شکست برنامه‌ریزی برای صندلی‌های دانشگاه

کدخبر: 2380968
خبرنگار:

بنظر می‌رسد نهادهای متصدی امر دانشگاه‌ها کارایی درستی ندارند و نمی‌توانند میزان اقبال دانشجویان به دانشگاه را به درستی محاسبه کنند.

نسیم‌آنلاین: سال 1393 ما با یک میلیون و 31 هزار و 322 نفر ثبت‌نام کننده در کنکور سراسری در مقطع کارشناسی مواجه بودیم. دانشگاه‌های ایران در این سال مجموعا 695 هزار و 697 نفر ظرفیت داشتند و 625 هزار و 878 نفر هم انتخاب رشته کردند. یک فاصله 70 هزار نفری هم خالی ماند که عدد چندان بزرگی نیست. صرفا 70 هزار نفر ظرقیت و بودجه و برنامه‌ریزی بود که به کار نیامد. سال 94 هم ۷۹۶۱۲۸ نفر ظرفیت در دانشگاه وجود داشت و ناگهان 200 هزار صندلی خالی ماند چون تنها ۵۶۶ هزار و ۱۲۵ نفر انتخاب رشته کرده بودند. در سال‌های بعد هم شورای پشت پرده‌ای که ظرفیت‌های دانشگاه را مشخص می‌کرد خیلی در تخمین تعداد صندلی مورد نیاز کشور موفق نبود و هر سال(از سال 95) به ترتیب با اختلاف‌های حدودی  نزدیک به هم: 250 هزار نفر، همان حدود 200 هزار نفر، باز هم حدود 200 هزار نفر، حدود 150 هزار نفر و در سال 1400 بخطار بحران کرونا حدود 300 هزار نفر بوده است. سال 1402 هم باز با حدود 60 هزار نفر صندلی خالی مواجه بودیم. کم بودن تعداد افراد انتخاب رشته کننده بعد از آزمون کنکور و ظرفیت اعلامی توسط این سازمان امری است که تا همین امسال هم ادامه دارد و کسی به فکر حل کردن این مسئله نیست. البته شاید گرفتن پول و پذیرش رو به رشد  قبولی‌های دانشگاه بدون آزمون در این آمار نقش پررنگی داشته باشد.

اواخر دهه هشتاد بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب نقشه جامع علمی را در دستور کار قرار داد. با تلاش‌های بسیار این نقشه در ماه‌های پایانی سال 89 تصویب شد. بر اساس راهبرد کلان 6 در این سند " طراحی الگوی گسترش آموزش عالی کشور متناسب با حوزه‌های اولویت‌دار علم و فناوری، نوع موسسات، اوضاع اقلیمی و نیازهای جامعه و اشتغال فارغ‌التحصیلان مبتنی بر نقشه جامع" باید صورت می‌گرفت. اجرای این راهبرد کلان و بقیه‌ی اجزای نقشه‌ی جامع علمی کشور به ستادی با عنوان «ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور » سپرده شد. وظیفه مشخص کردن این ظرفیت‌ها هم افتاد گردن این شورا. در این سند به سه موضوع هدایت تحصیلی، ظرفیت آموزش عالی، شفاف‌سازی در قالب چند سیاست پرداخته شد.

سیاست1: بازنگری و تعیین ظرفیت‌ های آموزش عالی و میزان جذب دانشجو در هر رشته و مقطع تحصیلی با توجه به:

الف) نرخ فارغ‌التحصیلان بیکار در هر رشته، نرخ اشتغال فارغ‌التحصیلان یک رشته در مشاغل غیر مرتبط با آن رشته تحصیلی، نرخ اشتغال فارغ‌التحصیلان رشته‌های دیگر در مشاغل مرتبط با آن رشته تحصیلی (به صورت ملی و استانی)

ب) نرخ افزایش یا کاهش فرصت‌های شغلی و کارآفرینی دانش‌آموختگان

ج) برآورد میزان نیاز ملی ناشی از برنامه های توسعه کشور، برنامه‌های توسعه استانی، اولویت‌های نقشه جامع علمی کشور، علوم و فناوری‌های نوین و آینده‌پژوهی علمی و فناوری

د) میزان مهاجرت دانش‌آموختگان و اعزام نیروی متخصص به خارج از کشور

ه) تعداد دانشجویان و تعداد فارغ‌التحصیلان شاغل هر رشته تحصیلی

سیاست 12: شفاف سازی و اطلاع رسانی وضعیت اشتغال و بیکاری در هر یک از رشته‌های تحصیلی برای داوطلبین ورود به دانشگاه‌ها

سیاست 9: ایجاد تناسب و هماهنگی میان هدایت تحصیلی دانش‌آموزان در زمینه‌های مختلف در نظام آموزش و پرورش و میزان پذیرش دانشجوی مرتبط با حوزه‌های تحصیلی در رشته‌های آموزش عالی.

نهادی موازی هم وجود دارد که می‌تواند نقش تصمیم‌گیر را برای وضعیت صندلی‌های کنکور بازی کند. سال 1392 در دولت حسن روحانی طرحی یک فوریتی در مجلس مطرح شد. این طرح که در همین سال تصویب و به شورای نگهبان ارسال شد برای اجرای اصل یکصد و بیست و سوم قانون اساسی  شورای جدیدی تاسیس کرد. طبق این طرح که «قانون سنجش و پذیرش دانشجو در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور» نام داشت برای برنامه‌ریزی دقیق و درست در نظام دانشگاهی نوشته شده بود. 

