمت حمایت از بازار سرمایه و هدایت نقدینگی به سمت بورس برود اما دقیقا در سال آخر دولت تدبیر و امید بازار به سمت یک رویای جدید برود.
چیزی نگذشته که بارقههای امید بسیاری از سرمایه گذاران این بازار به سوی نا امیدی رفت و موجبات اعتراضاتی در روزهای گذشته مقابل سازمان بورس را ایجاد کرد که با استعفا و یا برکناری رئیس این سازمان نیز همراه بود. جدای از دخالتهای عجیب روحانی و رئیس دفترش، موضوعی که موجب ناراحتی بخشی از مردم شده این است که چرا هیچ کس پاسخگوی تصمیات غلط دولت در این حوزه نیست و وعده و وعید جایگزین سخن گفتن با مردم شده است.
مردم کشورمان بیش از هر چیزی امروز ستیز برجستهای با مشکلات اقتصادی و بیماری کرونا دارند از سوی دیگر حدود یکسال تا پایان دولت باقی مانده و بهتر است رئیسجمهور برای بیان راهحلها و برنامه خود بهمنظور کاهش مشکلات و همچنین ارائه عملکرد هفتساله، در گفتوگوهای تلویزیونی و حضوری با مردم به صورت مستقیم سخن بگوید. هر چند به دلیل دستورالعملهای بهداشتی ستاد ملی کرونا این امر به راحتی میسر نمیشود اما مساله مهم این است که گفت و گوی رئیس جمهور با مردم نیز یک خواست عمومی بدیهی و مهم است که میتواند بخشی از بار سنگین مسائل را از دوش کابینه بردارد.