جدال آبکی
مسئولان وزارت نیرو که خود سابقه اجرای تصمیمات غیرکارشناسی در حوزه انتقال آب دارند به جمع منتقدان طرح انتقال آب خزر پیوستند کارشناسان میگویند انگیزههای مخالفان و موافقان دولتی طرح سیاسی است.
دنیای محیطزیست در کشور ما دنیای عجیبی است، مثل خیلی دیگر از حوزهها و مسائل، در محیطزیست هم سالهاست سیاست حرف اول را میزند. مثلا کافی است یک نفر رئیسجمهور، وزیر یا مسئول ردهبالایی باشد، میتواند تمام مواهب طبیعی را به سمت زادگاه و حوزه انتخاباتیاش روانه کند، بدون اینکه تقیدی به پیوست زیستمحیطی آن داشته باشد. حفر چاههای عمیق، سدسازی، انتقال آب و تخریب جنگلها و... خلاصهای از اقدامات توسعهای کشور است که همه به قیمت قربانیشدن محیطزیست پیش رفتهاند و گویی خیال تمامشدن هم ندارند. انگار اگر روزی در ارتباط با این مسائل اتفاقی رخ ندهد و سیاستی اجرا نشود و کسی اظهارنظر نکند، جایی از کار دولتداری لنگ میزند. چند روز پیش بود که عیسی کلانتری در نامهای به وزارت نیرو از بلامانع بودن انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران خبر داد و همین نامه تمام حواشی پس و پیش آن جامعه محیطزیستی ایران را در شوک فرو برد؛ شوکی که البته خیلی هم بیدلیل نبود و عقبه سیاسی و اجتماعی گستردهای آن را احاطه کرده بود. این ماجرا سوای تاریخ نسبتا طولانی و پیگیری حداقل دو رئیسجمهور برای وقوع آن، اخیرا تنشهای جدیتری را ایجاد کرده است که روایت آنچه در مهر 98 رخ داده است و آنچه پیش و پس از آن رخ داد و رخ میدهد، به خوبی نشان میدهد بیش از آنکه با یک مقوله زیستمحیطی روبهرو باشیم، با یک اتفاق و اقدام سیاسی مواجه هستیم.
تنها نقطهمشترک روحانی و احمدینژاد
تا پیش از ماجرای انتقال آب خزر به فلات مرکزی کشور، یعنی سمنان، اگر از ما سوال میشد چند نقطهنظر مشترک در سیاستها و اقدامات دو رئیسجمهور قبلی کشور یعنی محمود احمدینژاد و حسن روحانی پیدا کنیم، این کار ممکن نبود، حالا اما با این طرح عجیب انتقال آب مشخص شد، هر چقدر این دو نفر در سایر موضوعات فرسخها با هم فاصله داشتند، در انتقال آب به زادگاهشان همچون رئیسجمهورهای قبلی، اتفاقنظر جالبی دارند. حسن روحانی، در آبان سال گذشته در جمع مردم سمنان اعلام کرده بود: «درحال حاضر زیربنای مساله انتقال آب به استان سمنان بررسی و حل و فصل شده و هیچ مانعی برای سرمایهگذاری وجود ندارد.» البته از دولت روحانی با تمام شعارهایی که در حوزه محیطزیست میداد انتظاری غیر از این بود و تصور میشد در این دولت شاهد اقدامات مخرب زیستمحیطی نباشیم، اما انتخاب عیسی کلانتری به ریاست سازمان حفاظت محیطزیست و طرحهایی نظیر انتقال آب و سدسازی و... نشان داد این دولت هم تفاوت چندانی با قبلیها ندارد و دغدغه محیطزیستی در حد همان شعارها باقی خواهد ماند.
مخالفت منابع طبیعی مازندران و موافقت محیطزیست
اینکه ادعا کنیم همهچیز از نامه کلانتری و چراغسبز سازمان محیطزیست به انتقال آب خزر شروع شد، کمی ابتر به نظر میرسد. اما اینکه ادعا کنیم نامه کلانتری باعث شد جامعه محیطزیستی کشور دچار سردرگمی و حواشی جدی پیرامون این مساله شود، بیراه نگفتهایم. استارت حواشی بعد از نامه کلانتری با اظهارات محسن موسوی، مدیرکل منابع طبیعی استان مازندران خورد که یک روز پس از انتشار آن نامه در گفتوگو با رسانهها خبر از مخالفتشان با پروژه انتقال آب خزر داد و گفت: «کمیته فنی اداره کل منابع طبیعی مازندران در نامهای به سازمان محیطزیست با ۹ بند با انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی کشور مخالفت کرده بود. بیش از ۱۱ کیلومتر از مسیر پیشنهادی انتقال لوله آب از جنگلهای هیرکانی عبور میکند که درصورت اجرای پروژه تخریب زیادی برای جنگل به وجود میآید. این تصمیم رئیس سازمان محیطزیست جای تاسف و تعجب دارد. منابع طبیعی نظر کارشناسی و فنی خود را اعلام کرده است اما تصمیمگیرنده ما نیستیم که بتوانیم جلوی انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی کشور را بگیریم.» البته کلانتری پیش از نامهنگاری و موافقت مکتوب با طرح انتقال آب و سوای اظهارنظر برخی فعالان محیطزیست مبنیبر مخالفت شخصی او با این مساله، اخیرا در قامت موافق سفت و سخت طرح انتقال آب خزر به سمنان گفته است: «در همه جای دنیا در حاشیه دریاها دهها میلیارد مترمکعب آب شیرین میشود و همه دنیا میتوانند استفاده کنند، الا ما؛ چراکه چهار تشکل زیستمحیطی به آن معترض هستند. میخواهند به ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر از جمعیت این مناطق (استانهای یزد و سمنان) آبی داده نشود و این جمعیت به تهران مهاجرت کنند. چگونه است که نوبت ما که میشود، فقط سالیانه یکمیلیارد مترمکعب آب شیرین میکنیم تا نیازمان را تامین کنیم همه سر و صدا میکنند. رسانههای ما نباید ضدوطن باشند.»
نابودی بیش از 30هزار درخت
این اظهارنظرها و بازخوانیها تازه آغازی بر ماجرای حواشی حول انتقال آب خزر بود. انجمن جنگلبانی ایران مخالف بعدی انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران بود که در بیانیهای با اعلام آمار و اطلاعات عجیبی از زوایای دیگری از این اقدام پرده برداشت. در بخشی از این بیانیه آمده است: «قرار است بیش از چهارهزار اصله درخت قطع - ممنوع اُرس و بیش از ۲۶هزار اصله درختان جنگلی هیرکانی (و بیش از ۵۰هزار پایه با احتساب درختچههای جنگلی) به همراه چندین میلیون تن خاک مرغوب جنگلی در طول مسیر نابود شود. برای پی بردن به بزرگی بودجه طرح انتقال، کافی است بدانیم کل بودجه عمرانی کشور در سال معادل ۶۰ هزار میلیارد تومان است، به عبارت دیگر بودجه انتقال آب چیزی معادل یکسوم کل بودجه عمرانی کشور است! در پایان انجمن جنگلبانی کشور خواهان توقف هرچه سریعتر پروژه انتقال آب و تامین آب موردنیاز از روشهای پایدار و منطبق بر منافع ملی بلندمدت است. همچنین با توجه به وجود نقاط مبهم و مسائل پرسشبرانگیز بسیار، که به برخی از آنها در بالا اشاره شد، از سازمان بازرسی کل کشور تقاضا داریم با بررسی انطباق اقدامات انجامشده با قوانین و مقررات جاری کشور، مانع صدمات جبرانناپذیر به منابع و منافع ملی کشورمان شود.»
آغاز تناقضها و جدل وزارت نیرو با سازمان محیطزیست
وزارت نیرو متولی اصلی اجرای چنین طرحهایی در کشور است. جذب سرمایهگذار، اجرا و بهرهبرداری همه ذیل اقدامات و مدیریت وزارت نیرو صورت میگیرد و در کنار آن پیوست و نظارت زیستمحیطی برعهده سازمان محیطزیست است. نکته قابلتامل اینجا تضاد و تناقض در اظهارات و سیاستها و واکنشهای این دو نهاد متولی است. چند روز پیش محمد فاضلی، سرپرست مرکز امور اجتماعی منابع آب و انرژی وزارت نیرو در ارتباط با ماجرای انتقال آب خزر به فلات مرکزی گفته بود: «منابع آب را نمیتوان از خارج وارد کرد و تامین آب از دریای خزر و عمان نیز پاسخگو نیست و بسیار گران تمام میشود. حتی در صورت انجام کمتر از دو درصد آب کشور را تامین میکند، بنابراین به هیچوجه جایگزین کاهش مصرف آب نیست.» این البته اولین مخالفت این مقام مسئول در وزارت نیرو با انتقال آب خزر نبود، فاضلی حدود سه سال پیش و در کسوت معاون مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری گفته بود: «پروژه انتقال آب خزر به سمنان طبق بررسیهای این مرکز شکست خورده است. امروز هیچ پروژه انتقال آب بینحوضهای در جهان تایید نمیشود. این استدلال که چون کشور ما خشک است حتما باید انتقال آب انجام شود، استدلالی کاملا نادرست است.»
ادامه دعوای زرگری وزارت نیرو و سازمان محیطزیست
بعد از مخالفت فاضلی، از مشاوران وزیر نیرو با طرح انتقال آب خزر آن هم بعد از موافقت سازمان حفاظت محیطزیست صفحه رسمی این سازمان در توئیتر در یک رشته توئیت در واکنش به این اظهارات نوشت: «درباره انتقال آب صراحتا وزارت نیرو کارفرما، پیمانکار و بهرهبردار است. طبق قانون وزارت نیرو در هر محلی تشخیص داد نیاز به انتقال آب وجود دارد، اقدام میکند. متولی و مجری انتقال آب خزر به سمنان هم وزارت نیرو است و این وزارتخانه هنوز تصمیم قطعی خود را نگرفته است. برای اینکه جنگلهای هیرکانی شمال حداقل خسارت را بخورد باید لوله انتقال آب از حاشیه مسیر لوله گاز عبور کند که قبلا کشیده شده و نیاز به قطع درختان جدید نیست. گرچه عوامگرایی و گرفتن ژستهای روشنفکری این روزها مد شده است، از این منظر اگر مشاور محترم وزیر نیرو با این پروژه مخالف است، میتوانند وزیر محترم را متقاعد کنند تا درخواستشان را پس بگیرند.»
توپ ادامه فرآیند انتقال آب خزر در زمین وزارت نفت!
مسعود تجریشی، معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست هم وارد گود اظهارنظرها در ارتباط با طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی شد و در این باره گفت: «یک خط لوله نفت در مسیر ری - نکا وجود دارد که قرار است انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی نیز از همین مسیر انجام شود، بنابراین مجوز سازمان حفاظت محیطزیست برای همین مسیر است و وزارت نیرو نمیتواند برخلاف مجوز ما عمل کند. چنانچه وزارت نفت با انتقال آب از خط لوله نفت موافقت نکند، مجوز سازمان حفاظت محیطزیست لغو میشود. اگر قرار باشد درختی بهطور مثال برای ایستگاه پمپاژ قطع شود وزارت نیرو باید مجوز قطع درخت را از منابع طبیعی بگیرد. تجربه من نشان داده است منابع طبیعی در هیچکدام از پروژهها با قطع درخت مخالفت نمیکند و البته پیش از این به ما اعلام نکرده بودند که با انتقال آب دریای خزر مخالف هستند. قانون این اجازه را به سازمان جنگلها داده است که در صورت موافقت با قطع درخت خسارت آن را تعیین و پس از دریافت خسارت اقدام به درختکاری کند. هیچ راهکاری جز انتقال آب از دریای خزر وجود ندارد، بنابراین محیطزیست نمیتواند اصرار کند که وزارت نیرو راه دیگری را انتخاب کند.» اظهاراتی عجیب که در آن هم توپ ادامه فرآیند انتقال آب خزر به زمین وزارت نفت انداخته شده و هم گفته شده منابع طبیعی مخالفتش را با این طرح به محیطزیست اعلام نکرده بود! تجریشی همچنین روز گذشته در ارتباط با مصارف آب انتقالی از خزر خاطرنشان کرد: «براساس این پروژه قرار است سالانه ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب از دریای خزر به سمنان منتقل شود که از این مقدار ۵۰میلیون مترمکعب آن برای شرب و ۱۵۰میلیون مترمکعب دیگر برای صنعت مصرف میشود.»
واکنش گنگ آقای وزیر
شاید عالیترین مقام، قبل از رئیسجمهور، اردکانیان وزیر نیروی دولت روحانی باشد که میتواند در ارتباط با طرح انتقال آب خزر اظهارنظر کند و کمی به بازشدن گره کور این ماجرا کمک کند، اما این انتظار هم پس از واکنش اردکانیان به یأس تبدیل شد. اردکانیان 24 مهر و در حاشیه جلسه هیاتدولت در این باره گفت: «درخصوص انتقال آب از دریای خزر به فلات مرکزی مجوز اولیه مربوط به سال ۱۳۹۱ است و بعد از آن سازمان محیطزیست بررسیهایش را انجام میدهد که یا مجوز زیستمحیطی صادر شود یا صادر نشود یا مشروط صادر شود. تا سال ۹۶ هیچ علامتی از این جهت وجود ندارد و طرفحساب هم معمولا مجری طرح است که در این پروژه شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران است. در سال ۹۶ یک مجوز مشروط داده شده اما چون شرطش عملیاتی نبوده در سال ۹۷ یک مجوز مشروط دیگر داده شده که آن هم عملیاتی نبوده و آنچه در این روزها رخ داده، نه موافقت با طرح است، نه مخالفت با طرح است، نه موافقت مشروط است، نه بررسی مجدد طرح است. در یک جلسه با حضور معاونان محیطزیست، مدیرکل حفاظت محیطزیست مازندران و سمنان و یک مدیرکل از وزارت نیرو، سلسله اطلاعاتی را خواستند تا مطالعات جدید انجام گیرد و آن را بررسی کنند. این همه ماجراست و کار هنوز در همان مرحلهای است که پیش از این بوده است.»
مخالفت جدی از نمایندگان تا کارشناسان
واکنشها به ماجرای این انتقال آب همچنان ادامه دارد، از تهدید به استیضاح وزیر از سوی نمایندگان مجلس و مخالفتهای آشکار آنها با این ماجرا تا انتقادات جدی انجمنها و نهادهای مختلف و کارشناسان محیطزیست با این طرح ادامه پیدا کرد و حتی برخی راهکار جایگزین هم معرفی کردند. صرفهجویی در مصرف آب و ترمیم شبکه آبرسانی و راههای جایگزین همه مواردی بود که از سوی برخی صاحبنظران برای مقابله با کمبود آب در سمنان عنوان میشود. عبدالرضا کرباسی، معاون پیشین محیطزیست دریایی سازمان محیطزیست یکی از افرادی بود که در ارتباط با راهکار جایگزین طرح انتقال آب برای رفع مشکل سمنان گفت: «راهکارهای بهصرفهتری برای مقابله با کمآبی بخشهای مختلف کشور وجود دارد، چراکه فقط در بخش کشاورزی حداقل سالانه ۱۵میلیارد مترمکعب آب قابلصرفهجویی است. از اینرو نباید به روشهای گرانقیمت تهیه آب شیرین روی آورد.» به گفته کارشناسان و مسئولان سمنان هم سالانه چیزی حدود 30 درصد هدررفت آب در این استان وجود دارد که با ترمیم شبکه آبرسانی و برخی اقدامات اینچنینی میتوان حجم قابلتوجهی از آب را صرفهجویی و ذخیره کرد. برخی کارشناسان همچنین پیوندی میان ماجرای انتقال آب و وقوع سیل برقرار میکنند و معتقدند اگر پروژه انتقال آب در مسیر جنگلهای شمال تا استان سمنان اجرایی شود، درنتیجه نابودی پهنههای جنگلی و مرتعی در مسیر ساخت پروژه و جاده دسترسی آن باید منتظر تشدید جریانهای سیلابی در مناطق دور یا نزدیک به اجرای پروژه بود.
وضعیت فعلی نشاندهنده عمق وضعیت غمانگیز سازمان محیطزیست
با تمام آنچه در نقد و وصف شرایط حین و پس از اجرای چنین طرحی توسط ما و خیلی دیگر از رسانهها نوشته شد و نوشته میشود، آنچه بیش از هر چیز دیگری قابلتوجه است و اثبات آن نیاز به اعمال خاصی ندارد، ارجحیت اغراض سیاسی بر هر غرض و منظور دیگری است. یعنی ماجرای انتقال آب خزر به سمنان هم اینطور که به نظر میرسد، در ادامه همان جریان طرحهای انتقال یزد و کرمان و اصفهان و... است و بیش از آنکه مبتنیبر ملاحظات زیستمحیطی باشد، در راستای منافع و اغراض سیاسی است. در همین راستا و با تجمیع آنچه تا امروز در اینباره گفته شد با محمد درویش از مدیران سابق سازمان حفاظت محیطزیست و فعالان محیطزیست گفتوگو کردیم و او با بیان این نکته که مسئولان و سازمانهای متولی برای اعلام نظر قطعی خود با رئیسجمهور رودربایستی دارند گفت: «علیالقاعده از وزارت نیرو انتظاری نداریم که دغدغه محیطزیستی داشته باشد. انتظار از سازمان حفاظت محیطزیست است که از محیطزیست محافظت و مراقبت کند اما این سازمان خطاب به وزارت نیرو میگوید اگر شما مخالفید درخواست اجرای چنین طرحهایی را ندهید تا ما هم آن را تصویب نکنیم. این چه حرفی است؟ اگر واقعا محیطزیست برای این سازمان مهم است چرا منتظرند چنین اتفاقاتی بیفتد. خیلی غمانگیز است بگویی کسی که از محیطزیست دم میزند خود رفتارهای عوامگرایانه دارد. شما باید از خدایتان باشد که مردم از محیطزیست دم بزنند حتی اگر ژست باشد، نه اینکه اینها را به سخره بگیرید. این رفتار نشاندهنده اوج وضعیت غمانگیزی است که بر سازمان متولی محیطزیست ما حاکم است.»
وزارت نیرو با رئیسجمهور رودربایستی دارد
درویش در پاسخ به این سوال که در این ماجرا چه نقدی متوجه وزارت نیرو بهعنوان متولی اصلی است، گفت: «اینکه این طرح از سال 91 در دستور کار این وزارتخانه بوده است، چرا این کار را انجام ندادهاند؟ جز این است که با این طرح مخالف بودهاند؟ آقای اردکانیان، وزیر نیرو، اگر دانشمند سازمان ملل است و شخصیت بینالمللی است، مستقیما به رئیسجمهور بگوید این طرح به این دلایل مختلف غیرعلمی و غیرفنی است و نباید اجرا شود، چرا سعی میکنند طوری رفتار کنند که رئیسجمهور ناراحت نشود و زمان هم بگذرد و توپ را هم در زمین سازمان محیطزیست بیندازند. این بزرگترین نقدی است که میتوان به وزارت نیرو وارد کرد. وزارت نیرو اگر بخواهد طرحی اجرا شود، مثل طرح گواتر، برای انتقال آب به زاهدان و مشهد سریع اجرا میکند و هیچکس هم جلودارش نیست، تخصیص بودجهای که برای آبشیرینکن این طرح دادند در زمان خیلی کمتری حاصل شده، یعنی در همین دولت دوم روحانی رخ داده است، چطور این طرح به سرعت اجرا شد و طرح انتقال آب خزر هنوز اجرایی نشده است؟ چون اینجا وزارت نیرو موافق بوده است، آنجا و در طرح انتقال آب خزر وزارت نیرو مخالف است، دلش نمیخواهد این طرح انجام شود و با رئیسجمهور رودربایستی دارد. جنگلهای هیرکانی نابود شود، صیادان بیکار شوند، خاک دچار فرسایش شود؛ اصلا اینها اهمیتی ندارد، فقط آقای رئیسجمهور، احمدینژاد و روحانی ناراحت نشوند!»
انتقال آب از دریا هیچ مشکلی را حل نمیکند
پرویز کردوانی، جغرافیدان گفت: «در ابتدا این را بگویم که انتقال آب از دریا، چه از شمال و چه از جنوب مشکلی را حل نمیکند. حفر چاههای نیمهعمیق و عمیق، سدسازی و انتقال آب و... راهکارهای پیشرفته دنیا برای دسترسی به هر میزان از آب بود که میتوان آنها را عامل ایجاد وضعیت نامناسب فعلی دانست. براساس این راهکارها کشاورزی، صنعت، شهرها و... توسعه پیدا کرد و مساله کمبود آب ایجاد شد. در ادامه با پیشرفتهای صنعتی بیشتر در دنیا، ایران هم نمیخواست از رشد عقب بماند، بنابراین سراغ صنایع بزرگتر مثل فولاد، آلومینیوم، پتروشیمی و... رفت. اما این گرایش صنعتی غافل از این بود که در دنیا این صنایع حتی در کنار رودخانهها هم ایجاد نمیشوند و به خاطر مصرف زیاد آب در کنار دریا احداث میشوند، مثلا تولید یک تن فولاد، 15 تا 20 مترمکعب آب نیاز دارد. اتفاقی که در ایران نیفتاد و این صنایع پرمصرف در مرکز کشور و در مناطقی که مشکل جدی آب داشتند، ایجاد شدند، مثل اصفهان، کرمان، یزد و... . بعد از احداث این مراکز صنعتی و بلعیده شدن آب مناطق مرکزی کشور، سرمایهگذاران به وزارت نیرو گفتند آب تمام شده است و باید منابع جدیدی تعبیه شوند، در غیر این صورت تمام این مراکز عظیم تعطیل خواهند شد. اینجا بود که انتقال آب از دریا مطرح شد. قراردادهایی بسته شد، سه سال پیش کانال کشیدند و آب را با روشهای غلط فسیلی تصفیه کردند و در این زمینه مسائل زیستمحیطی را اصلا رعایت نکردند بلکه آن را به گردن مجری طرح انداختند. این طرحهای انتقال آب از دریا، به چابهار هم رسید تا از آنجا به سیستان و بلوچستان و بعد هم به خراسان منتقل شود. در منطقه میربلوک خراسان جنوبی صنایع فولاد راه انداختند و آنجا هم دچار مشکل شدند و درنهایت کار به اعتراضات مردمی و شکایت و حتی اعتراض امامجمعه کشید که امامجمعه را هم تغییر دادند! اینها یعنی انتقال آب از دریا مد شده و در حال انجام است و مسائل زیستمحیطی رعایت نمیشود.»
تیم فعلی وزارت نیرو همان تیمی است که گتوند را ساخت
کردوانی در ادامه گفت: «انتقال آب از دریا، بارورسازی ابرها و دسترسی به آبهای ژرف روشها و راهکارهای جدید مقابله با کمآبی است که از نظر من هیچکدام مشکل را حل نمیکنند. اولینبار انتقال آب از دریا، در زمان احمدینژاد با انتقال آب از دریای خزر مطرح شد؛ طرحهایی هم که به آنها اشاره کردم در همین چند سال اخیر اجرایی شدند. اسم طرح انتقال خزر را آن موقع گذاشته بودند، انتقال آب دریای خزر به کویر که همه میگفتند میخواهند کویر را آباد کنند! چیزی که امکانپذیر نبود و نیست. بعدها مشخص شد غرض این نبود و میخواستند در حوزه مصارف شهری و صنعتی از آن بهرهبرداری کنند. انتقال 200 میلیون مترمکعب آب از خزر حجم قابلتوجهی نیست وقتی در هر ثانیه، میلیاردها مترمکعب به وسیله رود ولگا و دن به آن آب ریخته میشود. قزاقستان و ترکمنستان چندین آبشیرینکن در نزدیکی خزر گذاشتهاند و برای مصارف مختلف از آن بهرهبرداری میکنند. داغستان هم در حوزه کشاورزی از این آب بهرهبرداری میکند. شوری خلیجفارس، پنج درصد و شوری دریای خزر، 1/1 درصد است. با این استدلالها ما میتوانیم در مازندران شرقی از آب خزر بهرهبرداری کنیم. نکا، بندرگز، بهشهر و... ظرفیت و البته به این آب نیاز دارند.» این جغرافیدان با مذمت طرحهای انتقال آب ادامه داد: «ما اگر از آب درست استفاده میکردیم، نیازی به طرحهای انتقال نبود. یکسری استانها، آن روزهایی که دلار سههزار تومان بود میگفتند احتیاجی به انتقال آب نیست، حالا که هزینهها چندبرابر شده چون انتقال آب مد شده است، خواهان این ماجرا هستند. آب انتقالی را نباید همینطور در لولهها رها کنند که در همه زمینهها مصرف شود. به نظر من توسعه صنایع در این مناطق کمآب، خیانت است. این آبها به سمنان بیاید کارخانهها اضافه میشوند، به سیرجان برود هم همین اتفاق میافتد. این انتقال وقتی توجیه دارد که فقط برای شرب باشد. تیم فعلی وزارت نیرو و کسانی که به دنبال انتقال آب از دریا هستند همان تیمی هستند که سد گتوند و... را ساختند که الان این سد در حال حاضر دارد خوزستان را نابود میکند.»
«روزنامه فرهیختگان»