طبق ماده 2 این قانون:

 «به منظور برنامه ریزی، تصویب مقررات هماهنگی و نظارت بر نحوه سنجش علمی و پذیرش دانشجو برای کلیه دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد پیوسته، دکتری حرفه ای و دکتری پیوسته «شورای سنجش و پذیرش دانشجو» که از این پس در این قانون «شورا» نامیده می شود با ترکیب زیر تشکیل می شود». در ادامه با اعضای شورا آشنا شده و به وظابف آن می‌پردازیم. در بخش آخر هم به بررسی عملکرد این شورا مطابق این قانون می‌پردازیم.

اعضای این شورا از وزیر علوم که رئیس شورا نیز محسوب می‌شود و وزرایی مثل آموزش و پرورش و بهداشت تشکیل می‌شود و باقی اعضا هم معاونین مرتبط این وزراتخانه‌ها هستند. در این شورا رئیس سازمان سنجش آموزش کشور نقش دبیر شورا را بازی می‌کند. یک نفر از نمایندگان عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم به‌عنوان ناظر این شورا در جلسات حضور دارد. رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و رؤسای دو دانشگاه دولتی از دانشگاه های زیرمجموعه وزارتخانه های «علوم، تحقیقات و فناوری» و «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» به انتخاب وزرای مذکور بدون حق رأی و تعدادی از روسای سازمان سنجش و وزارت آموزش پرورش هم در بدون حق رای در جلسات نقش مشورتی را بر عهده دارند. این شورا وظایفی دارد که مهم‌ترین وظیفه آن برای این متن؛ طبق تبصره سوم ماده 5 این قانون: «تعیین روش پذیرش دانشجو در دانشگاه براساس ظرفیت رشته ـ محل ها و تقاضای داوطلبان به صورت سالانه تعیین و از طریق سازمان سنجش آموزش کشور قبل از ثبت نام اعلام می گردد».

از سال‌ها پیش شما با یک سرچ ساده در گوگل در مورد کنکور با تیتر صندلی‌های خالی دانشگاه مواجه می‌شدید. هر سال بعد از اعلام ظرفیت صندلی‌های دانشگاه با آزمون و بدون آزمون و صرفا با سوابق تحصیلی و نسبت به پذیرفته‌شدگان آن سال در دانشگاه شاهد هستیم که افراد متعددی به خالی ماندن ظرفیت اشاره می‌کنند. هر سال می‌توان یک فاصله فاحش بین توان تعریف شده دانشگاه‌های کشور در جذب دانشجو و میل مردم برای ورود به دانشگاه مشاهده کرد. در مقام آمار ما با دو نهاد و  شورا روبرو هستیم که مقدار زیادی محصول را تهیه کرده است و در مرحله فروش متوجه می‌شود جنسش چندان هم خریدار ندارد.

این فاصله به دلایل زیادی بوجود آمده است. دلیل اول عدم حس نیاز افراد به حضور در دانشگاه باشد و نیاز شدیدی که برای وارد شدن به فضای کار و کسب درآمد حس می‌کنند. دلیل دوم تقاضای زیاد تازه دانشجویان به 13 رشته خاص و  پرطرفدار است که باعث می‌شود باقی رشته‌ها حتی دیده نشوند. اما اگر کمی انصاف داشته باشیم شاید باید به افرادی که بخاطر قبول نشدن در برخی از رشته‌ها به دانشگاه نمی‌روند حق بدهیم. برای مثال چرا کسی باید در رشته‌هایی که هیچ بازار کار مشخص ندارد و علمی لاینغع را به یک دانشجو آموزش می‌دهند وارد شود؟

حتی صدای دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی هم از وجود این تعداد از رشته‌های متکثر و صندلی‌های بی‌سرنشین درآمده است! حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه در مرداد سال 1402 در نشستی با حضور هیات رئیسه و اساتید دانشگاه‌های استان لرستان از وجود صندلی‌خالی زیاد در دانشگاه شکایت کرد. خسروپناه همچنین به لزوم ارائه رشته‌های کاربردی در دانشگاه‌ها تاکید کرد و گفت:«رشته‌های دانشگاهی بدون کاربرد باید حذف شود و رشته‌های مورد نیاز و با استقبال بیشتر باید ارائه شود و در جهت ارایه رشته‌های مورد از حضور نخبگان استفاده کنیم».

طبق آماری که در ابتدای متن به آن اشاره شد و طبق صحبت‌هایی که در مورد این فاصله وجود دارد بنظر می‌رسد نهادهای متصدی امر دانشگاه‌ها کارایی درستی ندارند و نمی‌توانند میزان اقبال دانشجویان به دانشگاه را به درستی محاسبه کنند. انگار هر سال از همه چیز عقب‌تر هستند و نمی‌داند باید چکار کنند. تصمیم‌سازان دانشگاه و کنکور نسبت به کارکرد دانشگاه در ایران و نقش آکادمی در رفع نیاز از مسائل کشور مغفول و به روشی ناکارآمد لیستی از عدد و دانشگاه تهیه می‌کنند. البته جهل برداشتی است که در حالت اول به ذهن مبادره می‌شود و این اتفاق شاید از عمد برای جذب بخش بیشتری از بودجه به این وزارت‌خانه‌ها باشد.

ارسال نظر: